در حاشیه هشتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل، چهارمین نشست چهارجانبه وزرای ایران، روسیه، چین و پاکستان به پیشنهاد روسیه برگزار شد. افغانستان و بگرام از جمله موضوعات مورد بررسی این نشست بود. در بیانیه منتشرشده از این نشست، طرفهای شرکتکننده مخالفت خود را با حضور نظامی آمریکا در بگرام اعلام کردند. هرچند در این بیانیه مشخصاً نامی از آمریکا و پایگاه بگرام آورده نشده، اما در متن بیانیه چنین آمده است که چهار کشور تأکید کردند حاکمیت ملی، استقلال و تمامیت ارضی افغانستان باید محترم شمرده شود و با استقرار مجدد پایگاههای نظامی در داخل یا اطراف افغانستان توسط کشورهایی که مسئول وضعیت کنونی هستند ـ که برای صلح و امنیت منطقهای زیانبار است ـ بهطور قاطع مخالفت ورزیدند.
این درخواست از سوی کشورهای مهم منطقهای در حالی مطرح میشود که بحث پایگاه بگرام و بازگشت آمریکا به این پایگاه نظامی دوباره بر سر زبانها افتاده است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اخیراً در جریان یک نشست خبری با نخستوزیر انگلیس گفته بود که به دنبال بازپسگیری بگرام است و این خبر را فوری خواند. او سپس در نشست خبری دیگری اعلام کرد که با افغانستان در مورد پایگاه هوایی بگرام در حال مذاکره است و افزود: «ما این پایگاه را میخواهیم و خیلی زود هم میخواهیم، بلافاصله. اگر این کار را نکنند، خواهید فهمید که من چه خواهم کرد.» او همچنین در شبکه تروثسوشال نوشت: «اگر افغانستان پایگاه هوایی بگرام را به سازندگان آن، یعنی آمریکا، بازنگرداند، اتفاقهای بدی رخ خواهد داد.»
بسیاری از ناظران معتقدند که هیاهوی ترامپ برای بازپسگیری بگرام، امنیت، معادلات و نظم منطقهای را دگرگون خواهد کرد و احتمال وقوع دور تازهای از رقابتها بالاست. این در حالی است که تمایل ترامپ برای بازگشت به افغانستان دلایل کمی به خاطر خود این کشور دارد و بیشتر به دلیل رقبای منطقهای چون چین و روسیه است.
پکن؛ هدف اصلی ماجراجویی ترامپ
پس از اظهارات دونالد ترامپ، چین نخستین کشوری بود که سریعاً واکنش نشان داد. لیان جین، سخنگوی وزارت خارجه چین، گفت که از تشدید تنشها در منطقه حمایت نمیکند.
این در حالی است که پکن هدف اصلی ماجراجویی است. ترامپ بارها گفته است که به بگرام به دلیل نزدیکی این پایگاه به تسلیحات هستهای چین نگاه میکند؛ ادعایی که برخی رسانههای خارجی آن را نادرست میدانند. برای ترامپ، بگرام نهتنها بهعنوان یک دارایی نظامی ازدسترفته، بلکه بهعنوان یک نقطه دید استراتژیک برای نظارت بر چین توصیف میشود.
این در حالی است که چین با سرعت فزایندهای در حال پیشرفت نظامی است. رژه اخیر این کشور و نشست سازمان همکاریهای شانگهای با حضور رهبران قدرتمند بلوک شرق نشان داد که چین نهتنها به دنبال تقویت قدرت نظامی است، بلکه در تلاش است جای پای خود را در عرصه سیاست جهانی نیز محکم کند و با رهبری که به دست گرفته، نظم موجود بینالمللی را به نفع بلوک شرق تغییر دهد، اما این پیشروی، غرب و مشخصاً ایالات متحده تحت رهبری ترامپ را نگران کرده است. این نگرانی فزاینده در حالی است که دست آمریکا برای نظارت بر اقدامات پکن از منطقه کوتاه است.
بازگشت آمریکا و تنگ شدن فضای بازی روسها؟
بازگشت دوباره طالبان به قدرت و خروج آمریکا از افغانستان، نقشه معادلات منطقه را بازتعریف کرد. چنانکه روسیه در کنار چین، برای ایفای نقش بیشتر پا به میدان گذاشت و نفوذ عمیقتر در افغانستان را با انعقاد قراردادهای تجاری، گسترش تعاملات دیپلماتیک و فراتر از همه، اعطای شناسایی برای خود خرید. بازگشت آمریکا ـ که قطعاً با حضور نظامی گسترده همراه خواهد بود ـ برای روسها به معنای تنگتر شدن فضای عملیاتیشان در افغانستان و منطقه خواهد بود. چنانکه ضمیر کابلوف، نماینده ویژه رئیسجمهور روسیه در امور افغانستان، میگوید حمله احتمالی واشنگتن برای تصرف بگرام میتواند پیامدهایی فاجعهبار برای آمریکا داشته باشد. از سوی دیگر، جای خالی آمریکا در منطقه منجر به ایجاد اتحادها و ائتلافهای جدید برای روسها شده است.
