افغانستان و پاکستان در معرض تهدیدات تروریستی: زمان همکاری فرارسیده است؟

افغانستان و پاکستان در معرض تهدیدات تروریستی

دو کشور پاکستان و افغانستان از آغاز سال جدید خورشیدی گواه حملات تروریستی مختلف بوده اند. در تازه ترین مورد در افغانستان مسجد شیعیان امام زمان در گذره هرات، مورد حمله داعش قرار گرفت.

به گزارش ایراف؛ این سومین حمله این گروه از آغاز سال جدید در بخش های مختلف افغانستان بود. چنانچه که پیشتر نیز این گروه اهدافی را  در حملاتی دیگر در منطقه شیعه نشین دشت برچی کابل و در  قندهار در مقابل شعبه کابلبانک انجام داده بودند. اما علاوه بر افغانستان، پاکستان نیز هفته های ناامنی را تجربه می کند. به طوری که در روزهای اخیر شاهد وقوع چند حادثه امنیتی بوده است. اخیراً صدیق منگل، از اعضای جمعیت علمای اسلام ایالت بلوچستان ترور شد. این درحالی است که افزون بر این، سطح تهدیدات امنیتی در منطقه طی ماه های اخیر نیز بالا رفته و نگرانی های منطقه ای  در این خصوص شدت یافته است.

اما این دست جریانات در شرایطی درحال وقوع است که همکاری های منطقه ای و تعاملات دیپلماتیک را برای مرتفع ساختن تهدیدات امنیتی  به ویژه بین افغانستان و پاکستان در شرایطی که مناسبات سیاسی دو همسایه  درحال حاضر چندان مطلوب نیست و دو طرف در یک بن بست  سیاسی قرار دارند، ضروری ساخته است. به عبارت دیگر، ایجاد همکاری های امنیتی برای مرتفع ساختن تهدیدات امنیتی کنونی نیازمند بازسازی روابط سیاسی بین کابل و اسلام آباد است.

روابط افغانستان و پاکستان در طول تاریخ در مداری از همکاری ها و اختلافات در نوسان بوده است. تاریخ مشترک، پویایی های ژئوپلتیکی و اختلافات لاینحل مانند خط دیورند کارنامه پیچیده ای از روابط را بین دو همسایه برجای گذاشته است. روندی که انتظار می رفت پس از بازگشت طالبان در مسیری از تعامل و همکاری آنچنان که مطلوب پاکستان باشد، قدم بگذارد. اما بازگشت قوی و مجدد تحریک طالبان پاکستانی در شرایطی که اسلام آباد با مشکلات اقتصادی و بحران های سیاسی دست و پنجه نرم می کند، کار را برای ایده عمق استراتژیک پاکستان در افغانستان سخت تر کرد. بازگشت قدرتمند این گروه و پاسخ های منفی کابل به درخواست های مکرر اسلام آباد برای مهار این گروه که ادعا می شود از خاک افغانستان سازماندهی و فعالیت هایشان صورت می گیرد، تصور آرمانی از روابط پاکستان و طالبان را پس از سقوط، خدشه دار کرده و مسیر دشواری از همکاری را برای دو طرف رقم زده است.

این درحالی است که تنش های مرزی در طی نزدیک به سه سال گذشته و بسته شدن گذرگاه های مرزی دو کشور بر تیره شدن روابط دو کشور تاثیرگذار بوده است. این تنش ها چنان پیش رفت که اسلام آباد اخراج مهاجران از این کشور را در سال گذشته به عنوان  اهرم فشاری برای متقاعد ساختن کابل در همکاری با اسلام آباد استفاده کرد. مقامات پاکستانی ادعا کردند که برخی از این مهاجران غیرقانونی در حملات تروریستی اخیر دست داشته اند.

پیشنهاد:   خروج آمریکا از افغانستان عملیات‌های خارجی داعش را افزایش داد

از طرف دیگر، پاکستان از اهرم های اقتصادی برای تحت فشار قرار دادن طالبان نیز استفاده می کند. این درحالی است که پاکستان نقش مهمی در جریانات اقتصادی افغانستان دارد. به عبارت دیگر، نفوذ اقتصادی پاکستان تاحدی ناشی از موقعیت آن به عنوان مسیر اولیه تجارت برای افغانستانِ محصور در خشکی و تحت رهبری طالبان است. بیش از 40 درصد عواید گمرکی افغانستان از گذرگاه های مرزی با پاکستان تامین می شود که این امر تقریباً 60 درصد از سود عواید کلی طالبان را تشکیل می دهد.  اما باید گفت که تنش های سیاسی در روند اقتصادی افغانستان اختلال ایجاد کرده است چراکه هرازگاهی در پی تنش ها، گذرگاه های مرزی دو کشور به روی تجار و رفت و آمد شهروندان بسته می شود.

افزون بر این، دولت اسلام آباد انتظار داشت که با روی کار آمدن حکومت سرپرست مسئله دیورند نیز حل شود. درواقع،  پاکستانی ها انتظار داشتند که طالبان افغانستان در مورد پذیرش خط دیورند به عنوان یک مرز دائمی بین دو کشور از خود انعطاف نشان بدهد. انتظاری که محقق نشد.

