افغانستان در نشست شانگهای؛ سایه تضاد منافع بر پیچیده‌‌ترین بحران ژئوپلیتیکی منطقه

افغانستان طی دو دهه اخیر یکی از بحرانی‌ترین کشورهای جهان بوده است. حضور گسترده گروه‌های تروریستی، فروپاشی اقتصادی و بحران سیاسی داخلی، وضعیت این کشور را به یک معضل منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تبدیل کرده است. در چنین شرایطی، سازمان همکاری شانگهای که شامل قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی همچون چین، روسیه، پاکستان و ایران است، بارها افغانستان را در دستور کار نشست‌های خود قرار داده است. با این حال، باوجود تأکید مداوم بر ثبات و امنیت افغانستان، اجلاس‌های این سازمان تاکنون نتوانسته‌اند راه‌حل عملی، پایدار و هماهنگ ارائه دهند.

سؤال اصلی این است که چرا نشست‌های شانگهای، با حضور کشورهایی که مستقیم یا غیرمستقیم بر افغانستان تأثیر دارند، قادر به ارائه راهکار مؤثر نیستند؟ آیا دلیل آن ضعف نهادی است یا پیچیدگی‌های ژئوپلیتیکی و تضاد منافع اعضا مانع از اقدام هماهنگ شده می‌شود؟ تحلیل وضعیت افغانستان در نشست‌های شانگهای بازتاب‌دهنده یک بحران چندلایه است که امنیت، اقتصاد، سیاست داخلی و منافع منطقه‌ای را در بر می‌گیرد.

این یادداشت با بررسی ابعاد نهادی، تضاد منافع اعضا و بحران چندلایه افغانستان، تصویری جامع از دلایل ناکامی نشست‌های شانگهای ارائه می‌دهد و پیامدهای ناتوانی این سازمان برای ثبات منطقه و گزینه‌های عملی برای بهبود وضعیت را مورد بحث قرار می‌دهد.

ناکامی نهادی

ساختار سازمان همکاری شانگهای در مواجهه با بحران افغانستان محدودیت‌های جدی دارد. برخلاف ناتو یا پیمان امنیت جمعی، این سازمان فاقد ابزار اجرایی الزام‌آور برای اعمال تصمیمات است. اغلب بیانیه‌ها جنبه توصیه‌ای دارند و هیچ مکانیسم الزام‌آوری برای اجرا وجود ندارد.

این ضعف نهادی در بحران افغانستان کاملاً مشهود است. کشور با چالش‌های امنیتی، اقتصادی و سیاسی همزمان مواجه است و هرگونه اقدام عملی نیازمند هماهنگی دقیق، منابع مالی و ابزار اجرایی است. فقدان سازوکارهای الزام‌آور باعث شده نشست‌های شانگهای بیشتر به بحث لفظی و بیانیه‌های تکراری محدود شوند و دستاورد عملی کمی حاصل شود. افغانستان در این ساختار همواره «موضوع بحث» بوده است، نه «شریک فعال» در تصمیم‌گیری‌ها.

سابقه اجلاس‌های شانگهای نشان می‌دهد که علی‌رغم تکرار مکرر موضوع افغانستان، راهکار مشخصی ارائه نشده و اغلب توصیه‌ها به بیانیه‌های کلی محدود شده‌اند. ضعف نهادی به وضوح مانعی اساسی برای اقدام عملی و مؤثر است و تلاش‌های منطقه‌ای بدون پشتیبانی اجرایی ناکام می‌ماند.

تضاد منافع اعضا

یکی دیگر از دلایل ناکامی نشست‌ها، تضاد منافع اعضای سازمان است. چین بر امنیت مرزها و حفاظت از پروژه‌های اقتصادی خود مانند طرح کمربند و جاده (BRI) تمرکز دارد و تلاش می‌کند طالبان را تحت فشار قرار دهد تا از فعالیت گروه‌های تروریستی در خاک افغانستان جلوگیری شود.

روسیه نگران نفوذ تروریسم به آسیای مرکزی است و می‌خواهد کنترل خود را بر مرزهای جنوبی حفظ کند، اما تمایلی به درگیری مستقیم ندارد. پاکستان با طالبان روابط ویژه دارد و برای حفظ نفوذ خود در کابل، هرگونه اقدام تهاجمی شانگهای علیه طالبان را با احتیاط دنبال می‌کند. ایران نیز بر کنترل موج‌های مهاجرت و قاچاق مواد مخدر تمرکز دارد و می‌کوشد نقش منطقه‌ای خود را تقویت کند.

این اختلاف منافع، اجماع واقعی برای اقدام هماهنگ را غیرممکن می‌سازد. بدون همگرایی منافع اعضا، هر ابتکار عملی با محدودیت‌های شدید مواجه خواهد شد و نشست‌ها به محافل بیانیه‌پردازی تبدیل می‌شوند. حتی اقدامات محدود، مانند کمک‌های بشردوستانه یا پروژه‌های اقتصادی، با تأخیر طولانی و چانه‌زنی‌های سیاسی اجرا می‌شوند و این روند عملاً مانع ارائه راهکار جامع می‌شود.

همچنین بازیگران فرامنطقه‌ای مانند آمریکا و هند، از خلأ هماهنگی استفاده می‌کنند تا نفوذ خود را افزایش دهند و این پیچیدگی ژئوپلیتیکی را تشدید می‌کند.

بحران چندلایه افغانستان

بحران افغانستان تنها امنیتی یا سیاسی نیست؛ بلکه مجموعه‌ای از چالش‌های همزمان را شامل می‌شود:

امنیتی: گروه‌های تروریستی فراملی مانند داعش خراسان و تحریک طالبان پاکستان تهدیدی جدی برای ثبات منطقه ایجاد کرده‌اند و مانع اجرای سیاست‌های امنیتی منسجم می‌شوند.

