توصیه بحث‌برانگیز آیت‌الله سیستانی؛ چرا در ایران و افغانستان صدق نمی‌کند؟

به گزارش ایراف، استفتای شخصی درباره اقتدا به امام جماعت حقوق‌بگیر از دولت، مربوط به گذشته بوده و در کشوری غیر از ایران و افغانستان پرسیده شده و پاسخ آن متوجه فرد سوال کننده است، از این رو الزام‌آور برای عموم نیست.

اصل ماجرا چه بود؟

در متن این استفتا که به زبان عربی منتشر شده است، این مرجع تقلید شیعه در پاسخ به پرسشی درباره اقتدا به امام جماعت حقوق‌بگیر از دولت می‌نویسد: «به مؤمنان که خداوند آنان را عزیز بدارد توصیه می‌کنیم پشت سر کسی که حقوق دولتی دریافت می‌کند نماز نخوانند. این نه از باب طعن در عدالت اوست، بلکه برای آن است که جایگاه امامت جماعت و صاحبان آن، از هرگونه دخالت احتمالی دولت، در آینده مصون بماند.»

بازتاب گسترده این پاسخ سبب شده تا برخی آن را «فتوا» تلقی کنند؛ حال آن‌که علما و دفاتر آیت‌الله سیستانی تأکید می‌کنند که این پاسخ در مقام حکم شرعی یا فتوا صادر نشده و در واقع پاسخی برای استفتا شخص درخواست کننده است.

پاسخ دفتر آیت‌الله سیستانی

در این خصوص، دفتر آیت‌الله سیستانی در مشهد از حجت‌الاسلام سیدمحمدرضا سیستانی، فرزند ارشد آیت‌الله سیستانی نقل کرده است که این استفتا صحیح است، ولی ناظر به جمهوری اسلامی ایران نیست و توصیه‌ای غیرالزامی است.

در همین زمینه، دفتر آیت‌الله سیستانی در پاسخ به خبرنگار ایراف، اظهار کرد: این استفتا مربوط به گذشته بوده و ارتباطی به حال حاضر ندارد، عده‌ای با اهداف سیاسی آن‌را بازنشر کرده‌اند.

وی افزود: مؤمنان باید بدانند که این موضوع یک استفتای شخصی است، نه فتوا، از این رو مسئولیت انجام آن نیز برای شخص درخواست کننده است و عمومیت ندارد.

وی همچنین خاطرنشان کرد: این استفتا مربوط به ایران و افغانستان نیست و در کشور دیگری پرسیده شده است. در برخی کشورها، حکومت به امامان جماعت حقوق رسمی پرداخت می‌کند، در حالی که در ایران صرفا هزینه‌ کمی بابت ایاب و ذهاب پرداخت می‌شود.

برداشت عمومی: فتوا یا توصیه؟

محمد مرادی، نویسنده و پژوهشگر، در این باره نوشته است: در فقه اسلامی، حکم مولوی فرمانی شرعی است که مخالفت یا موافقت با آن ثواب و عقاب مستقل دارد؛ مانند وجوب نماز یا روزه.

وی می‌افزاید: از سوی دیگر دستور ارشادی توصیه‌ای است که از حکم عقل برمی‌آید و به‌منزله راهنمایی برای دوری از یک مفسده یا پیامد اجتماعی است. در متن پاسخ آیت‌الله سیستانی نیز واژه «نصح» آمده که به معنای نصیحت و توصیه است و نه حکم تکلیفی. بنا بر این تفسیر، سخن ایشان در واقع هشدار نسبت به این قاعده عرفی است که «هر که نان دهد، فرمان دهد»؛ یعنی وابستگی مالی روحانی به دولت ممکن است استقلال دینی و مردمی او را تهدید کند.

واکنش علما و طلاب نجف

با گسترش برداشت‌های مختلف از این استفتا، جمعی از علما و طلاب نجف‌اشرف توضیحی منتشر کردند و تأکید نمودند که پاسخ آیت‌الله سیستانی «مربوط به یک مورد خاص است و عمومیت ندارد» و اگر امام جماعت واجد شرایط شرعی ذکرشده در رساله عملیه باشد، اقتدا به او جایز است.

چرا این حکم درباره ایران صدق نمی‌کند؟

برخی آگاهان دینی معتقدند که این استفتا درباره روحانیون و امامان جماعت داخل جمهوری اسلامی ایران چنین دلالتی ندارد.

چرا که در ایران رهبری سیاسی در اختیار ولی فقیه و مرجع تقلید است، حکومت از دولت‌های غیرمسلمان کمک مالی دریافت نمی‌کند و معمولاً پرداخت به روحانیون از محل «وجوهات شرعیه» یا نهادهای دینی صورت می‌گیرد.

از این رو، «معاونت با ظلمه» یا وابستگی به منبع درآمد مشکوک، که انگیزه اصلی توصیه آیت‌الله سیستانی است، در این بستر معنا پیدا نمی‌کند.

چرا در افغانستان واکنش‌ها تندتر است؟

این بحث در حالی در شبکه‌های اجتماعی افغانستان داغ شده است که طالبان طی چهار سال اخیر محدودیت‌ها و فشارهای گسترده بر جامعه شیعه اعمال کرده‌اند، برخی منابر و علمای شیعه را برای حمایت تبلیغاتی به‌کار گرفته‌اند و در مواردی حتی تریبون‌های اهل تشیع را به تجمعات سیاسی فراخوانده‌اند.

با وجود تصریح دفتر آیت‌الله سیستانی به اینکه این استفتا مربوط به کشوری غیر از افغانستان و ایران است، باز هم گمانه‌زنی‌هایی در شبکه‌های اجتماعی به راه افتاده است که بی‌ارتباط با موضع طالبان نسبت به شیعیان نیست.


تلویزیون اینترنتی ایراف آغاز به کار کرد

آخرین اخبار افغانستان را در ایراف بخوانید:

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=97836
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x