به گزارش ایراف، به نقل از مقالهای از ابن سوفیان، تحلیلگر مسائل امنیتی؛ طالبان این اردوگاهها را محاصره و همه اعضای داعش حاضر در آنجا را از بین بردند.
بر اساس گزارشها، در این حمله حدود ۳۰ عضو داعش خراسان از جمله اتباع ترکیه، هند، تاجیکستان و ازبکستان، کشته شدند.
نخستین شکست بزرگ داعش خراسان در پی عملیاتهای مرگبار ریاست کل استخبارات طالبان در سال ۲۰۲۳ رخ داد که طی آن، بیشتر رهبران این گروه کشته و اکثر مخفیگاههایشان در افغانستان نابود شد.
این عملیاتها داعش را وادار به عقبنشینی، جابهجایی و سازگار شدن با این تلفات سنگین کرد.
حمله مستونگ از سوی جداییطلبان بلوچ را میتوان نخستین ضربه پیشگیرانه علیه یکی از «شبکههای جهانی» داعش دانست، شبکهای که در حال برنامهریزی برای حملات مرگبار در منطقه و فراتر از آن بود.
کشته شدن اتباع خارجی در میان اعضای داعش، ضربه بزرگی به این گروه محسوب میشود؛ زیرا این افراد معمولاً به دلیل سهولت در سفر با گذرنامههای خود و مهارتهای ارتباطیشان، برای حملات بینالمللی استفاده میشدند.
مقاله افزوده که بیش از دو ماه پس از حمله به اردوگاههای آموزشی داعش شاخه خراسان، این گروه سرانجام به تلفات خود اعتراف کرد و وعده انتقام داد.
در ویدیویی که اخیرا منتشر کردهاند، تصویری از پست «ایکس» زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه پیشین آمریکا در امور افغانستان را گنجاندهاند، کسی که نخستین بار از حمله مستونگ خبر داد و جزئیات آن را تأیید کرده بود.
گزارشهایی مبنی بر وجود پناهگاههای داعش در بلوچستان پاکستان نخستین بار در سپتامبر ۲۰۲۳ از سوی طالبان افغانستان منتشر شد. در آن زمان، بیشتر ناظران این گزارشها را بیاساس خوانده و آن را بخشی از پروپاگندای طالبان علیه پاکستان دانستند.
اما اوضاع زمانی وخیمتر شد که داعش چندین حمله مرگبار در افغانستان انجام داد که همگی توسط ریاست استخبارات طالبان به اردوگاههای داعش در بلوچستان پاکستان ردیابی شدند.
با وجود هشدارهای مکرر حکومت طالبان، پاکستان هیچ اقدامی نکرد و این تهدید را کم اهمیت تلقی کرد، در نتیجه، شبکههای داعش مستقر در بلوچستان توانستند به حملات خود علیه افغانستان ادامه دهند.
به باور نویسنده مقاله، به همین دلیل است که گفته میشود استخبارات طالبان در حمله مستونگ نقش کلیدی داشته تا هم از داعش و هم از پاکستان انتقام بگیرد.
این حمله نه تنها داعش را غافلگیر کرد، بلکه پاکستان را نیز، کشوری که همواره ادعاهای افغانستان درباره پناهگاههای داعش در بلوچستان را بیاساس میخواند.
پس از حملات مرگبار داعش در ایران و روسیه در اوایل ۲۰۲۴، بسیاری از تحلیلگران امنیتی این حملات را بخشی از «کمپین عملیات جهانی داعش» دانسته و طالبان افغانستان را به خاطر فراهم کردن بستر این حملات مقصر دانستند.
اما آنچه متوجه نشدند این بود که پایگاه این حملات نه در افغانستان، بلکه در بلوچستان پاکستان بود، درست زیر چشم پاکستان.
برخی تحلیلگران از اینکه داعش که در افغانستان به شکل مشهودی در حال تضعیف بود، ظاهراً از خاک این کشور حملات جهانی انجام میدهد، شگفتزده بودند، زیرا این تحلیل منطقی به نظر نمیرسید.
در میان این هرج و مرج، تنها یک کشور به نظر میرسید که هیچ نگرانی ندارد: پاکستان.
مقامات این کشور میدانستند که داعش اغلب با افغانستان مرتبط دانسته میشود، و جامعه بینالمللی، به ویژه تحت حکومت کنونی افغانستان، همچنان کابل را مسئول بیثباتی ناشی از داعش خواهد دانست.
با این حال، نگارنده افزوده که سخت است باور کنیم که نهادهای استخباراتی پاکستان از رشد داعش در بلوچستان بیاطلاع بوده اند. شواهدی که ایران و روسیه طی تحقیقات خود درباره حملات کرمان و مسکو گردآوری کردند، در نهایت به همان نتیجه رسید: مرکز عملیات تروریستی جهانی داعش نه افغانستان، بلکه ایالت بلوچستان پاکستان بوده است. سرانجام، طراحان اصلی این حملات در همان ایالت بلوچستان شناسایی شدند.
