به گزراش ایراف، در سالهای اخیر، روابط اقتصادی افغانستان و ازبکستان رشد قابل توجهی را تجربه کرده و به یکی از روندهای نوظهور در تجارت منطقهای تبدیل شده است. همکاریهای دو کشور که در گذشته عمدتاً امنیتمحور بود، اکنون با محوریت اقتصاد و تجارت در حال بازتعریف است. یکی از مهمترین این تحولات، گسترش تجارت تهاتری میان دو کشور است؛ الگویی که بهواسطه محدودیتهای بانکی و ارزی افغانستان و نیازهای صنعتی ازبکستان، اهمیت ویژهای یافته است.
تهاتر تجاری میان دو کشور فعلاً عمدتاً شامل مبادله زغالسنگ افغانستان در برابر سیمان، دارو و برخی کالاهای اساسی ازبکستان است. این سازوکار نهتنها زنجیره تأمین کالاهای کلیدی افغانستان را تقویت کرده، بلکه وابستگی تاریخی این کشور به مسیرهای تجاری پاکستان را نیز کاهش داده است. مقامهای طالبان در بلخ اعلام کردهاند که واردات ارزانتر سیمان ازبکستان موجب تسریع پروژههای عمرانی شده و صادرات زغالسنگ به ازبکستان بهجای پاکستان، تنوعی تازه ایجاد کرده است.
این روند بیانگر تغییر راهبردی کابل از وابستگی سنتی به پاکستان بهسوی همکاری گستردهتر با آسیای مرکزی است؛ مسیری که میتواند تجارت افغانستان را متنوعتر و پایدارتر سازد.
از منظر نظری، مبادلات تهاتری میان دو کشور با اصول اقتصاد بینالملل و نظریه مزیت مطلق نیز همخوانی دارد. افغانستان با در اختیار داشتن منابع غنی زغالسنگ و ازبکستان با ظرفیت صنعتی در تولید سیمان و دارو، از طریق تقسیم کار منطقهای به ارزش افزوده و سود خالص مبادله دست مییابند. این شیوه، با توجه به محدودیتهای بانکی ناشی از تحریمها و شکنندگی نظام مالی افغانستان، راهکاری عملی برای حفظ جریان تجارت محسوب میشود و میتواند به شکلگیری زنجیرههای جدید ارزش و اشتغال کمک کند.
منافع و مزیتهای مشترک افغانستان و ازبکستان
روابط اقتصادی دو کشور بر پایه مجموعهای از منافع مشترک بنا شده که آنها را به شرکای مکمل یکدیگر تبدیل میکند. ساختار اقتصادی دو کشور به گونهای است که مزیتهای نسبی آنها یکدیگر را تکمیل میکند؛ افغانستان با دارابودن منابع طبیعی، محصولات کشاورزی و مواد معدنی، تأمینکننده مواد اولیه ارزانقیمت است و در مقابل، ازبکستان با ظرفیت صنعتی، انرژی، ماشینآلات و فناوری، پشتیبان توسعه زیرساختهای افغانستان محسوب میشود.
مزیتها و منافع افغانستان از این تجارت
افغانستان در تجارت با ازبکستان از مزیتهای مهمی بهرهمند میشود. تولید کالاهایی که بر نیروی کار فراوان، زمین مناسب و منابع طبیعی متکی هستند ـ مانند زعفران، خشکبار، سنگهای قیمتی، گیاهان دارویی، زغالسنگ و برخی مواد معدنی ـ برای افغانستان هزینه نهایی کمتری دارد و ازبکستان نیز به این محصولات نیاز وارداتی دارد.
گسترش صادرات زغالسنگ به ازبکستان جایگزین مناسبی برای کاهش صادرات به پاکستان شده و درآمد قابلتوجهی برای افغانستان ایجاد میکند. همچنین افغانستان میتواند از طریق ازبکستان صادرات میوه و محصولات کشاورزی به کشورهای آسیای میانه را گسترش دهد و زنجیرههای ارزش جدیدی برای تولیدکنندگان افغان فراهم سازد.
بنابراین، افغانستان از مزایایی همچون واردات ارزانتر سیمان، دارو، مواد اولیه صنعتی و برق بهرهمند میشود. تنوع مسیرهای تجاری در آسیای میانه، آسیبپذیری افغانستان را در برابر بستهشدن مرزهای پاکستان کاهش داده و استقلال اقتصادی کشور را افزایش میدهد.
