به گزارش ایراف، پس از حمله هوایی اخیر ارتش پاکستان به شهرستان گربز ولایت خوست افغانستان که در نتیجه آن ۹ نفر کشته شدند، انتظار میرفت طالبان همانند موارد مشابه در گذشته، دست به اقدام تلافیجویانه بزند و پاسخ نظامی دهد؛ اما اکنون، پس از گذشت چند روز، این گروه تنها به صدور بیانیه و محکومیت شدید بسنده کرده است.
این در حالی است که احمدشریف چودری، مدیرکل روابط عمومی ارتش پاکستان، اعلام کرد این کشور هیچگاه عملیات نظامی را بدون اطلاعرسانی قبلی انجام نمیدهد و در صورت اجرای حمله، آن را بهطور رسمی اعلام میکند. او در جمع خبرنگاران گفت: «هرگاه پاکستان به کسی حمله کند، آن را اعلام میکند.» وی افزود که ارتش پاکستان «هرگز به غیرنظامیان حمله نکرده است» و تمامی عملیاتهای نظامی این کشور بر اساس اصول مشخص و با اطلاعرسانی رسمی صورت میگیرد.
با وجود هشدار ناظران درباره خطر بالا گرفتن تنش و درگیری پس از این حمله، پرسش اصلی این است که چرا طالبان این بار در میانه بنبست مذاکرات، تعمیق بیاعتمادی و نقض آتشبس، ترجیح داد تعلل کند؟
خویشتنداری و پرهیز از تنش یا ناتوانی نظامی؟
هر زمان که ارتش پاکستان خاک افغانستان را هدف قرار داده، طالبان معمولاً از طریق درگیریهای مرزی واکنش نشان داده است. سکوت طالبان این بار اما پرسشبرانگیز شده است. برخی ناظران علت این سکوت را ناتوانی طالبان در تقابل نظامی با پاکستان میدانند.
با آغاز تشدید تنشهای نظامی میان طالبان و پاکستان پس از حملات هوایی اسلامآباد به کابل، همواره این گزاره مطرح بوده که طالبان توانایی مقابله با یکی از کشورهای دارای سلاح هستهای را ندارد. مقایسه قدرت نظامی دوطرف نشان میدهد که احتمال شکست طالبان در چنین تقابلی بسیار بالا است. تحلیلگران معتقدند طالبان وارد یک رقابت نامتوازن شده و همین امر میتواند یکی از دلایل سکوت کنونی این گروه باشد.
طالبان میداند که در شرایطی که مقامات سیاسی و نظامی اسلامآباد تحت تاثیر خشم سیاسی از کابل هستند و امید به مصالحه و مذاکره بسیار پایین است، هرگونه اقدام تحریکآمیز میتواند هزینههای سنگینی برای افغانستان بههمراه داشته باشد. نبود ابزارهای بازدارنده کافی و محدودیت ظرفیت عملیاتی کابل در برابر اسلامآباد، توجیهی است که طالبان را از پاسخ مشابه بازداشته است.
از همین رو، احتمال خویشتنداری و پرهیز از تنش از سوی طالبان تقویت شده است و این گروه این بار صبر سیاسی را بر تقابل نظامی ترجیح داده است.
علاوه بر این، طالبان تلاش دارد تصویری مقبول و مشروع از خود ارائه دهد و در قالب یک «دولت مسئول» وجهه بینالمللی کسب کند.
این تلاش در شرایطی صورت میگیرد که طالبان میدان رقابت در اتحادها و ائتلافهای منطقهای را به پاکستان باخته یا دستکم در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. اسلامآباد در ماههای اخیر دو پیمان همکاری امنیتی با عربستان و آمریکا امضا کرده و وارد همکاریهای راهبردی جدی با تهران شده است؛ بهگونهای که علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، روز گذشته در گفتوگو با یک رسانه پاکستانی اعلام کرد تهران حاضر است در بحران جاری «چک سفید» به پاکستان بدهد.
در مقابل، طالبان حمایت قوی هیچ کشور منطقهای یا فرامنطقهای را در قالب پیمانهای امنیتی و شراکتهای سیاسی ندارد. همین امر احتمال انتخاب گزینه خویشتنداری راهبردی را از سوی طالبان افزایش داده است.
سفر لاریجانی و بهرامی به اسلامآباد و بازدید سبحانی از کابل
طالبان در حالی در پاسخ به این حمله سکوت کرده که پرسش دیگری نیز مطرح است: آیا سفرهای اخیر مقامات ایرانی به کابل و اسلامآباد در تلطیف فضای جنگ کنونی مؤثر بوده است؟
همزمان با اوج بحران، دیپلماسی تهران برای میانجیگری و کاهش تنش سرعت گرفته است. پس از اعلام آمادگیهای مکرر ایران برای مساعدت در کاهش بحران، اکنون تهران از قلب کابل و اسلامآباد وارد عمل شده تا آتش این تنش را خاموش کند.
هرچند این احتمال وجود دارد که سفرهای مقامات ایرانی موجب تعلل و بازدارندگی طالبان شده یا بر تصمیمگیری این گروه تأثیر گذاشته باشد، اما میزان و نحوه این تأثیرگذاری هنوز مشخص نیست.