در مارس ۲۰۲۵، زمانیکه رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، به صورت علنی از پاکستان برای بازداشت و تحویل عضو داعش، شریفالله (مرتبط با حمله در دروازه آبی) تشکر کرد، اسلام آباد اعتماد به نفس یافت که عملیاتهای به اصطلاح ضد داعش خود را رسانهای کند تا این واقعیت را پنهان سازد که داعش در کشورش پناهگاه دارد.
به باور ابن سوفیان؛ تقریباً همه بازداشتیها و عملیاتهای استرداد پاکستان با انگیزههای استراتژیک انجام شده اند.
فهرست عملیاتهای کلیدی پاکستان برای بازداشت و استرداد اعضای داعش برای کشورهای دیگر:
1. شریفالله، عضو داعش و مرتبط با حمله در دروازه آبی، بازداشت و به آمریکا تحویل داده شد (به عقیده نگارنده، پاکستان در زمانیکه متهم به حمایت از تروریسم بود، از این طریق وجهه بینالمللیاش را بهبود بخشید.)
2. عادل پنجشیری و عبدالله کویته، طراحان بمبگذاری کرمان، بازداشت و به ایران تحویل داده شدند.
3. ابو منذر (تبعه تاجیک)، طراح حمله تالار شهر مسکو، بازداشت و به روسیه تحویل داده شد.
4. چهار عضو آذری داعش نیز بازداشت و به جمهوری آذربایجان تحویل داده شدند.
(تقریباً همه این بازداشتها در ایالت بلوچستان انجام شدهاند)
نویسنده مدعی شد، پاکستان که میدانست این بازداشتها پرسشهایی را برمیانگیزد ـ مثل اینکه این افراد در پاکستان چه میکردند و مگر پایگاه داعش در افغانستان نبود؟ ـ تلاش کرد با استفاده از رسانههای دولتی و حسابهای کاربریاش در شبکه اجتماعی ایکس، روایت را تغییر دهد.
این عملیاتها به عنوان موفقیتهای ضدتروریستی بازنمایی شدند، با تیترهایی مانند: «تلاش شبکه جهانی داعش برای استقرار در کشور ناکام ماند».
به باور ابن سوفیان، پاکستان خود را به عنوان بازیگر کلیدی در جنگ جهانی علیه داعش معرفی کرد، در حالی که توجهها را از این واقعیت منحرف ساخت که چنین شبکههایی چگونه در خاک خودش رشد کردند و حملاتی تا مسکو انجام دادند.
نویسنده میافزاید، پس از حمله مستونگ، پرسش دیگری هم مطرح شد: چرا ارتش پاکستان، که خود را در خط مقدم جنگ جهانی علیه داعش میدانست و دارای ارتش و نیروی هوایی عظیمی است، هیچ حملهای به این اردوگاههای آموزشی انجام نداد؟
پاسخ ممکن است در ویدیوی منتشرشده از سوی داعش باشد. در این ویدیو، هنگام بحث درباره حمله مستونگ، داعش اعتراف میکند که با جداییطلبان بلوچ یک «توافق عدم تجاوز» داشتهاند که اکنون از سوی بلوچها نقض شده است.
این اعتراف بسیار معنادار است، چرا که جداییطلبان بلوچ از نظر ایدئولوژیکی دشمن داعش به شمار می روند.
با این حال، داعش توانسته بود با آنها صلح کند تا زمانیکه توافق شکسته شد.
استفاده داعش از واژگانی مانند «خیانت» و «پشت کردن» برای توصیف این حمله نشان میدهد که آنها در مستونگ احساس امنیت میکردند.
وقتی صحبت از توافق عدم تجاوز داعش با بلوچها میشود، آیا ممکن است توافقی مشابه اما اعلام نشدهای نیز با ارتش پاکستان وجود داشته باشد؟
از زمانیکه داعش پناهگاههایش را به بلوچستان منتقل کرد، ارتش پاکستان هدف حملههای آن قرار نگرفته است.
به نظر میرسد داعش میخواهد فعالیتهایش را در داخل خاک پاکستان انجام دهد بدون آنکه ارتش این کشور را تحریک کند، برخلاف تحریک طالبان پاکستان و ارتش آزادیبخش بلوچستان.
چرا ارتش پاکستان باید اهمیت دهد به اینکه یک پلیس کشته میشود، یا یک مولوی یا یک فرد اقلیت هدف قرار میگیرد، یا بمبگذاری انتحاری در یک تجمع ضد پاکستانی بلوچ یا گردهمایی یک حزب مذهبی انجام میشود؟
البته کارمندان دولتی گاهی هدف قرار میگیرند تا وانمود شود داعش علیه دولت پاکستان است، اما آیا این گروه میتواند مانند تی تی پی یا ارتش آزادیبخش بلوچستان عمل کند؟
گروهی که میتواند بمبگذار انتحاری به افغانستان بفرستد، چرا نتواند یک وانت تویوتا هایلوکس ارتش پاکستان را که در همان نزدیکی در حال حرکت است، هدف بگیرد؟ چیزی مشکوک است.
به باور این تحلیلگر مسائل امنیتی، اکنون که پناهگاههای داعش در بلوچستان هم تأیید و هم مورد حمله قرار گرفته، و اسطوره «پاکستان در خط مقدم جنگ با داعش» فرو ریخته، باید دید بازی بعدی پاکستان چه خواهد بود؟