مزیتها و منافع ازبکستان از این تجارت
ازبکستان نیز در این همکاری از مزیتهای اقتصادی و صنعتی قابلتوجهی برخوردار است. این کشور در تولید کالاهای صنعتی و انرژی از جمله برق، ماشینآلات، تجهیزات کشاورزی، دارو، مواد شیمیایی و سیمان دارای مزیت مطلق است و هزینه تولید در آن بسیار کمتر از افغانستان است.
در مقابل، افغانستان منبعی مقرونبهصرفه برای تأمین زغالسنگ، مواد معدنی و محصولات کشاورزی موردنیاز صنایع ازبکستان است. نزدیکی جغرافیایی نیز هزینه حملونقل را کاهش میدهد. افزون بر این، ازبکستان از طریق افغانستان به مسیرهای ترانزیتی جنوب و شرق، بهویژه بندر چابهار ایران دسترسی مییابد که برای ورود به آبهای آزاد اهمیت زیادی دارد.
اثرات کلان اقتصادی و اجتماعی برای افغانستان
سرمایهگذاری ازبکستان و افزایش صادرات افغانستان موجب ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و تقویت تولید داخلی میشود. واردات ارزانتر دارو و کالاهای مصرفی قدرت خرید مردم را افزایش داده و زمینه رشد بیشتر صادرات افغانستان را فراهم میسازد. همچنین وابستگی افغانستان به پاکستان بهطور چشمگیری کاهش مییابد.
شکلگیری الگوی نوین تجارت منطقهای
الگوی تهاتر تجاری افغانستان و ازبکستان میتواند به چارچوبی عملی برای دیگر کشورهای منطقه تبدیل شود. این الگو بر مزیتهای نسبی، کاهش وابستگی به ارز خارجی، توسعه کریدورهای ترانزیتی و تضمین پایداری اقتصادی استوار است. افغانستان در این الگو نقش پل ارتباطی میان آسیای مرکزی و جنوبی را ایفا میکند و ازبکستان نیز تأمینکننده اصلی انرژی و محصولات صنعتی است.
تجربه جهانی نیز اثباتکننده کارآمدی چنین الگویی است. بهعنوان نمونه، تهاتر میان ایران و روسیه شامل مبادلات نفت و گاز در برابر کالاهای صنعتی و نظامی، ظرفیت این روش را در مدیریت فشارهای خارجی و محدودیتهای مالی نشان میدهد. همچنین توافقهای تهاتری میان چین و برخی کشورهای آفریقایی در حوزه زیرساخت ـ که منابع طبیعی در برابر پروژههای عمرانی مبادله میشوند ـ گواهی بر قابلیت این مدل برای تبدیل شدن به موتور توسعه اقتصادی است.
چشمانداز تازه همکاریهای اقتصادی افغانستان و ازبکستان
رشد تجارت، افزایش سرمایهگذاری و امضای توافقهای جدید، روابط اقتصادی افغانستان و ازبکستان را به سطحی استراتژیک ارتقا داده است. افغانستان اکنون پنجمین بازار بزرگ صادراتی ازبکستان است و طی پنج سال گذشته، حجم تجارت دو کشور رشد چشمگیری داشته است.
دیدار هیأت عالیرتبه ازبکستان در اوت ۲۰۲۴ و هدفگذاری افزایش تجارت به بیش از یک میلیارد دلار، نقطه عطفی در روابط دو کشور محسوب میشود. علاوه بر این، پروژههای کلان انرژی، از جمله قرارداد ۱۰ ساله استخراج گاز «توتیمیدان» با سرمایهگذاری حدود یک میلیارد دلار، ظرفیت انرژی شمال افغانستان را تقویت کرده و زمینه توسعه صنایع و اشتغال محلی را فراهم میکند.
نتیجهگیری
مبادلات تهاتری میان افغانستان و ازبکستان، راهکاری عملی برای تأمین نیازهای فوری افغانستان است که وابستگی تاریخی به مسیرهای محدود تجاری، بهویژه پاکستان را کاهش میدهد. با تقویت زیرساختها، اصلاح سازوکارهای حقوقی و استانداردسازی، این مدل قابلیت تبدیل شدن به الگوی پایدار تجارت منطقهای را دارد و میتواند زنجیرههای ارزش و اشتغال محلی ایجاد کند.
تنوعبخشی به صادرات افغانستان و حرکت به سمت کالاهای دارای ارزش افزوده، همراه با توسعه مسیرهای ترانزیتی و پروژههای مشترک، شرط پایداری بلندمدت این همکاری است. تجربه افغانستان و ازبکستان میتواند الگویی الهامبخش برای سایر کشورهای منطقه باشد و ظرفیت اقتصاد آسیای مرکزی را ارتقا دهد.









