معاون سیاسی نخستوزیر حکومت سرپرست افغانستان در دیدار با سفیر چین خواهان شرکت در نشست آینده سازمان همکاری شانگهای شد.
به گزارش ایراف، مولوی عبدالکبیر؛ معاون سیاسی نخستوزیر حکومت سرپرست افغانستان در دیدار با جاو شینگ؛ سفیر چین در کابل گفت که کابل آرزو دارد در نشست آینده سازمان همکاری شانگهای به عنوان عضو ناظر، دعوت شود.
مولوی عبدالکبیر در این دیدار خواستار همکاری چین در این زمینه شده است.
افغانستان از سال ۲۰۱۲ میلادی بهعنوان عضو ناظر در نشستهای سازمان همکاری شانگهای شرکت میکرد، اما از سال ۲۰۲۱ و پس از روی کار آمدن طالبان، هیچ نمایندهای از افغانستان در نشستهای این سازمان دعوت نشده است.
معاون سیاسی نخستوزیر حکومت سرپرست افغانستان در این دیدار همچنین خواستار سرمایهگذاری چین در بخش زیربناها، بزرگراه ها، خط آهن و سایر «پروژههای مهم و بزرگ» در افغانستان شده است.
او با اشاره به تلاشها برای اتصال افغانستان و چین از طریق واخان، آن را یک تحول خوب در مناسبات دو کشور دانسته و گفته است که با تکمیل شدن کار آن، داد و ستد اقتصادی و تجاری میان دو کشور افزایش خواهد یافت.
دفتر نخستوزیر حکومت سرپرست افغانستان به نقل از سفیر چین اعلام کرده که آن کشور از توسعه سیاسی و اقتصادی در افغانستان حمایت میکند و در نشستهای بینالمللی خواستار تعامل با حکومت کنونی شده است.
سفیر چین گفته است که سرمایهگذاری سرمایهگذاران آن کشور در بخشهای مختلف در افغانستان نتایج خوبی داشته و آنان برای دانشجویان افغانستان در بخشهای مختلف، از جمله بخش صحت، بورسیه تحصیلی فراهم خواهند کرد.
افغانستان و چین در نزدیک به سه سال اخیر تعامل گسترده داشتهاند.
چین اولین و تنها کشور جهان است که سفیر حکومت سرپرست افغانستان را رسما پذیرفته و سفیر آن کشور نیز اعتمادنامه خود را به نخستوزیر حکومت کنونی افغانستان داده است.
در همین حال، حکومت سرپرست افغانستان چندین قرارداد بزرگ از جمله قرارداد استخراج مس عینک و نفت حوزه آمو دریا را به شرکتهای چینی واگذار کرده است.
لازم بذکر است که پروژهی “یک کمربند و یک جاده” یکدهه پیش به ابتکار چین راهانداری شد. این پروژه، بزرگترین برنامهی زیرساختی در تاریخ شناخته میشود که چهار قارهی جهان را در مینوردد و جادهی کهن ابریشم را از یک سو به اروپا و آفریقا و در سوی دیگر به چین پیوند میدهد.
پروژه یک کمربند و یک جاده شامل احداث جاده و خط آهن در آسیای میانه در طول «جاده ابریشم» معروف است. همچنین «جاده ابریشم دریایی قرن بیستویکم» شامل مسیرهای دریایی از جنوبشرقی آسیا تا جنوب آسیا و بعد خاورمیانه و آفریقا است.
از افغانستان نظر به موقعیت ویژهی ژئوپلیتیک این کشور به عنوان چهارراه ترانزیتی منطقه یاد شده است. افغانستان در خاورمیانه تنها کشوری است که به دریا راه ندارد، چنان که در قرن نوزدهم جواهر لعل نهرو، صدراعظم پيشين هندوستان در کتاب «نگاهی به تاريخ جهان» می نويسد:
افغانستان به وسيلهی بلوچستان از دریا جدا شده است. به اين لحاظ افغانستان همچون خانهای است که جز از ميان زمينهای متعلق به ديگران، به خيابان اصلی راه نداشته باشد. اين وضع بسیار دشوار و ناگوار است.
اما موقعیت ویژهی جغرافیایی افغانستان – با وجود محاط بودن با خشکه و نداشتن هیچ مسیر بحری- این کشور را به نقطهی اتصال حلقههای اقتصادی در آسیای مرکزی، آسیای جنوبی، خاورمیانه و شرق آسیا بدل کرده است.
افغانستان در روزگار قدیم نیز نقش بارز و مهمی را در راه تاریخی ابریشم ایفا میکرد، چنان که افغانستان در دو مسیر این راه نقش مهمی داشت. در مسیر جنوبی راه ابریشم که با گذشتن از مرزهای کشور چین نخست وارد قرقیزستان سپس فرغانه شده و پس از گذر از راه باليغ و آلماليغ و اترار به سمرقند، بخارا، جيحون، باکتريا (بلخ امروزی) و سپس به مرو و به سرخس میرسید، از سرخس به طرف نيشابور، گرگان، ري، هگمتانه، قزوين، زنجان، اردبيل، تبريز و ايروان میرفت.
سپس از ايروان به ترابوزان و بندرهاي شام از يک طرف و از جانب ديگر با عبور از مناطق مثل کنگاور، بيستون، فرميس، قصر شيرين به بغداد و نقاط مختلف ديگر کشور عراق امروزي منتهی میشد. مسير فرعي ديگر راه ابريشم از بلخ به طرف درهی شکاري و با عبور از آن به سمت باميان، کابل، پيشاور و در نهايت به هند متصل میشد.
افغانستان میتواند در راه جدید ابریشم یعنی «یک کمر بند و یک جاده» نیز اهمیت و جایگاه گذشتهی خویش را باز یابد. چنان که افغانستان در دو مسیر از سه مسیر اصلی این راه قرار دارد و این خود بیانگر اهمیت نقش افغانستان در این پروژه است؛
یعنی مسیر شمالی که کشور چین را از طریق آسیای مرکزی (تاجیکستان، قزاقستان، قرغیزستان، افغانستان، اوزبیکستان و ترکمنستان) به روسیه، اروپا و شمال افریقا متصل میسازد و مسیر مرکزی آن که از آسياي مرکزي از طريق افغانستان و ترکمنستان به ايران و خلیج فارس، ترکیه و دریای مدیترانه وصل میکند.
افغانستان نه تنها از نقطه نظر جغرافیایی خود بلکه از نقطه نظر امنیتی و سیاسی به کشور چین مهم است. این دو کشور نظر به اینکه همسایهی همدیگر اند، در موضع امنیتی چین در مناطق سینکیانگ این کشور شبیه افغانستان از گروه های تروریستی تکفیری نگران و متضرر است.
این موضوع میتواند این دو همسایه را در مبحث مبارزه علیه تروریسم نزدیکتر کند. موضوع دیگری که میتواند افغانستان را برای چین همسایهی متمایز بسازد، منابع زیرزمینی هنگفت و دستنخوردهی این کشور است.
چین که در حال تبدیل شدن از یک کشور کشاورزی به یک قطب صنعتی است، به شریک اقتصادیای مثل افغانستان که مملو از منابع با ارزش طبیعی و بازارهای تکامل نیافتهی تجارتی و اقتصادی است، اهتمام جدی دارد.
پیشنهاد می شود: روابط چین و حکومت سرپرست افغانستان؛ واشنگتن نگران چیست؟