طالبان در دوراهی واشنگتن و پکن؛ موازنه یا معامله؟

افغانستان با موقعیت استراتژیک و مرزهای طولانی با آسیای مرکزی، پاکستان و ایران، بار دیگر به کانون توجه قدرت‌های جهانی تبدیل شده است. این کشور نه تنها مسیرهای ترانزیتی حیاتی و منابع طبیعی بالقوه دارد، بلکه به نقطه حساس نفوذ گروه‌های افراطی و تروریستی نیز بدل شده است. در چنین فضایی، بازگشت احتمالی آمریکا به پایگاه‌های پیشین و تمرکز چین بر امنیت مرزهای سین‌کیانگ، جلوگیری از نفوذ گروه‌های افراطی و تضمین امنیت پروژه‌های راهبردی پکن، طالبان را در دوراهی تاریخی قرار داده است.

این گروه اکنون با یک پرسش کلیدی مواجه است: چگونه میان فشارهای واشنگتن و دغدغه‌های پکن موازنه راهبردی ایجاد کنند، بدون آنکه کشور وارد صحنه رقابت مستقیم و بالقوه پرخطر ابرقدرت‌ها شود؟ پاسخ به این پرسش، نه تنها ثبات داخلی افغانستان، بلکه امنیت و توسعه منطقه‌ای را تعیین خواهد کرد. موفقیت طالبان در این مسیر به توانایی آن‌ها در مدیریت روابط با دو ابرقدرت، حفظ مشروعیت داخلی و مقابله با تهدیدهای امنیتی و تروریستی بستگی دارد.

این یادداشت با هدف بررسی راهبردهای طالبان، تحلیل نگرانی‌ها و سیاست‌های چین و آمریکا و پیش‌بینی پیامدهای احتمالی هر مسیر، تصویری جامع از دوراهی افغانستان ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که چگونه موازنه هوشمندانه یا معامله محدود می‌تواند آینده کشور و ثبات منطقه‌ای را تحت تأثیر قرار دهد.

چین چه می‌کند؟

چین نگرانی اصلی خود را حول ثبات مرزهای سین‌کیانگ، مهار گروه‌های افراطی و حفاظت از پروژه‌های راهبردی اقتصادی می‌بیند. پکن نه صرفاً از منظر اقتصادی، بلکه از دیدگاه امنیتی نیازمند ثبات در افغانستان است. امنیت مسیرهای ترانزیتی، مقابله با داعش خراسان و جلوگیری از نفوذ جریان‌های افراطی، اولویت اصلی پکن است.

چین در تعامل با طالبان، سیاستی محافظه‌کارانه و نظارتی در پیش گرفته است:

  • تقویت دیپلماسی امنیتی و اطلاعاتی برای پیشگیری از نفوذ گروه‌های تروریستی و جریان‌های افراطی.

  • فشار غیرمستقیم برای رعایت استانداردهای امنیتی در مناطق مرزی.

  • تمایل به تعامل اقتصادی محدود اما پایدار با طالبان، بدون اعطای مشروعیت کامل سیاسی.

این رویکرد چین طالبان را وادار می‌کند تا در سیاست خارجی خود دغدغه‌های پکن را لحاظ کند و همزمان از فشار مستقیم واشنگتن اجتناب نماید. به عبارت دیگر، چین سعی دارد افغانستان را به محیطی کنترل‌شده برای جلوگیری از تهدیدات مرزی و توسعه اقتصادی تبدیل کند، بدون آنکه وارد تعهدات سیاسی گسترده شود.

آمریکا و معامله احتمالی با طالبان

ایالات متحده با بازگشت به پایگاه‌های پیشین و تمرکز بر عملیات ضدتروریستی، به دنبال احیای نفوذ خود در منطقه و مهار نفوذ چین است. فشار واشنگتن بر طالبان شامل موارد زیر است:

  • مطالبه شناسایی بین‌المللی و همکاری امنیتی.

  • آزادسازی دارایی‌های مسدود شده.

  • نظارت بر رفتار طالبان با گروه‌های افراطی و رعایت استانداردهای حقوق بشر.

