به گزارش خبرنگار اجتماعی ایراف، نشست وضعیت شناسی مهاجرین افغانستانی در ایران با حضور آقایان محمدرضا بختور پژوهشگر حوزه مهاجرین و سید عسگری موسوی استاد دانشگاه برگزار شد.
در ابتدای نشست محمدرضا بختور اظهارکرد: بخشی از هویت مهاجران طبق تحقیقات انجام شده به دین، فرهنگ، زبان و نژاد برمی گردد و بخشی دیگر نیز به شرایط و اوضاع و احوال کشور مقصد برمی گردد.
وی افزود: طبق جامعه آماری که از سرشماری گروه تحقیقاتی خود داریم، قریب به ۷۰۰ هزار نفر مهاجر افغان بالای بیست سال در ایران داریم، از این میان ۳۲ درصد در تهران، ۱۳ درصد اصفهان و ۱۵ درصد نیز در مشهد هستند، مابقی هم در سراسر کشور پخش هستند.
بختور خاطرنشان کرد: همانطور که عرض کردم سنت و فرهنگ یکی از دلایل اصلی مهاجرت است که مهاجران در کشور مقصد باید احساس نزدیکی و سنخیت کامل با وضعیت فرهنگی خود داشته باشد، طبق تحقیقات ما قریب به ۵۱ درصد از مهاجران افغان سنت گرایی بسیار قوی و ۴۴ درصد سنت گرایی متوسط و فقط ۵ درصد سنت گرایی ضعیف دارند، این در حالی است که جامعه آماری ما همگی افغان هایی بودند که در ایران متولد یا پرورش یافتهاند، این آمار حیرتآور است.
این پژوهشگر حوزه مهاجران خاطرنشان کرد: دیگر داده تحقیقات ما بیانگر این است که ۷۶ درصد اتباع افغان اعلام کرده بودند که نسبت به علم و فناوری موضع مثبت دارند و بیش از ۷۹ درصد نیز نسبت به ارزشهای جهانی پایبندی دارند.
بختور تصریح کرد: با توجه به گذشت پنج دهه زندگی در ایران مهاجران نسل اولی الی نسل سومی پایبندی زیادی به هویت اجتماعی خود دارند، این گزاره را به صراحت می توان از دادههای تحقیقاتی که گروه ما انجام داده است می توان عنوان کرد، این گزاره به رغم آن است مهاجران افغان مورد تحقیق همگی یا در ایران متولد شده و یا در ایران بزرگ شدهاند.
وی با بیان اینکه مهاجران افغان در جامعه ایران خلط شدهاند، افزود: علت اینکه مهاجران افغان خیلی راحت توانستهاند هویت جمعی خود را حفظ و با جامعه ایران خوی بگیرند این است که دو ملت بسیار از حیث زبانی، فرهنگی، دینی و تمدنی سنخیت کامل دارند.
جامعه مهاجران افغانستانی در ایران قابلیت تحقیق و پژوهش دارند
در ادامه این نشست نیز سید عسگر موسوی اظهار کرد: تحقیقات آقای دکتر بختور در خصوص مهاجران افغانستانی بسیار علمی، جامع و اصولی است. خوب است که در ایران پژوهشگران متوجه شدهاند که جامعهای در ایران وجود دارد که قابلیت تحقیق و مطالعه دارند.
وی افزود: متاسفانه در فضای دانشگاهی ایران به قدری به نظریات مختلف توجه میشود که اصل موضوع مورد تحقیق به حاشیه می رود. ما نمیخواهیم نظریات دیگران را بازخوانی کنیم ما میخواهیم خودمان تولید نظریه کنیم، در کشور های غربی عموما به نظریات جدید بها داده میشود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: معتقدم برای مطالعه و تحقیق جامعه مهاجر افغانستانی باید هم زمان جامعه میزبان یعنی جامعه ایرانی مورد تحقیق و مطالعه قرار بگیرد، والا تحقیق ناقص است و نمی توان گفت تحقیقمان جامع است.
وی افزود: در ایران دو دیدگاه وجود دارد دیدگاه اول دیدگاه امت محور است که مبتنی بر آن مرزی وجود ندارد و همه امت اسلامی هستیم که آیت الله علم الهدی و امثال ایشان از مهمترین نمایندگان این تفکر هستند دیدگاه دیگر دیدگاه دولت ملت است که اندیشههای ناسیونالیستی در آن بسیار قوی است، در حال حاضر آقای یا احمدی رئیس سازمان ملی مهاجرت از مهمترین نمایندگان این تفکر است ما برای تحقیق و مطالعه جامعه مهاجران افغان باید بدانیم با کدام دیدگاه در ایران میخواهیم افغان ها را قیاس کنیم.
این استاد دانشگاه گفت: اگر بخواهیم ایران تمدنی و فرهنگی را محاسبه کنیم باید افغانستان، ازبکستان، تاجیکستان، پاکستان و ….. جزئی از ایران محسوب می شوند، ما چیزی تحت عنوان افغانستان نداشتم، بخش عمدهای از سرزمین فعلی افغانستان تا حوالی
کابل بخشی از سرزمین صفویان بوده و بخش کمی از آن نیز تخت حکومت گورکانیان هند بوده است.
وی افزود: اینکه برخی از تاریخ دم می زنند و می گویند محمود افغان اصفهان را تصرف کرده بنابراین افغانها دشمن ما ایرانیان هستند اساسا غلط است چرا که آن سرزمین بخشی از ایران بوده است و مثل این است که بگوییم قزوینی ها آمدند و تهران را تصرف کردند.