نجیب بارور، شاعر افغانستانی، به مناسبت سالروز بزرگداشت رودکی، در گفتگوی اختصاصی با ایراف، به جایگاه تاریخی و فرهنگی این شاعر بزرگ پرداخت و گفت: دلیل اینکه رودکی را پدر شعر فارسی میخوانند، به این علت نیست که او اولین شاعر فارسی بوده است، بلکه رودکی اولین شاعری بوده است که از او با عنوان صاحب دیوانی منتشر شده نام میبرند.
وی افزود: البته آنچه منابع تاریخی میگویند، شاعران دیگری هم بودهاند که در دورههای مختلف شعرهایی میگفتند، اما به لحاظ اینکه رودکی از شاعرانی بوده که در امر تولید ادبیات فارسی استمرار داشته و پیوسته در این راستا نقشآفرینی کرده است، برای همین رودکی را میتوان اولین شاعر رسمی زبان فارسی دانست.
این شاعر افغانستانی ادامه داد: با توجه به حوادثی که در زمان حکومتداری سامانیان اتفاق افتاد، بسیاری از منابع فکری و فرهنگی و تاریخی متأثر شدند و علیرغم اینکه رودکی اولین شاعر رسمی زبان فارسی بوده است که بنا بر برخی قولها ۶۰ هزار بیت و بنا بر برخی نظرات صد هزار بیت و در یک نقل قول دیگر یک میلیون بیت فارسی نوشته بود که از آن جمله میتوان کلیله و دمنه را نام برد که در افزایش شعرهای رودکی نقش داشته است، از سوی دیگر متأسفانه به دلیل مشکلات آن دوران از رودکی بزرگ هم چیزی جز چند شعر پراکنده در دسترس ما نیست.
شاعری بهعنوان مشاور در کنار پادشاه
بارور با اشاره به جایگاه اجتماعی رودکی گفت: رودکی مورد احترام همگان بوده و بنا بر مطالعات تاریخی، وی علاوه بر اینکه شاعر است، از ارکان حکومت سامانیان هم به شمار میرود که مشورتها و مشاورههای او برای حاکمان سامانی، نشاندهنده فضیلتهای شخصی اوست.
وی افزود: شاید این خوانش منحصر به فرد او از اشعارش که بنا بر روایتها، او شعرهای خود را آهنگین میخواند و نقلقولهایی در منابع تاریخی از این تأثیرگذاری کلام رودکی ذکر شده، نشاندهنده همین جایگاه است؛ از جمله داستان «بوی جوی مولیان آید همی» و تأثیری که این شعر بر احمد نصر سامانی میگذارد و او را به حرکت به سمت بخارا وا میدارد.
این شاعر افغانستانی ادامه داد: در روایتها آمده است که لشکریان که از اقامت طولانیمدت احمد نصر سامانی در هرات به ستوه آمده بودند، دست و دامان رودکی را گرفتند و از او خواستند شاه را به هر شیوهای که میتواند برای سفر به بخارا راضی کند.
بارور گفت: در جایی خواندم که یکبار احمد نصر سامانی بر اساس تصمیمی عجولانه حکم کشتن کسی را داد و بعداً پشیمان شد و پس از آن دستور داد بدون مشورت چند تن از بزرگان اطراف خود دیگر تصمیمی نگیرد. از این رو در آن زمان اندیشمندان را گرد هم آوردند و از میان آنان سه نفر را برای مشورتهای حساس و حیاتی برگزیدند که آمدن رودکی در جمع مشاوران پادشاه از همینجا آغاز میشود.
وی افزود: پادشاه گفته بود هیچ تصمیمی بدون نظر این سه مشاور گرفته و اجرا نخواهد شد و در این گروه سهنفره، رودکی نقش برازندهای داشته است؛ برای همین است که رودکی نهتنها در میان درباریان، بلکه در میان عوام هم مورد احترام بوده است.
رودکی؛ شاعری خردمند
این شاعر افغانستانی با اشاره به نگاه تاریخی به شعر گفت: در زمانهای قدیم، نگاه به شعر و شاعران نگاهی توأم با احترام بوده و هر کسی شایستگی این عنوان را نداشته است. حضور رودکی به عنوان یک حکیم، شاعر و اندیشمند نشاندهنده فضیلتهای فکری و فرهنگی و ادبی اوست.
بارور افزود: جنبشی که در قرن سوم هجری در بخارا برای احیای زبان و فرهنگ فارسی آغاز شد، در زمینه شعر و ادبیات، رودکی از پایهگذاران نوع تفکر شاعرانه نیز بوده است و تنها شاعر بودن یا کتاب داشتن او را متمایز نمیکند، بلکه نوع نگاه و اندیشهای که در شعرهایش مطرح میکرد، پیشرو و تأثیرگذار بود.
وی گفت: برای اولین بار اهمیت خرد توسط رودکی به عنوان یکی از مهمترین پایههای شعر مطرح شد. بعدها فردوسی، خیام و پس از آن حافظ، هر کدام به نوعی این اندیشه را ادامه دادند و میان آثار آنان پیوستگی بینامتنی در باب خرد دیده میشود.
این شاعر افغانستانی ادامه داد: رودکی اندیشه خردورزی را که از اندیشههای باستانی ما بود، در شعرهای خود زنده کرد و همین اندیشمندی بر جایگاه معنوی او افزود.
رودکی اهل سمرقند است، یا رودک؟
بارور درباره زادگاه رودکی گفت: منابع تاریخی رودکی را سمرقندی معرفی میکنند، هرچند نمیدانیم لقب رودکی به دلیل زادگاه او یعنی «رودک» است یا به سبب چنگ نواختن و استفاده از موسیقی در اشعارش.
وی افزود: از نظر جغرافیای قدیم، رودکی از حوالی سمرقند بود، اما در تقسیمات جغرافیایی جدید این منطقه در تاجیکستان امروزی قرار گرفته است و حتی سمرقند فرهنگی نیز در تقسیمات جدید چندپاره شده است.
این شاعر افغانستانی ادامه داد: همانگونه که عطار را با وجود زادگاه پدریاش در کدکن، نیشابوری میدانیم، رودکی نیز متعلق به جغرافیای قدیم سمرقند است که در تقسیمات جدید در قلمرو تاجیکستان قرار گرفته است.
بارور گفت: حافظ، سعدی، فردوسی و مولانا در اعصار گوناگون رسالت فرهنگ سترگ فارسی را به دوش کشیدند و مطالعه روشمند آثار آنان برای هر فارسیزبانی ضروری است.
وی افزود: ادبیات، حافظه جمعی دورههای گوناگون است و این داشتههای غنی فرهنگی سینه به سینه به ما رسیده و خواندن آنها ما را در فهم چیستی و چگونگی شعر فارسی یاری میدهد.
این شاعر افغانستانی در پایان تأکید کرد: به عنوان یک فرهنگی که ادعای وحدت کشورهای فارسیزبان را مطرح میکنم، آرزو دارم روزی به این مشترکات قوی توجه واقعی شود و دستکم یک اتحادیه فرهنگی میان فارسیزبانان شکل بگیرد. نقش حکومتها، بهویژه ایران، در سازماندهی و حمایت از این حرکت فرهنگی بسیار تعیینکننده است.









