چالش‌های بی‌پایان طالبان و پاکستان؛ بحران بعدی آب است؟

افغانستان با توزیع نامتوازن منابع آبی، با چالش‌های متعددی در مدیریت آب روبروست. رودخانه‌ها و منابع آبی این کشور با همسایگانش از جمله ایران، پاکستان، ترکمنستان و تاجیکستان مشترک‌اند و کنترل این منابع به ابزاری استراتژیک در روابط داخلی و منطقه‌ای تبدیل شده است. پس از تسلط طالبان بر افغانستان، کنترل سدها، کانال‌های آبیاری و منابع زیرزمینی نیز در دست این گروه قرار گرفته است. در برخی مواقع، طالبان با محدود کردن منابع آب بر کشورهای همسایه، موجب تشدید فشارها در روابط با آن‌ها شده است. پاکستان این اقدامات را تهدیدی برای امنیت ملی خود می‌بیند و ممکن است واکنش‌هایی از جمله افزایش حمایت از گروه‌های مخالف طالبان یا تشدید تحریم‌ها و محدودیت‌های دیپلماتیک نشان دهد.

اجرای پروژه‌های سدسازی و کنترل منابع آب، برای طالبان نمادی از حاکمیت و استقلال ملی است و نشان می‌دهد که این گروه در پی تثبیت قدرت خود در افغانستان و افزایش توانمندی‌های اقتصادی و سیاسی داخلی‌اش است. این پروژه‌ها می‌توانند محبوبیت طالبان را در میان مردم، به خصوص کشاورزان و مناطق کم‌آب افزایش دهند.

بر اساس کنوانسیون ۱۹۹۷ سازمان ملل در زمینه استفاده غیرناوبری از رودخانه‌های بین‌المللی، کشورهای هم‌مرز موظف‌اند از منابع آبی مشترک منصفانه و معقول استفاده کنند و نباید به کشورهای پایین‌دست آسیب قابل توجهی وارد آورند. با این حال، در عمل، افغانستان به‌عنوان کشور بالادست، بدون مشورت با پاکستان، پروژه‌های سدسازی را اجرا کرده است که می‌تواند تأثیرات منفی بر منابع آبی پاکستان داشته باشد. طالبان پس از به دست گرفتن قدرت، در حال برنامه‌ریزی برای ساخت چندین سد بر روی رودخانه‌های افغانستان است. از جمله این پروژه‌ها، ساخت سدهایی بر روی رودخانه کابل و شاخه‌های آن مانند رودخانه کنر است که در دسامبر ۲۰۲۳ (آذر ۱۴۰۲) توسط وزارت آب و انرژی طالبان اعلام شد. این سدها با هدف تأمین برق و مقابله با خشکسالی‌های اخیر در نظر گرفته شده‌اند.

این پروژه‌ها که با حمایت هند در حال اجرا هستند، ظرفیت ذخیره‌سازی حدود ۴.۷ میلیون جریب‌فوت آب را دارند و می‌توانند جریان آب به پاکستان را تا ۱۶ تا ۱۷ درصد کاهش دهند. این کاهش، به‌ویژه در ایالت خیبرپختونخوا که به شدت به منابع آبی وابسته است، می‌تواند تبعات منفی به دنبال داشته باشد. مقامات پاکستانی این اقدام را تهدیدی برای منابع آبی خود دانسته و آن را «اقدامی خصمانه» قلمداد کرده‌اند.

در حالی که افغانستان و پاکستان در گذشته روابط نزدیکی داشته‌اند، اما در سال‌های اخیر تنش‌های سیاسی و امنیتی، از جمله پناه‌دادن طالبان به گروه‌های شبه‌نظامی مخالف پاکستان، روابط دو کشور را تحت‌الشعاع قرار داده است. پاکستان در تلاش است تا با فشارهای دیپلماتیک، افغانستان را به پذیرش یک توافقنامه رسمی در زمینه منابع آبی ترغیب کند، اما تاکنون این تلاش‌ها به نتیجه ملموسی نرسیده است.

پیشنهاد:  هشدار طالبان درباره دخالت در امور داخلی افغانستان: اگر با سنگ نتوانستیم با «کلوخ» می‌زنیم

بعضی از جوانب سیاسی قطع جریان آب افغانستان به پاکستان در روابط دو کشور می‌تواند منجر به تنش، تشدید اختلافات و حتی درگیری‌های مرزی شود.