اقتصادی: فروپاشی ساختار اقتصادی، کاهش شدید کمک‌های بین‌المللی، افزایش فقر و بیکاری فشار بر طالبان را بیشتر کرده است.

سیاسی: عدم شناسایی بین‌المللی، ناتوانی در تشکیل دولت فراگیر و انزوای دیپلماتیک، توانایی طالبان را در مدیریت امور محدود می‌کند.

منطقه‌ای: کشورهای همسایه، هر یک از ابزارهای گروه‌های مسلح برای پیشبرد اهداف خود بهره می‌برند و پیچیدگی بحران را افزایش می‌دهند.

بحران چندلایه نشان می‌دهد حتی اگر شانگهای بخواهد اقدام عملی انجام دهد، محدودیت‌های داخلی و منطقه‌ای مانع تغییر ملموس در وضعیت افغانستان می‌شوند. تنها راهکارهای هماهنگ و بین‌المللی می‌توانند تأثیرگذار باشند و بدون همکاری همه اعضا، نشست‌های شانگهای به محدودیت‌های نظری و بیانیه‌ای محکوم می‌شوند.

آزمون واقعی شانگهای

افغانستان اکنون آزمونی واقعی برای سنجش کارآمدی شانگهای است. اگر سازمان نتواند در برابر بحرانی حیاتی و نزدیک به اعضا، ابتکاری پایدار ارائه دهد، جایگاه آن به نهادی صرفاً بیانیه‌پرداز کاهش خواهد یافت.

در مقابل، اقدامات موفق در حوزه‌های کمک‌های بشردوستانه، مبارزه مشترک با تروریسم و قاچاق مواد مخدر یا حمایت از پروژه‌های اقتصادی منطقه‌ای می‌تواند اعتبار شانگهای را به‌عنوان بازیگر امنیتی معتبر تثبیت کند. این آزمون پیامدهای گسترده‌ای برای ثبات منطقه دارد و توانایی سازمان را در مدیریت بحران‌های پیچیده محک می‌زند.

پیامدهای منطقه‌ای

ناتوانی شانگهای در ارائه راه‌حل پایدار پیامدهای متعددی دارد:

افزایش احتمال بی‌ثباتی مرزی و موج جدید مهاجران.

گسترش نفوذ گروه‌های تروریستی و افزایش خطر حملات فرامرزی.

ایجاد فرصت برای بازیگران فرامنطقه‌ای جهت نفوذ و بازتنظیم روابط منطقه‌ای به نفع خود.

کاهش اعتبار سازمان در افکار عمومی و تبدیل آن به نهادی نمادین بدون ابزار عملی.

این پیامدها نشان می‌دهند که شکست در افغانستان نه تنها امنیت ملی اعضا، بلکه ثبات کل منطقه را تهدید می‌کند و ضرورت اقدام عملی را برجسته می‌سازد.

جمع‌بندی و پیشنهادات

افغانستان نه تنها نماد بحران چندلایه در منطقه است، بلکه آزمونی واقعی برای کارآمدی شانگهای به شمار می‌آید. نشست‌های مکرر بدون ارائه راهکار عملی نشان می‌دهند ضعف نهادی، تضاد منافع اعضا و پیچیدگی ژئوپلیتیک مانع تحقق اهداف سازمان شده است. ادامه این وضعیت می‌تواند موجب افزایش بی‌ثباتی منطقه‌ای، نفوذ بیشتر گروه‌های تروریستی و بهره‌برداری بازیگران فرامنطقه‌ای شود.

برای خروج از بن‌بست، شانگهای باید به اقدامات عملی و ملموس روی آورد:

1. تشکیل کارگروه ویژه افغانستان: مأموریت مشخص در حوزه امنیت، مبارزه با تروریسم، هماهنگی اقتصادی و نظارت بر پروژه‌های منطقه‌ای.

2. ایجاد کانال‌های اطلاعاتی مشترک: برای پیشگیری از نفوذ گروه‌های تروریستی و تسهیل اقدامات هماهنگ.

3. تمرکز بر پروژه‌های اقتصادی پایدار: حمایت از زیرساخت‌ها و اشتغال برای کاهش فقر و نارضایتی اجتماعی، با اجرای نمونه‌های عملی و قابل پیگیری.

4. توسعه همکاری بشردوستانه هدفمند: ارائه کمک‌های غذایی، درمانی و آموزشی به اقشار آسیب‌پذیر، با شفافیت کامل و مشارکت همه اعضا.

پیاده‌سازی این اقدامات نه تنها اعتبار شانگهای را تقویت می‌کند، بلکه نشان می‌دهد این سازمان قادر به مدیریت بحران‌های واقعی و پیچیده است و می‌تواند نقشی مؤثر در ثبات افغانستان و منطقه ایفا کند. ادامه بی‌عملی اما افغانستان را همچنان در مسیر بن‌بست امنیتی و اقتصادی حفظ خواهد کرد.


آخرین اخبار افغانستان را ایراف بخوانید:

زمین‌لرزه در شرق افغانستان؛ وزارت بهداشت طالبان جلسه اضطراری برگزار کرد

زلزله مرگبار افغانستان؛ حقانی استانداران، فرماندهان و نظامیان طالبان را به کمک فراخواند

واکنش‌های بین‌المللی به زمین‌لرزه مرگبار در افغانستان؛ ایران برای امدادرسانی اعلام آمادگی کرد

پروژه‌های بزرگ طالبان؛ قراردادهای ناکام، تعهدات ناتمام

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=79405
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x