پاکستان بر دوراهی افغانستان و آمریکا
پاکستان اخیراً پیمان امنیتیای با واشنگتن بسته است. تنها چند روز پس از این پیمان، اسلامآباد حملات هوایی خود را به افغانستان انجام داد. به اعتقاد ناظران، این پیمان دست پاکستان را برای تحت فشار قرار دادن طالبان باز کرده است.
از سوی دیگر، در حالی که طالبان در قندهار در حال بررسی پاسخ به تهدید ترامپ است، راولپندی باید در دو جبهه بهطور همزمان بجنگد: نخست باید در مدار کشورهای منطقه در مخالفت با بازگشت آمریکا به بگرام قرار بگیرد و از سوی دیگر، احتمالاً ایالات متحده فشارها بر پاکستان را برای پیروزی در پرونده بگرام افزایش خواهد داد.
سیاستهای خارجی دونالد ترامپ نشان داده که همیشه هزینهبردار و معاملهمحور بوده است. انتظار میرود که در نشست تازه شهباز شریف و دونالد ترامپ، موضوع بگرام نیز مورد بحث قرار گرفته باشد. اما این شرایط، پاکستان را ـ که بهطور همزمان در حال جنگیدن در دو جبهه تحریک طالبان پاکستانی متحد طالبان افغان و تجزیهطلبان بلوچ است ـ تحت فشار قرار خواهد داد. رفتن به جنگ با طالبان به معنای رویارویی دیگری است که برای پاکستان اکنون زمان مناسبی نیست. در چنین شرایطی، پاکستان احتمالاً با قرار گرفتن در جبهه منطقهای، خود را در ردیف مخالفان اشغال بگرام نشان خواهد داد، اما باید به ساز آمریکا نیز برقصد.
جمعبندی
برای کشورهای منطقه که حداقل در جریان چهار سال گذشته در فضای بازتری در افغانستان و منطقه کنشگری کردهاند، بازگشت آمریکا به معنای تنگتر شدن میدان رقابت و بازتعریف سیاستهایی است که در پیش گرفته بودند. احتمالاً ائتلافی شرقی برای جلوگیری از بازگشت آمریکا به بگرام یا حداقل محدود کردن فعالیتهای این کشور شکل بگیرد؛ بهویژه آنکه اخیراً کشورهای قدرتمند آسیایی با حضور در نشست شانگهای از اراده جدی برای تغییر نظم جهانی موجود سخن گفتهاند.
از سوی دیگر، برخی ناظران معتقدند که آمریکا حالا به دنبال آن است که با جمع کردن بساط خود از خاورمیانه، بر آسیای مرکزی و جنوب آسیا تمرکز کند؛ بهویژه با ایجاد کمربندی برای مهار چین، اما باید گفت که برای آمریکا، شرایط بازگشت به بگرام برخلاف لفاظیهای رسانهای، سخت است. بازگشت به بگرام به معنای استقرار تمام نیروها، تدارکات و هزینههایی است که قبلاً صورت گرفته است. این در حالی است که از منظر دیپلماتیک نیز به معنای به رسمیت شناختن طالبان و لغو تحریمها خواهد بود. افغانستان اکنون در میانه یک شرایط استراتژیک ناپایدار قرار دارد.
تلویزیون اینترنتی ایراف آغاز به کار کرد | برای تماشا اینجا کلیک کنید:
ایراف تیوی
آخرین اخبار تحلیلی افغانستان را در ایراف بخوانید:
بحران افغانستان در کانون نگرانیهای جهان؛ چه چیزی باید تغییر کند؟
ثبت نام کمتر از ۱۰ هزار دانشآموز اتباع در تهران؛ افراد دارای مدارک معتبر پذیرش میشوند
قیمت افغانی به تومان و دلار امروز شنبه (پنجم مهرماه ۱۴۰۴)
سفرهای پیاپی رئیس ارتش پاکستان به آمریکا؛ طرح مشترک برای بازچینی قدرت در کابل