اما اوج تیرگی روابط دو کشور به حمله ماه مارس پاکستان به خاک افغانستان بود. حمله ای که پاکستان آن را مشروع خواند. به طوری که در بیانیه رسمی دولت پاکستان در این مورد آمده است که تروریست ها تهدید بزرگی برای کشور هستند و آنها به طور مداوم از خاک افغانستان برای انجام حملات تروریستی در داخل خاک پاکستان استفاده  می کنند.  این حملات هوایی دو روز پس از آن انجام شد که گروهی از بمب گذاران انتحاری یک ایست بازرسی ارتش پاکستان را در منطقه وزیرستان شمالی، منطقه مرزی در مجاورت افغانستان هدف قرار دادند و حداقل هفت سرباز پاکستانی را کشتند.

اما پاکستانی ها معتقدند که این تنها تحریک طالبان پاکستانی نیست که از سمت افغانستان برای این کشور مشکل آفرین شده اند. بلکه جبهه آزادی بخش بلوچستان نیز پناهگاه های امنی را در افغانستان به ویژه در ولایت های جنوبی افغانستان برای خود ایجاد کرده اند.

باید گفت که چنین روند فزاینده ناامنی روابط شکننده دو طرف را آسیب پذیرتر خواهد کرد. هرچند حکومت سرپرست مدعی است که در این زمینه با اسلام آباد همکاری می کند،  اما اسلام آباد معتقد است که در این زمینه مثبت نبوده است چراکه هیچ کاهشی در حملات تروریستی پاکستان به وجود نیامده است. به طوری که چندی پیش، خواجه آصف، وزیردفاع پاکستان درعین حالی که مدعی شده بود منبع تروریسم در افغانستان است مطرح کرد که علی رغم تلاش های کشورش، افغانستان هیچ پیشرفتی در این راستا نداشته است.

این درحالی است که ممتاز زهرا بلوچ، سخنگوی وزارت خارجه پاکستان در نشست خبری 2 ماه می گفت که در مواردی که مقامات مجری قانون توانسته اند که بین حوادث تروریستی در پاکستان با عناصری در داخل خاک افغانستان ارتباط برقرار کنند، اسلام آباد نگرانی های خود را به مقامات طالبان ابلاغ کرده است و از آنها خواسته ایم تا در برابر این افراد اقدام موثری انجام دهند.

پیشنهاد:   عامل شهادت مامور انتظامی در شهرستان هیرمند به هلاکت رسید

با این وجود باید گفت که درحالی که بلاتکلیفی سیاسی و اقتصادی در پاکستان وجود دارد. به نظر می رسد که در اسلام آباد این نگرانی وجود دارد که بادرنظر داشت توجه به مسائل امنیتی اما باید از سقوط بیشتر روابط سیاسی دو کشور جلوگیری کنند.

این درحالی است که هرچند که بسیاری علت تیرگی روابط افغانستان و پاکستان را تحریک طالبان پاکستانی می دانند اما باید گفت که سیاست های اسلام آباد در مواردی همچون اخراج پناهجویان و اعمال محدودیت های تجاری عوامل تقویت کننده بوده اند.

از طرف دیگر، اسلام آباد  در این مسیر چالش های عمده ای دارد. نخست آنکه این کشور دریافته است که طالبان در تلاش برای نشان دادن تصویری مستقل و به دور از اتکا به اسلام آباد از خود هستند. این گروه سعی دارد اکنون که به عنوان حاکمان جدید افغانستان شناخته شده اند، روایت غالب مبنی بر وابستگی شان به اسلام آباد را از بین برده و خود را دولتی مستقل نشان دهند.

چالش دوم برای اسلام آباد، وجود پیوندهای قوی و مشترک تاریخی و ایدئولوژی و همکاری های تحریک طالبان پاکستانی با طالبان افغانستان در طول دوره جهاد است. مقابله با این گروه از سوی حکومت سرپرست ضمن آنکه اختلافات درون گروهی را برمی انگیزد، منجر به تمایل آنها به سوی داعش رقیب جدی حکومت سرپرست در جغرافیای افغانستان می شود.

و چالش سوم آن است که همانطور که گفته شد، حکومت سرپرست در کنار آنکه می خواهد از خود دولتی مستقل بسازد، در پی گسترش تعاملات خود و پیدا کردن متحدین جدید است که هند به عنوان رقیب جدی اسلام آباد در این لیست قرار دارد.

از طرف دیگر، کابل علی رغم اینکه مدعی است، داعش حضور فیزیکی در افغانستان ندارد اما حوادث هفته های گذشته نشان می دهد که این گروه همچنان یک تهدید بالقوه برای امنیت افغانستان و منطقه هستند. تداوم این حملات علاوه بر اینکه ناتوانی حکومت سرپرست در مهار داعش و قدرت این گروه برای تحریکات در افغانستان را نشان می دهد، تاثیری مستقیم بر تعاملات سیاسی و اقتصادی متحدین حکومت سرپرست و مهم تر از همه شناسایی بین المللی دارد.

بنابراین، کاهش تهدیدهای امنیتی برای دو طرف نیازمند تغییرات و بازتعریف روابط سیاسی دو کشور است. اسلام آباد و کابل علی رغم سال ها روابط خصمانه و بی اعتمادی خوب می دانند که امنیت دو کشور سخت به یکدیگر مرتبط است و رفع این تهدیدات نیازمند همکاری های بیشتر است.

درباره ی روابط کابل_اسلام آباد محور رایزنی«متقی» با سرپرست سفارت افغانستان در پاکستان بخوانید.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=18084
اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها