به گزارش ایراف، پاکستان بهتازگی از دستگیری سلطان عزیز عزام، سخنگوی داعش شاخه خراسان، خبر داده است. تلویزیون دولتی پاکستان به نقل از مقامات این کشور این خبر را تأیید کرد. پیشتر کمیته تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز از دستگیری این عضو ارشد داعش خبر داده بود.
با وجود این، انتشار این خبر پرسشهای متعددی را برانگیخته است؛ از جمله درباره هویت واقعی عزام، سوابق او، رابطه داعش با پاکستان و همچنین اهداف و پیامدهای امنیتی این اقدام برای افغانستان و منطقه. این پرسشها بهویژه از آنرو اهمیت دارد که پیشتر گزارشهایی متناقض درباره کشته شدن یا زنده بودن او منتشر شده بود.
سلطان عزیز عزام کیست؟
سلطان عزیز عزام اهل منطقه «بَتیکوت» ولایت ننگرهار در شرق افغانستان است، اما دوران رشد خود را در کمپ مهاجران «زاخیل» در پیشاور پاکستان سپری کرده است. او در دوران ریاستجمهوری حامد کرزی، مدتی عضو دفتر انتخابات ولایت ننگرهار بود.
عزام چهرهای فرهنگی نیز محسوب میشد؛ او شاعر بود و تاکنون بیش از ۱۰ عنوان کتاب شعر به زبان پشتو منتشر کرده و سابقه فعالیت بهعنوان گوینده رادیو را نیز در کارنامه خود دارد. وی در یکی از آثارش با عنوان «رهگذر»، مسیر پیوستن خود به ساختارهای امنیتی و نظامی داعش را شرح داده است.
بر اساس برخی روایتها، عزام پس از اعلام حضور داعش شاخه خراسان در افغانستان و پاکستان، به وهابیت گرایش پیدا کرد و به عضویت این گروه درآمد. او در سال ۱۳۹۴ با تکیه بر تجربه رسانهای خود، رادیو «صدای خلافت» را در ننگرهار راهاندازی کرد و بهتدریج بهطور همزمان مسئولیت سخنگویی و بخش تبلیغات داعش خراسان را بر عهده گرفت.
در سال ۱۳۹۷، فرمانده نیروهای خارجی در افغانستان ادعا کرد که سلطان عزیز عزام در پی حمله پهپادی در منطقه «پچیراگام» ولایت ننگرهار کشته شده است. سخنگوی وزارت کشور افغانستان نیز در آن زمان این خبر را تأیید کرد. با این حال، در سال ۱۴۰۰ وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای، «ثناءالله غفاری» (رهبر داعش خراسان)، مولوی رجب معروف به «رجب صلاحالدین» و سلطان عزیز عزام را در فهرست تروریستهای بینالمللی قرار داد و تحریم کرد. پس از آن، ذبیحالله مجاهد، سخنگوی ارشد طالبان، بار دیگر اعلام کرد که عزام سه سال پیش در ننگرهار کشته شده است. این روایت نیز پایدار نماند؛ چرا که دو سال بعد، رسانه «المرصاد» وابسته به استخبارات طالبان از زنده بودن عزام خبر داد و او را مسئول تبلیغات داعش معرفی کرد. اکنون خبر دستگیری او در پاکستان، بار دیگر این تناقضها را برجسته کرده است.
بازداشت عزام: قطع صدای داعش در پاکستان؟
دستگیری فردی که بهعنوان مغز متفکر دستگاه تبلیغاتی داعش خراسان شناخته میشود، این پرسش را مطرح میکند که آینده فعالیتهای رسانهای و جذب نیروی این گروه بدون حضور او چگونه خواهد بود.
پس از بازگشت طالبان به قدرت و خروج آشفته آمریکا از افغانستان، تهدید داعش خراسان به یکی از نگرانیهای جدی امنیتی در سطح منطقه و جهان تبدیل شد؛ اما این تهدید تنها به افغانستان محدود نماند و کشورهایی چون ایران، روسیه، برخی کشورهای اروپایی و حتی ایالات متحده را نیز دربر گرفت.
بر اساس گزارش تیم نظارت بر تحریمها و پشتیبانی کمیته شورای امنیت سازمان ملل متحد که در ۶ فوریه ۲۰۲۵ منتشر شد، داعش خراسان بهعنوان «بزرگترین تهدید تروریستی فرامنطقهای» ارزیابی شده است. همچنین ولادیمیر ورونکوف، معاون دبیرکل دفتر مبارزه با تروریسم سازمان ملل، تأکید کرده است که این گروه همچنان تهدیدی قابل توجه در افغانستان محسوب میشود؛ موقعیتی که دستگاه تبلیغاتی این گروه برای آن رقم زده است؛ جایی که عزام در آن نقش کلیدی و هدایتکننده اصلی بوده است.
به عبارت دیگر، تحلیلگران یکی از عوامل اصلی قدرتگیری داعش خراسان را شبکه تبلیغاتی پیشرفته و چندزبانه این گروه میدانند؛ شبکهای که با تمرکز بر تنوع زبانی، بهویژه در آسیای مرکزی و جنوبی، با استراتژی «پروژه خراسان» موفق به جذب نیروهای جدید شده است. «پروژه خراسان» داعش نشان میدهد که این گروه با تکیه بر تبلیغات هدفمند، در پی نفوذ و تثبیت حضور خود در سرزمینهای جدید است.
