به گزارش ایراف، در این سفرنامه درمورد جزییات سفر هیات ایرانی به نیمروز درمورد گفتگو بر سر مسأله آب هیرمند و مقاله سیستان پرداخته شده است.در ادامه متن کامل این سفرنامه آمده است:
«با طلوع آفتاب بر زمین خشک سیستان، کاروانی از علما، معتمدین و بزرگان منطقه، بهسوی ولایت نیمروز افغانستان حرکت کرد. این سفر، بیش از یک ملاقات رسمی، سفری برای احیای دوستیهای دیرینه، حل مشکلات مشترک و گشودن دروازههای جدیدی از همکاری بود.
این هیئت شامل، حاج حسین اسماعیلزهی، رئیس شورای اسلامی استان، سردار حاجی حبیبالله رخشانی، سردار حاجی خدانور براهویی، مفتی عبدالرحمن مولوی، حافظ عبدالرشید شهبخش (امامجمعه اهل سنت زابل) و سردار محمدسلیم سراوانی بود؛ هرکدام با نفوذ و جایگاه اجتماعی خود، بهعنوان نمایندگان مردم و پاسداران منافع سیستان.
پس از عبور از مرز، هیئت ایرانی با استقبال گرم نماینده والی نیمروز و مقامات محلی روبهرو شد. لبخندهای صمیمانه و سخنانی که از پیوندهای فرهنگی و قومی مشترک حکایت داشت، آغازگر دیداری بود که میتوانست تأثیرات بلندمدتی بر آینده دو سوی مرز بگذارد.
والی نیمروز با اشاره به سابقه دوستی دو ملت، از ایستادگی ایران در کنار مردم افغانستان در دوران سخت جنگ یاد کرد و گفت:
ایرانیان نهتنها در کنار ما ایستادهاند، بلکه خون شهیدانشان را نیز در راه افغانستان دادهاند و ما قدردان این برادری هستیم.
اما هدف اصلی سفر، آب هیرمند بود؛ شاهرگ حیاتی سیستان که سالهاست در کشاکش سیاست و خشکسالی، مردم این دیار را با تشنگی آزموده است. هیات ایرانی، با لحنی استوار و دیپلماسی هوشمندانه، موضوع را این چنین مطرح کردند:
“ما از گذشتههای دور، با نیمروز پیوند داشتهایم. اما این پیوند بدون جریان آب هیرمند، تنها در خاطرات خواهد ماند. مردم سیستان با چشمان منتظر، به این مذاکرات امید بستهاند.”
علمای حاضر در جمع نیز ضمن یادآوری پیوندهای مذهبی و فرهنگی دو ملت، بیان کردند:
*”در دین اسلام، آب مایه زندگی است و انحصار آن، برخلاف اصول عدالت است. ما از برادران افغان خود انتظار داریم که این حق طبیعی را رعایت کنند.”*
والی نیمروز در پاسخ، بر شناخت حقابه ایران تأکید کرد و اطمینان داد که آب در مسیر سیستان در جریان است. او حتی وعده داد که دو دریچه اضافی سد کمالخان باز خواهد شد تا آب بیشتری سرازیر شود. اما همزمان، از کمبود آب در افغانستان و خشکسالی شدیدی که این کشور را نیز درگیر کرده، سخن گفت.
در کنار مسئله آب، بزرگان و معتمدین منطقه، موضوع گسترش تجارت مرزی را نیز پیش کشیدند و گفتند:
*”رونق تجارت بین سیستان و نیمروز، به نفع هر دو ملت است. ما آمادگی داریم که در این زمینه همکاریهای بیشتری انجام دهیم.”*
والی نیمروز این پیشنهاد را با استقبال پذیرفت و اعلام کرد که در صورت تمایل ایران، گذرگاههای جدیدی برای تبادل کالا باز خواهد شد.
در پایان، رئیس شورای اسلامی استان همراه با دبگر هیات ایرانی، از والی نیمروز برای سفر به ایران دعوت کرد و پیشنهاد کرد که گفتوگوها در سطحی گستردهتر و با حضور مقامات رسمی دو کشور ادامه یابد. والی نیمروز نیز این دعوت را پذیرفت و ابراز امیدواری کرد که این دیدارها تداوم داشته باشد.
کاروان ایرانی، با خاطری آسوده اما با مسئولیتی سنگینتر، به سوی سیستان بازگشت. آنها میدانستند که باز شدن دریچههای سد کمالخان، تنها یک گام کوچک در مسیر بلند تأمین حقابه سیستان است. اما همینکه این گفتگوها نتیجه داده و مسیری برای آینده گشوده شده بود، خود نشانهای از امید بود.»