به گزارش ایراف، در سال ۲۰۲۵ «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم اسرائیل نتوانست از مشکلات عمیق داخلی خود رهایی یابد و این رژیم نیز نتوانست چهره بینالمللی آسیبدیده خود را ترمیم کند. اکنون طرح به رسمیت شناختن کشور فلسطین به بالاترین حد خود رسیده است، به طوری که ۱۵۷ کشور از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل متحد اکنون آن را به رسمیت میشناسند.
پس از مراسم تحلیف، «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور امریکا به شدت از نخست وزیر رژیم صهیونسیتی حمایت کرد. به همین دلیل ایالات متحده آمریکا تحریمهایی را علیه دادگاه کیفری بینالمللی و گزارشگر سازمان ملل در امور حقوق بشر فلسطین اعمال کرد. در اقدامی عجیب، ترامپ و وزیر امور خارجهاش مانع ورود هیئت فلسطینی – از جمله محمود عباس، رهبر میانهرو – به آمریکا برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک در ماه سپتامبر شدند. دولت آمریکا به تلاشهای خود برای سلب مشروعیت از آنروا ادامه داد و حمایت نظامی، مالی و سیاسی نامحدودی از رژیم اشغالگر را حفظ کرد. ترامپ در جریان سفری به سرزمین اشغالی در کنست سخنرانی کرد و با اصرار از رئیس جمهور رژیم صهیونیستی برای عفو دوست نزدیکش، نتانیاهو، که با چهار محاکمه فساد و سوءاستفاده از قدرت روبرو است، مداخله بیسابقهای در امور داخلی این رژیم انجام داد. ترامپ حتی برای مدت کوتاهی رویاهای رژیم اسرائیل برای تغییر قومی غزه را پذیرفت و از تبدیل آن به یک «ریویرای غزه» خالی از جمعیت ابراز حمایت کرد و علناً از اخراج اهالی غزه به کشورهای ثالث حمایت کرد.
افزایش اضطراب در میان اسرائیلی ها
به نظر میرسد این سیگنالهای مثبت از واشنگتن، طبق نظرسنجی موسسه گالوپ، حس رفاه اسرائیلیها را افزایش داده است. اما باید گفت گرچه استرس و غم روزانه در میان اسرائیلیها از زمان آغاز جنگ علیه غزه کاهش یافته، درگیری فلسطین و رژیم اشغالگر همچنان بر آگاهی عمومی غالب است. وقتی گالوپ در یک سوال باز از اسرائیلیها خواست تا مهمترین مشکل پیش روی خود را شناسایی کنند، ۷۱ درصد از آنها به مسائل مربوط به قانون و نظم – جنگ، درگیری و خشونت – اشاره کردند. کمتر از یک نفر از هر ۱۰ نفر به مشکلات اقتصادی (۹ درصد) یا عملکرد دولت (۶ درصد) اشاره کردند.
اضطراب در میان اسرائیلیها تا حدی ناشی از فروپاشی چشمگیر تصویر جهانی این رژیم است. اسرائیلیهایی که به خارج سفر میکنند، تغییر در افکار عمومی جهان را از نزدیک تجربه میکنند. مسابقه محبوب آواز یوروویژن – که رژیم اسرائیل با وجود غیراروپایی بودن، مدتهاست در آن شرکت میکند – با تحریم چندین کشور پیشرو از جمله ایرلند، اسپانیا، هلند و اسلوونی روبرو است. در حالی که تلاشها برای اخراج رژیم اشغالگر از مسابقات ورزشی بینالمللی تاکنون ناموفق بوده است، تیمهای ورزشی ان در طول مسابقات بینالمللی با خشم و تظاهرات گسترده روبرو شدهاند. هواداران رژیم اشغالگر از حضور در یکی از مسابقات تیم خود در بریتانیا منع شدند و جمعیت در سایر بازیها با صدای بلند با فلسطینیها ابراز همبستگی و خشم خود را نسبت به رژیم اسرائیل ابراز کردهاند.
برای نتانیاهو، نزدیکی اولیه با ترامپ کوتاهمدت بود. رئیس جمهور آمریکا به تلاشهای خود برای آزادی گروگانهای صهیونیستی ادامه داد اما طرح ۲۰ مادهای که برای اولین بار در ماه سپتامبر در نیویورک به رهبران عرب و مسلمان ارائه شد، ایدههای قبلی نتانیاهو در مورد غزه خالی از سکنه و خیالپردازیهای پاکسازی قومی را وارونه کرد.
با این حال، طرح ترامپ – که در مراسمی پر سر و صدا در شرم الشیخ بدون حضور نتانیاهو یا هیچ مقام صهیونیستی رونمایی شد – در همان مرحله اول خود متوقف شده است. در حالی که گروگانها آزاد شدند، آتشبس وعده داده شده هرگز محقق نشد. از زمان آغاز این طرح در 10 اکتبر، بیش از 350 فلسطینی کشته شدهاند. کمکهای غذایی همچنان با نرخی بسیار کمتر از نرخ وعده داده شده 600 کامیون در روز به غزه میرسد. تاکنون نه کمیته تکنوکرات پیشنهادی فلسطین و نه نیروی بینالمللی ثباتبخش برای اداره غزه یا اجرای آتشبس مستقر نشده اند. گذرگاه رفح نیز عملاً بسته است.
آیا نتانیاهو از محکومیت رها می شود؟
علیرغم حمایت شخصی ترامپ، هنوز مشخص نیست که آیا نتانیاهو از محکومیت، زندان یا رد صلاحیت سیاسی معاف خواهد شد یا خیر. نتانیاهو با استناد به درخواست عمومی ترامپ برای عفو، درخواست عفو غیرمعمولی ارائه کرد که شامل عناصر قانونی مورد نیاز نبود: پذیرش گناه، ابراز پشیمانی یا تعهد به کنارهگیری از زندگی سیاسی. اگرچه رئیس جمهور رژیم صهیونسیتی اختیارات گسترده و عمدتاً نامحدودی در عفو دارد، بعید است که بدون اعمال برخی محدودیتها، عفو کامل به نتانیاهو اعطا کند. انتخابات در سال 2026 پیشبینی میشود و نظرسنجیها هیچ سناریوی واقعبینانهای را نشان نمیدهند که در آن نتانیاهو بتواند ائتلاف اکثریت دیگری را تشکیل دهد.
برخی از دستاوردهای منطقهای که دولت نتانیاهو ادعا کرده است نیز موقتی هستند. عملیات نظامی معمول رژیم اشغالگر اسرائیل در سوریه و لبنان، حتی از سوی دولت ترامپ که میزبان احمد الشرع، رهبر سوریه در کاخ سفید بود، انتقادات شدیدی را به دنبال داشته است. رژیم صهیونسیتی همچنین با سرزنش عمومی پاپ جدید لئو چهاردهم که از لبنان بازدید کرد و آشکارا در مورد فاجعه انسانی در غزه صحبت کرد، مواجه شده است.
برتری هوایی اسرائیل که به آن افتخار میکرد، با چالشهای جدیدی روبرو شده است، زیرا دولت ترامپ با فروش جتهای پیشرفته F-35 به عربستان سعودی موافقت کرده است. مصر نیز نفوذ منطقهای خود را دوباره تثبیت کرده است. از زمان رویداد شرمالشیخ، قاهره در کنار ترکیه به عنوان یک بازیگر کلیدی در تلاش برای حل بحران غزه ظاهر شده است.
حتی به نظر میرسد که پایگاه حمایت بنیادگرایان مسیحی آمریکایی که زمانی تزلزلناپذیر بود، در حال تضعیف است. دولت نتانیاهو میلیونها دلار را صرف تلاش برای بازسازی تصویر خود در میان صهیونیستهای مسیحی کرده است، حوزهای که بسیاری معتقد بودند رژیم اشغالگر هرگز نمیتواند آن را از دست بدهد. با این حال شکافهایی در حال ظهور است از جمله در حزب جمهوریخواه. حتی اعضای کنگره و نامزدهای جدید برای مناصب دولتی، علنا شروع به رد بودجه کمیته امور عمومی آمریکا و رژیم اسرائیل کردهاند.
در ظاهر سال 2025 سال مهمی برای رژیم صهیونیستی و نتانیاهو بوده است. اما به نظر میرسد این ماه عسل رو به پایان است. سال 2026 در راه است، با چندین مین سیاسی و دیپلماتیک که حتی نتانیاهو – که مدتها به خاطر مهارتهای بقای سیاسیاش مورد ستایش قرار گرفته بود – ممکن است نتواند از آنها اجتناب کند. باید گفت سرنوشت نخست وزیر رژیم اسرائیل اکنون در دستان رئیس جمهور آن ست – و کمی بعد در دستان رأیدهندگان در انتخابات آینده کنست.
سفر نتانیاهو به آمریکا
سفر نتانیاهو به مجتمع مسکونی ترامپ در مار-آ-لاگو در جنوب فلوریدا – که پنجمین دیدار حضوری وی با ترامپ در ایالات متحده خواهد بود – برای ۲۹ دسامبر برنامهریزی شده است. با نزدیک شدن به این دیدار، به نظر میرسد اختلاف بین این دو رهبر به جای کاهش در حال افزایش است. تنشهای گزارش شده بین این دو رهبر، نشان دهنده پیگیری استراتژیهای منطقهای بسیار متفاوت آنها است. تیم ترامپ به دنبال تکمیل و نهادینه کردن توافقات مذاکره شده برای درگیریهای منطقه، به ویژه جنگ دو ساله غزه است. در مقابل، رژیم اسرائیل یک استراتژی نظامی محور را اتخاذ کرده است که هدف آن جلوگیری از تقویت هرگونه تهدید بالقوه است.
اختلاف در رویکرد ایالات متحده آمریکا و رژیم اسرائیل هفته گذشته بار دیگر آشکار شد، زمانی که گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه نتانیاهو قصد دارد از جلسه آینده تا حدی برای متقاعد کردن ترامپ به لزوم حملات بیشتر رژیم صهیونسیتی به سایتهای موشکهای بالستیک ایران استفاده کند. واقعیت این است که مقامات صهیونیستی به طور فزایندهای نگران گسترش تولید برنامه موشکهای بالستیک ایران هستند. این مقامات همچنین معتقدند که ایران در حال بازسازی سایتهای غنیسازی هستهای است که ایالات متحده آمریکا در ماه ژوئن به آن حمله کرده بود. با این حال، رژیم اسرائیل در حال حاضر بازسازی زرادخانه موشکهای بالستیک ایران را نگرانی فوریتر میداند. با تأیید احتمال هرگونه اقدام پیشگیرانه ان برای ایجاد یک آتشسوزی منطقهای، رهبران ایران هفته گذشته با تأکید مجدد بر قصد خود برای تلافی هرگونه حمله رژیم اسرائیل با رگبار موشکی گسترده که به ادعای ایران میتواند توانایی نظامی و اقتصاد این رژیم را فلج کند، به گزارشهای مربوط به بررسی حملات مجدد توسط آن واکنش نشان دادند. باید گفت توانایی ایران برای ایجاد خسارت در داخل رژیم اشغالگر قابل توجه است. در خصوص میزان خسارات وارد شده به آن در اثر حملات تلافی جویانه ایران در طی جنگ 12 روزه، «نیر کپنس»، تحلیلگر صهیونیست در وبسایت عبری والا اعلام کرده است که باید میان هزینههای جنگ غزه و هزینههای جنگ با ایران تمایز قائل شویم؛ زیرا بحث در مورد هزینههای جنگ با غزه آسان بود، اما در مورد ایران بسیار دشوار است، زیرا هزینه حملات نظامی و همچنین فعالیتهای تشکیلات پدافندی بسیار زیاد بود، از جمله هزینههای هنگفت مربوط به سوخت جنگندهها و نیز استفاده قابل توجه از موشکهای گرانقیمت رهگیر.