تنش‌های تاریخی و بی‌اعتمادی میان افغانستان و پاکستان

روابط افغانستان و پاکستان در دهه‌های گذشته، به دلیل اختلافات مرزی، پناهندگی گروه‌های شبه‌نظامی، و اختلافات ایدئولوژیک، فضای سیاسی دو کشور را پر از بی‌اعتمادی کرده است. این بی‌اعتمادی می‌تواند به شدت با اقدامات یکجانبه، مانند قطع یا کاهش جریان آب توسط افغانستان، تشدید شود، چرا که پاکستان چنین اقدامی را ابزاری سیاسی علیه خود تلقی می کند. ریشه این تنش‌ها آبی، به معاهده دوستی ۱۹۴۷، بازمی‌گردد. هرچند این معاهده به مسئله آب‌ها پرداخته، اما توافقات الزام‌آوری برای مدیریت منابع مشترک را ارائه نکرده است. رودخانه‌های هلمند و کابل، به عنوان مهم‌ترین منابع آبی مورد مناقشه،  بین دو کشور می باشد.

مناقشه بر سر منابع آبی و تأثیر آن بر امنیت ملی

منابع آب، به‌ویژه در مناطق خشک و نیمه‌خشک پاکستان، مانند ایالت خیبرپختونخوا و بلوچستان، از اهمیت حیاتی برخوردارند. کاهش جریان آب، امنیت غذایی و اقتصادی پاکستان را تهدید می‌کند و می‌تواند به یک بحران امنیتی تبدیل شود که مستقیماً روابط سیاسی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. این نگرانی در پاکستان موجب شده است که احتمال تشدید تنش‌ها با کشورهای همسایه، به‌ویژه با توجه به موضع جدید طالبان در مورد منابع آبی، افزایش یابد. طالبان بر حاکمیت بر منابع آبی تأکید و خواستار استفاده بهینه از آن‌ها شده‌اند. این موضوع در پاکستان نگرانی ایجاد کرده و ممکن است دو کشور از مسائل آبی به عنوان اهرمی برای فشار سیاسی، اقتصادی بویژه امنیتی بر یکدیگر استفاده کنند. این امر می‌تواند به افزایش تنش‌های منطقه‌ای و بحران‌های محلی، مانند کاهش تولید کشاورزی و بروز مشکلات اجتماعی، منجر شود.

نقش بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی

نقش هند در پروژه‌های آبی افغانستان، و نگرانی‌های امنیتی که این نقش برای پاکستان ایجاد می‌کند، موضوعی پیچیده و چندبعدی است. این موضوع با ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی درهم تنیده شده است. هند، به عنوان یکی از حامیان اصلی پروژه‌های آبی افغانستان، نقش قابل‌توجهی در توسعه زیرساخت‌های آبی این کشور ایفا می‌کند. این حمایت شامل کمک‌های مالی و فنی برای ساخت سدها و پروژه‌های آبی است. از منظر هند، این اقدامات می‌توانند بخشی از سیاست خارجی این کشور برای تأثیرگذاری بر منطقه و تقویت روابط با افغانستان باشند. همچنین، این پروژه‌ها می‌توانند به توسعه اقتصادی افغانستان کمک کنند و منافع اقتصادی بالقوه‌ای برای هند ایجاد کنند.

پیشنهاد:  حادثه قطار جعفر اکسپرس؛ سفیر طالبان احضار شد

با این وجود، این اقدامات موجب نگرانی‌های امنیتی جدی برای پاکستان شده‌اند. پاکستان نگران است که این پروژه‌ها، به‌ویژه در صورت عدم شفافیت و همکاری کافی، منجر به تغییر در توازن قدرت در منطقه شوند. همچنین، پاکستان نگران است که این پروژه‌ها ممکن است به افزایش تنش‌ها در روابط دو کشور منجر شوند و بر منابع آبی مشترک تأثیر منفی بگذارند. هند و پاکستان از گذشته سابقه تعارضات و تنش‌های مرزی دارند و این نگرانی‌ها را تشدید می‌کند.

از سوی دیگر، دخالت کشورهای غربی و سازمان‌های بین‌المللی در تلاش برای میانجی‌گری و یافتن راه‌حل‌های سیاسی برای کاهش تنش‌ها، نقش مهمی در این معادله ایفا می‌کند. این تلاش‌ها می‌توانند در راستای کاهش نگرانی‌های امنیتی پاکستان و ایجاد همکاری منطقه‌ای باشند. با این حال، ریشه‌های تاریخی و سیاسی این نگرانی‌ها، و همچنین اختلاف نظرهای موجود در مورد نحوه مدیریت منابع آبی مشترک، چالش‌های بزرگی را در مسیر یافتن راه حل‌های پایدار ایجاد می‌کند. برای حل این معضل، نیاز به همکاری و دیالوگ سازنده بین هند، پاکستان و افغانستان، و همچنین دخالت سازنده کشورهای غربی و سازمان‌های بین‌المللی ضروری است. شفافیت در اجرای پروژه‌ها، مذاکرات سازنده و ایجاد توافق‌های منطقه‌ای برای مدیریت منابع آبی، کلیدی برای کاهش نگرانی‌ها و دستیابی به راه حل‌های پایدار هستند. اهمیت این موضوع در ایجاد ثبات و همکاری منطقه‌ای قابل انکار نیست.