طالبان در این مسیر با گزینه‌های محدود مواجه است: پذیرش معامله با آمریکا و تعهد به همکاری‌های امنیتی یا مقاومت نسبی و تمرکز بر تعامل با چین و قدرت‌های منطقه‌ای. هر تصمیم آن‌ها پیامدهای گسترده‌ای برای مشروعیت داخلی و بین‌المللی، اقتصاد کشور و امنیت منطقه خواهد داشت.

طالبان؛ موازنه یا معامله؟

طالبان امروز در تقاطع تصمیمات سرنوشت‌ساز قرار دارند. آن‌ها باید میان فشارهای آمریکا و دغدغه‌های چین، سیاستی موازنه‌ای اتخاذ کنند. گزینه‌ها شامل موارد زیر است:

  1. موازنه هوشمندانه: تعامل همزمان با واشنگتن و پکن بدون وابستگی مطلق به یکی از قدرت‌ها. این سیاست می‌تواند افغانستان را از ورود به جنگ نیابتی حفظ کند.

  2. توافق یک‌جانبه: معامله محدود با آمریکا یا چین، که ممکن است واکنش منفی قدرت دیگر را به همراه داشته باشد و زمینه بی‌اعتمادی منطقه‌ای را ایجاد کند.

  3. انزوا و مقاومت: حفظ سیاست‌های کنونی بدون توجه به فشارهای بین‌المللی، که ریسک انزوای اقتصادی، سیاسی و افزایش تهدیدهای امنیتی را به دنبال دارد.

موفقیت طالبان وابسته به توانایی آن‌ها در مدیریت فشار دو ابرقدرت، حفظ مشروعیت داخلی و بین‌المللی، و مقابله با تهدیدهای تروریستی است. در واقع، هر تصمیم آن‌ها آینده افغانستان را تعیین خواهد کرد.

پیامدهای منطقه‌ای و فرصت‌ها

اگر طالبان بتواند موازنه‌ای مناسب ایجاد کند، از تبدیل شدن افغانستان به صحنه جنگ نیابتی جلوگیری می‌کند؛ همکاری‌های اقتصادی و ترانزیتی با چین و دیگر کشورهای منطقه ادامه می‌یابد و موقعیت کنونی طالبان در داخل و خارج از افغانستان با چالش مواجه نخواهد شد.

در غیر این صورت، رقابت آمریکا و چین می‌تواند افغانستان را به صحنه‌ای برای نفوذ و تنش‌های منطقه‌ای تبدیل کند و ثبات و توسعه کشور را تهدید نماید. به‌ویژه بازار ترانزیت و پروژه‌های کمربند-راه، در چنین سناریویی آسیب جدی خواهند دید.

جمع‌بندی

افغانستان امروز در تقاطع تاریخ و سیاست منطقه‌ای قرار دارد. طالبان دو مسیر متفاوت پیش رو دارند:

  1. مسیر اعتمادسازی و موازنه: پذیرش تعامل هوشمندانه با هر دو قدرت، رعایت حقوق زنان و اقلیت‌ها، مقابله جدی با گروه‌های افراطی و بهره‌گیری از فرصت‌های اقتصادی.

  2. مسیر انزوا و تقابل: تمرکز صرف بر سیاست‌های داخلی و مقاومت در برابر فشارها، که به بی‌اعتمادی منطقه‌ای، فشار بین‌المللی و انزوای اقتصادی منجر می‌شود.

آینده افغانستان و جایگاه طالبان در اوراسیا در گرو توانایی آن‌ها در تطبیق با واقعیت‌های منطقه‌ای و مدیریت تعاملات با واشنگتن و پکن است. تنها از مسیر سیاست موازنه‌ای هوشمندانه می‌توان از ورود کشور به جنگ نیابتی جلوگیری کرد و مسیر امن و پایدار برای مردم افغانستان و ثبات منطقه ایجاد نمود.

تلویزیون اینترنتی ایراف آغاز به کار کرد | برای تماشا اینجا کلیک کنید:
ایراف تی‌وی

آخرین اخبار تحلیلی افغانستان را در ایراف بخوانید

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=83071
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x