به گزارش ایراف، ناماش «نظامالدین» است. حدود ۵۰ سال پیش در روستای «صوفی قلعه» از توابع شهرستان «قیصار» ولایت فاریاب در شمال افغانستان متولد شد. نظامالدین پس از پیوستن به ملیشههای تحت فرمان عبدالرشید دوستم به سرعت به فرماندهی سرکش و مرکزگریز تبدیل شد و زیر سایه حمایتهای دوستم رشد کرد.
نظامالدین قیصاری، صرفا سواد خواندن و نوشتن دارد؛ اما به لطف حمایتهای عبدالرشید دوستم، قدرت یافت و بارها سعی کرد جایگاه منحصر به فرد او به مثابه رهبر بلامنازع ازبکها را تصاحب کند.
همین سرکشیهای جاهطلبانه او را در کانون توجه طالبان و دولت مرکزی افغانستان در دوره جمهوریت قرار داد. شاید به همین دلیل بود که یکی از سه پسرش توسط فردی وابسته به طالبان در فاریاب کشته شد. به این ترتیب، خصومت قیصاری با طالبان میتوانست ترکیبی از انتقامجویی شخصی، انگیزههای قومی و تقابلهای جنبش با این گروه باشد.
با این حال، نقشآفرینی او در معادلات امنیتی شمال چیزی نبود که از سوی دولت اشرفغنی تحمل شود؛ دولتی که به شدت تحت تاثیر گرایشهای قومی قرار داشت. قیصاری به تاریخ ۱۱ تیرماه ۱۳۹۷ به دستور دولت اشرفغنی و با مشارکت ژنرال یاسین ضیا که در آن زمان معاون وزیر دفاع بود و اکنون فرماندهی جریان ضد طالبانی «جبهه آزادی» را به عهده دارد، در عملیاتی خونین بازداشت و به کابل منتقل شد.
با این حال، او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۸ در چرخشی ناگهانی به حمایت از اشرفغنی و تیم انتخاباتی «دولتساز» برخاست و حتی علیه دوستم موضع گرفت و این تنش و تقابل تا آنجا گسترش یافت که در نهایت، نظامالدین قیصاری در غیاب دوستم، خود را رهبر خودخوانده حزب جنبش ملی اسلامی اعلام کرد.
او که تصور میکرد از حمایت کامل دولت مرکزی برخوردار است، روز به روز بر دامنه قدرت خود در شمال افغانستان افزود و این امر، عوامل دولت اشرفغنی و چه بسا متحدان آمریکایی آنها را به تجدید نظر در همکاری با او برای تضعیف قدرت دوستم و عطامحمد نور در شمال واداشت. در همین راستا بود که دولت مرکزی با راهاندازی یک عملیات ترکیبی از زمین و هوا بر مقر استقرار نظامالدین قیصاری در مزارشریف حمله کرد. آن عملیات خونبار چند روز به طول انجامید؛ اما قیصاری از آن حمله جان سالم بدر برد.
با سقوط نظام جمهوری، نظامالدین قیصاری به تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ در مرز «حیرتان» در شمال افغانستان توسط ملیشههای طالبان بازداشت شد؛ در حالی که دستهایش از پشت بسته شده بود و به پرسشهای تحقیرآمیز جنگجویان طالبان پاسخ میداد.
نظامالدین قیصاری اما مدتی بعد از بند طالبان آزاد شد و مانند صدها هزار نفری که پس از سقوط نظام جمهوری آواره شدند، به ایران گریخت.
در ایران هم او با انجام اقدامات پرحاشیه و پرسشبرانگیز در نهایت به تاریخ ۲۵ آبانماه ۱۴۰۰ به دستور وزارت کشور به جرم جعل اسناد و اخاذی از مهاجران، بازداشت شد.
این فرمانده جاهطلب، ۱۰ ماه بعد در نتیجه ارتباط و تعامل با «کمیسیون تماس» طالبان به تاریخ ۵ سرطان ۱۴۰۱ به افغانستان بازگشت و با مقامهای طالبان «بیعت» کرد.
نظامالدین قیصاری اما پس از ماهها زندگی زیر سایه حکومت طالبان، بار دیگر به ایران بازگشت و اخیرا در ادامه اقدامات و مواضع جنجالی و مناقشهبرانگیزش، ادعا کرده که به عنوان رهبر حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان، جانشین عبدالرشید دوستم شده است.
آقای قیصاری همچنین باری در مردادماه سال جاری، طالبان را به ترور هدفمند فعالان «ترکتبار» و تصاحب املاک و داراییهای آنان متهم کرد و این گروه را «جاهل، ظالم و خدانترس» خواند؛ موضعی که ظاهرا به هدف اعلام برائت او از «بیعت» با طالبان اتخاذ شد؛ اما با توجه به نوسانات شدید در رویکردهای سیاسیاش، هرگز مورد توجه قرار نگرفت.
با این حال، زندگی این فرمانده ازبکتبار افغان، سرشار از تغییر مواضع ناگهانی، حرکت در جهت وزش باد و تلاشهای بحثبرانگیز برای جلب نظر و حضور در کانون توجه رسانهها بوده است. او به همان اندازه که از سواد آکادمیک بیبهره است، اراده و اعتماد به نفس مضاعف برای شهرتطلبی را دارد و به همین دلیل، هر اقدامی که انجام میدهد تنها یک هدف محوری دارد: مرا جدی بگیرید!