نبود توافق رسمی و پیامدهای آن

نبود توافقنامه‌ای رسمی و الزام‌آور میان افغانستان و پاکستان در خصوص منابع آبی مشترک، فضای سیاسی را در منطقه به شدت شکننده ساخته است. هرگونه اقدام یکجانبه از سوی افغانستان، مانند احداث سد یا تغییر میزان جریان آب رودخانه‌ها، را به یک اقدام بالقوه تنش‌زا تبدیل می‌کند. از منظر پاکستان، چنین اقداماتی بدون پشتوانه قانونی و دیپلماتیک، به منزله تهدیدی علیه منافع و حاکمیت ملی خود تلقی می‌شود. در این میان، موضع‌گیری‌های اخیر حکومت طالبان در خصوص منابع آبی مشترک، به ویژه در خصوص رودخانه‌های مرزی، روابط دو کشور را به شدت تحت فشار قرار داده و می‌تواند منجر به تشدید تنش‌ها شود.

پیشنهاد:  نماینده ویژه پاکستان با تاجران افغان دیدار کرد

عواقب زیست محیطی و اقتصادی

کاهش یا قطع جریان آب به پاکستان می‌تواند تأثیرات زیان‌باری بر محیط زیست و اقتصاد این کشور داشته باشد. تخریب اکوسیستم‌های آبی و فلات‌های کشاورزی و کمبود منابع آبی، به ویژه در مناطق مرزی، می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری برای جمعیت‌های محلی آن منطقه داشته باشد. این کمبود منابع حیاتی، علاوه بر تهدید امنیت غذایی، می‌تواند منجر به بروز ناآرامی‌های اجتماعی و تنش‌های مرزی شود. در بلندمدت، این بحران می‌تواند به بحران‌های انسانی و مهاجرت‌های اجباری منجر گردد، و پتانسیل افزایش نرخ فقر و بی‌ثباتی را در منطقه ایجاد کند.

تأثیر منفی بر ابعاد اجتماعی و فرهنگی دو کشور

اختلاف بر سر منابع آبی می‌تواند به تشدید احساسات ناسیونالیستی و بی‌اعتمادی میان دو کشور منجر شود. نخبگان سیاسی در هر دو کشور ممکن است از این بحران برای تقویت موضع خود و افزایش تنش‌های اجتماعی بهره‌برداری کنند. در نتیجه، روابط سنتی و فرهنگی دیرینه میان افغانستان و پاکستان تحت فشار قرار گرفته و شاهد کاهش چشمگیر تبادلات فرهنگی، تجاری و اجتماعی خواهیم بود. این روند می‌تواند به بحران‌های عمیق‌تر و درازمدت در روابط دو کشور منجر شود.

نتیجه گیری

افغانستان با بحران مدیریت آب و توزیع نامتوازن آن، پیش از روی کار آمدن طالبان نیز مواجه بود. اما تسلط طالبان بر منابع آبی، این چالش را به یک معضل امنیتی و سیاسی منطقه‌ای ارتقا داده است. کنترل منابع آب، اعم از سدها، کانال‌ها و آب‌های زیرزمینی، به ابزاری برای اعمال فشار سیاسی و اجتماعی توسط طالبان تبدیل شده است. محدود کردن یا توزیع گزینشی آب، به ویژه علیه اقلیت‌های قومی، سیاسی یا مناطق مخالف، موجب تشدید تنش‌های اجتماعی و فشار بر ساکنان این مناطق شده است. این رویکرد نه تنها بر کشاورزی و شرب ساکنان این مناطق تاثیر منفی می‌گذارد، بلکه می‌تواند به تشدید بحران‌های انسانی و مهاجرت‌های داخلی نیز منجر شود. همکاری بین‌المللی و منطقه‌ای برای مدیریت پایدار منابع آبی و جلوگیری از استفاده ابزاری از آب به عنوان ابزار فشار ضروری است. همچنین، نیاز به راهکارهای جایگزین برای توزیع عادلانه آب و ایجاد شفافیت در مدیریت آن، برای کاهش تنش‌ها و حفظ ثبات در افغانستان حیاتی است. این بحران آبی، علاوه بر مشکلات داخلی، می‌تواند بر روابط افغانستان با کشورهای همسایه نیز تاثیر منفی گذاشته و منجر به تنش‌های منطقه‌ای شود.

 

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=64969
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x