«یهودا شارونی»، کارشناس اقتصادی رژیم صهیونیستی هم در این زمینه میگوید: جنگ با کشوری مانند ایران که تقریباً ۲۰۰۰ کیلومتر از ما فاصله دارد هزینههای وحشتناکی را به اقتصاد اسرائیل تحمیل کرده است و کنار هزینههایی که جنگ غزه داشته است، بودجه نظامی سال ۲۰۲۵ که روی کاغذ ۱۱۰ میلیارد شیکل ذکر شده بسیار مسخره است؛ زیرا این هزینهها میتواند به ۲۰۰ میلیارد شیکل برسد.
آیندهی نزدیک میتواند فرصتهای قابلتوجهی را برای ایران فراهم آورد. این فرصتها در قالب بازنگری در تاکتیکهای نظامی، بازسازی زیرساختهای صنعتی مرتبط با توان موشکی، چابکسازی سامانههای موجود و ورود نسل جدیدی از تسلیحات به چرخهی عملیاتی قابل تعریف است. نتانیاهو به ترامپ این گزینه را ارائه خواهد داد که ایالات متحده به هرگونه حمله جدید رژیم اسرائیل به ایران بپیوندد یا به آن کمک کند. با این حال، ترامپ همچنان ادعا میکند که به دنبال توافق هستهای مذاکره شده با ایران است و بعید است که ایالات متحده آمریکا به هرگونه حمله جدید رژیم صهیونسیتی بپیوندد.
در حالی که ترامپ و تیمش به دنبال جلوگیری از جنگ دیگری بین ایران و رژیم اسرائیل هستند، بیشتر نگران استراتژی این رژیم اشغالگر در قبال چندین جبهه منطقهای هستند که در آنها اقدام نظامی آن ممکن است دیپلماسی یا مشارکت ایالات متحده را تضعیف کند. به ویژه در غزه، مقامات آمریکایی اصرار دارند که آتشبس رژیم اسرائیل و حماس که در ماه اکتبر تحت طرح 20 مادهای ترامپ به اجرا درآمد، حفظ شود. ترامپ در اظهارات اخیر خود در مورد سیاست خارجی ادعا کرده است که جنگ غزه را حل و فصل کرده و «صلح را به خاورمیانه آورده است». از سرگیری درگیری غزه، پیام ترامپ را مستقیماً تضعیف میکند و همچنین هرگونه امیدی را برای جلب مشارکت شرکا در نیروی حافظ صلح غزه یا تأمین مالی بازسازی این منطقه محصور از بین میبرد.
تیمهای ترامپ و نتانیاهو نیز در مورد سیاست سوریه اختلاف نظر مشابهی دارند. ترامپ و تیمش، دولت پس از اسد به رهبری احمد الشرع را به عنوان شریکی برای ایالات متحده میدانند که میتواند بار ماموریت ضد داعش در سوریه را بر عهده بگیرد. رژیم اسرائیل به جای ایجاد روابط با دمشق، از قدرت سخت استفاده میکند تا نشان دهد که اجازه نمیدهد هیچ تهدیدی – چه از سوی نیروهای سوری، چه از سوی جنگجویان خارجی اسلامگرای متحد دمشق تجمع کند.
در مار-ئه-لاگو، ترامپ احتمالاً به نتانیاهو توصیه میکند که نبرد بزرگی را علیه حزبالله لبنان از سر نگیرد.اما موضع رژیم صهیونیستی به وضوح نشان میدهد که پس از ۷ اکتبر، این رژیم کنترل بر قلمرو و مناطق حائل کلیدی را تنها ضمانت حفاظت خود میداند و استدلالهای ترامپ را مبنی بر اینکه صلح گستردهتر خاورمیانه چیزی است که در درازمدت اسرائیل را ایمن خواهد کرد، رد میکند.





