امروز، دوشنبه، نشستی چهارجانبه با حضور روسیه، چین، ایران و پاکستان در مسکو برگزار شد. این نشست در شرایطی برگزار گردید که موضوع بگرام و کنترل دوباره آن از سوی آمریکا، معادلات منطقهای را تحتالشعاع قرار داده است. بر اساس گزارشها، مخالفت با ایجاد پایگاه نظامی نیروهای خارجی در داخل افغانستان، موضوع اصلی این نشست بوده است.
از حرف تا عمل: کشورهای منطقه چه خواهند کرد؟
کشورهای منطقه پس از نشست نیویورک، امروز دوباره در مسکو دور یک میز جمع شدند؛ در حالی که ترامپ طی هفتههای اخیر بر بازپسگیری بگرام تأکید کرده است؛ لفاظیهایی که نشان میدهد واشنگتن برای بازگشت دوباره به بگرام مصمم است.
از سوی دیگر، طالبان نه با واکنشهای تند، بلکه با تأکید بر تمایل به روابط دوجانبه، واگذاری بگرام را خط قرمز خود خواندهاند. این در حالی است که بازار داغ شایعات پیرامون نحوه پاسخ طالبان به مطالبات آمریکا و حوادث اخیر در افغانستان، نگرانیهای منطقهای را نسبت به نوع پاسخ طالبان به آمریکا برانگیخته است.
ترامپ بارها اعتراف کرده که این پایگاه را نه به خاطر افغانستان، بلکه به خاطر چین میخواهد. همچنین، به عقیده ناظران، آمریکا برای کنترل و محدودسازی رقبای منطقهای چون ایران و روسیه و نفوذ در جنوب آسیا و آسیای مرکزی، نیاز فوری و حیاتی به بگرام دارد.
نشریه نشنال اینترست در یادداشتی تحلیلی در این رابطه نوشته است: «واضح است که هدف ترامپ از درخواست بازگرداندن بگرام، صرفاً تلاشی برای لغو خروج ایالات متحده از افغانستان نیست، بلکه حضور آمریکا در بگرام اساساً موضع این کشور در آسیای مرکزی و جنوبی را حول یک دارایی واحد که نماد قدرت آمریکا است، تغییر میدهد. از این نظر، بگرام کمتر مربوط به سیاست داخلی افغانستان و بیشتر درباره یک مرکز هوایی پیشرو است که چین، ایران، روسیه و آسیای مرکزی را بهطور کلی هدف قرار میدهد.»
اما پرسش این است که منطقه چه خواهد کرد؟ در پاسخی اولیه باید گفت واکنشهای کشورهای منطقه به خواستههای آمریکا تاکنون به مخالفتهای کلامی خلاصه شده است. اکنون، کشورهای منطقه پس از نشست در نیویورک، در مسکو به دنبال آن هستند تا ضمن انتقال نگرانیهای خود به طالبان، این گروه را متقاعد به اتخاذ سیاستی کنند که منافع منطقهای آنها را تحت تأثیر قرار ندهد.
اعطای عضویت به طالبان در نشست «فرمت مسکو» نشان از آن دارد که منطقه، ضمن اعطای امتیاز به طالبان، با سهیم کردن آنها در این چارچوب و پیوند زدن منافع متقابل، دستان طالبان را در حنا گذاشته تا برای اتخاذ هر نوع تصمیم در برابر بگرام، ناگزیر به در نظر گرفتن منافع منطقهای باشد. اما آیا صرف دادن امتیازات سیاسی به طالبان و انتقال نگرانیها میتواند تضمینکننده منافع و مرتفعکننده نگرانیها باشد؟ این در حالی است که طالبان در چهار سال گذشته، بهویژه از زمان بازگشت ترامپ، بارها برای برقراری روابط با آمریکا چراغ سبز نشان دادهاند.
بگرام، عامل ایجاد بلوک منطقهای؟
از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ که افغانستان تحت نظام جمهوریت اداره میشد، بهدلیل حضور و نفوذ پررنگ آمریکا در افغانستان، کشورهای منطقه به بازیگران درجهچندم تحولات این کشور تبدیل شده بودند. به موازات خروج آمریکا از افغانستان، فضا برای کنشگری بازیگران منطقهای بیشتر فراهم شد؛ فضایی که برای برخی، چون روسیه و چین، امکان فعالیت بدون مانع جدی را ایجاد کرده بود. اما بازگشت آمریکا ظرفیت آن را دارد که تمام رشتههایی را که این کشورها تنیدهاند، پنبه کند.
در چنین شرایطی، احتمال ایجاد یک بلوک منطقهای در برابر آمریکا وجود دارد؛ بلوکی که با استفاده از تمامی ظرفیتها، از جمله سیاسی، نظامی و اقتصادی، بتواند به چالشی در برابر نظم جدید آمریکایی تبدیل شود که حالا تیم ترامپ پس از خاورمیانه برای آسیای مرکزی و جنوب آسیا ترسیم کرده است.
اما ساختن این بلوک همانقدر که مهم است، دشوار نیز هست. تاکنون، از زمان ایجاد نظام تکقطبی آمریکا و نظم آمریکایی، و در اینجا مسئله افغانستان، هیچیک از کشورهای منطقه علیرغم منافع مشترک، نتوانستهاند اتحادی در برابر این نظم ایجاد کنند. کشورهای منطقه همواره در قبال افغانستان مسیرهای خاص خود را طی کردهاند؛ هرچند پس از سقوط نظام جمهوریت، تلاش شد تا سازوکاری منطقهای در خصوص افغانستان شکل گیرد؛ سازوکارهایی که در قالب نشستها محدود ماندند.
از سوی دیگر، واگرایی منافع و روابط برخی کشورها با آمریکا، ایجاد یک ائتلاف منطقهای کارآمد را دشوار میکند. وابستگیهای سیاسی، اقتصادی و نظامی برخی کشورها به واشنگتن میتواند تشکیل بلوک منطقهای برای به چالش کشیدن نظم آمریکایی را پیچیدهتر کند. این در حالی است که نوع رابطه هر یک از این کشورها با ایالات متحده متفاوت است.
با این حال، منطقه اکنون بیش از هر زمان دیگری، و با توجه به تحولات خاورمیانه، دریافته است که هرگونه کوتاهی در مورد بگرام و افغانستان، به نفع هیچیک از آنها نخواهد بود. تلاش کاخ سفید برای بستن پرونده خاورمیانه و انتقال تمرکز به آسیای مرکزی و مهار چین، نشان میدهد که واشنگتن برای دستیابی به این هدف مصمم است؛ چه از مسیر دیپلماسی و چه از راه فشار و زور.
در نتیجه، نشست چهارجانبه امروز را میتوان نوعی ضربالاجل برای کشورهای منطقه دانست تا بر سر موضوع افغانستان به اجماع نظر برسند.
تلویزیون اینترنتی ایراف آغاز به کار کرد
آخرین اخبار افغانستان را در ایراف بخوانید:
شورای حقوق بشر سازمان ملل سازوکار تحقیقاتی مستقل برای افغانستان تصویب کرد
واکنش اقتصاد ایران به اسنپبک: از منابع ارزی تا فعالیت تولید و صنعت
ممنوعیت گرامیداشت روز معلم در افغانستان؛ آموزش محدودتر میشود