در همین راستا، مرکز بینالمللی مطالعات افراطگرایی در کینگ کالج لندن در گزارشی تازه به بررسی فعالیتهای گسترده داعش خراسان در پلتفرمهای مجازی پرداخته است. طبق این گزارش، پس از اقدام تلگرام در سال ۲۰۱۹ برای حذف کانالها و حامیان داعش، این گروه به پلتفرمهایی مانند «هوپ»، «راکتچت» و «تمتم» مهاجرت کرد.
در این گزارش آمده است که در پیامرسان هوپ، ۸۲ کانال حامی داعش شناسایی شده که ۳۰ مورد از آنها بهطور خاص مخاطبان آسیای جنوبی را هدف قرار دادهاند و اغلب به زبان انگلیسی فعالیت میکنند. همچنین داعش از پلتفرم متنباز راکتچت که میلیونها کاربر در جهان دارد، برای میزبانی کانالها و سرورهای خود بهره برده است؛ بهگونهای که کانالهای عربزبان در این فضا مخاطبان بیشتری داشتهاند.
در چنین شرایطی، احتمالاً دستگیری سلطان عزیز عزام، احتمالا ضربهای جدی به «قلب جنگ تبلیغاتی» داعش خراسان وارد کرده است. فربه شدن این گروه در سالهای اخیر، بیش از هر چیز مرهون دستگاه تبلیغاتی قدرتمند، حرفهای و چندزبانهای بوده که او در رأس آن قرار داشته است.
رابطه داعش خراسان و پاکستان؛ همکاری پنهان یا مصلحت امنیتی؟
اما این رویداد پیامد دیگری نیز دارد. دستگیری سلطان عزیز عزام در خاک پاکستان، بار دیگر توجهها را به نقش و جایگاه این کشور در معادلات مرتبط با داعش شاخه خراسان معطوف کرده است. این رویداد، پرسشهای قدیمی اما حلنشدهای را درباره میزان نفوذ، تساهل یا تقابل نهادهای امنیتی پاکستان با فعالیتهای داعش در منطقه زنده کرده است.
اسلامآباد همواره کوشیده ضمن معرفی خود بهعنوان «قربانی تروریسم»، هرگونه ارتباط با داعش شاخه خراسان — که بهویژه در چهار سال اخیر از سوی طالبان متوجه آن است — را رد کند. این در حالی است که واقعیتهای میدانی نشان میدهد که اعضای ارشد این گروه و رهبران آن در مناطق مرزی پاکستان زیست دارند یا از دل کمپ مهاجران افغان در نقاط مرزی بیرون آمدهاند؛ اما این حضور برای اسلامآباد تنها حامل تهدید نبوده، بلکه زمینهساز فرصت نیز شده است. پاکستان که برای مقابله با اختلافات خارجی، بهویژه با هند و طالبان، نیاز به حمایت بینالمللی دارد، به داعش شاخه خراسان بهعنوان تهدیدی مینگرد که از دل آن تلاش دارد این پیام را ارسال کند: مدیریت تهدید و همکاری قابلاعتماد در مبارزه با تروریسم.
از سوی دیگر، به باور ناظران، پاکستان همانند تجربه گذشته در قبال گروههای شبهنظامی منطقه، داعش خراسان را نه صرفاً یک دشمن مطلق، بلکه تهدیدی قابل کنترل تلقی میکند؛ تهدیدی که مهار یا فعالسازی آن میتواند در مقاطع مختلف بهعنوان اهرم فشار در معادلات منطقهای و بهویژه اکنون در رابطه با طالبان افغانستان مورد استفاده قرار گیرد. اسلامآباد با تقویت این ایده که شریکی قابلاعتماد برای مهار تروریسم است، به دنبال حفظ انحصار روایت مبارزه با داعش است؛ امری که تاکنون طالبان نتوانسته برخلاف ادعاهای گذشته از آن سربلند بیرون بیاید. در نتیجه، این رقابت نهتنها آینده داعش را تحت تأثیر قرار خواهد داد، بلکه بر معادلات امنیتی، بهویژه میان کابل و اسلامآباد، تأثیرگذار خواهد بود.
علاوه بر این، این گمانه به ویژه از سوی دشمنان و منتقدان پاکستان از جمله طالبان، لابی بزرگ آنها زلمی خلیلزاد و برخی حلقات وابسته به دولت جمهوری افغانستان، مطرح میشود که پاکستان به نیابت از آمریکا در حال پرورش داعش است و از نابودی کامل این نیرو جلوگیری میکند تا به تحقق پروژههای بعدی آمریکا در افغانستان و منطقه کمک کند و در این میان، دستگیری گاه به گاه برخی عناصر ارشد این گروه، اقدامی برای انکار و کتمان این نقش است.
واقعیت هرچه باشد، حضور رهبران و سخنگویان داعش خراسان در پاکستان و همچنین نفوذ گسترده این گروه تروریستی در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان، همچنان ابهامات پرسشبرانگیزی است که شاید هرگز روشن نشود.









