به گزارش ایراف، به نقل از مؤسسه مطالعات راهبردی شرق، تمدن ایرانی و زبان فارسی برای قرنها نقش محوری در شکلدهی به فرهنگ منطقه داشتهاند. نمونههای بارز این تأثیر، نوروز و ادبیات فارسی است که حتی در دورافتادهترین نقاط، مانند کاشغر در چین دیده میشود.
با وجود اهمیت آیینهایی مانند نوروز، مطالعه درباره شب یلدا میتواند به درک بهتر پیوندهای فرهنگی و تمدنی در منطقه اوراسیای مرکزی کمک کند.
بازشناسی میراث مشترک فرهنگی تنها اثبات پیشینه تمدنی نیست، بلکه زمینهای برای همگرایی میان مردمانی با دولتهای متفاوت فراهم میآورد. این مشترکات میتواند به ایجاد فهم مشترک از ارزشها، آرزوها و جهانبینیها بینجامد.
پیوندهای فرهنگی یلدا در ایران و آسیای مرکزی؛ آغاز چله
شب یلدا،به عنوان طولانیترین شب سال، نماد پیروزی نور بر تاریکی است؛ این شب را «چله» نیز مینامند که به عدد «چهل» اشاره دارد و دورهای چهلروزه از یخبندانهای بزرگ (چله بزرگ) و سپس دورهای کوتاهتر از سرما (چله کوچک) را در پی دارد.
یلدا با معانی «زایش» و «میلاد» پیوند خورده و از آن به عنوان «میلاد خورشید» یا زمان زایش «ایزد مهر» یاد شده است.
این آیین در سرزمینهای حوزه فرهنگی ایران،با نامها و روایتهای مختلف گرامی داشته میشود از جمله در افغانستان، به ویژه در مناطق غربی، آیینهای شب «چله» بسیار شبیه به یلدای ایران است و خواندن شاهنامه و حافظ رواج دارد.
در تاجیکستان و ازبکستان، این آیین با نام «چله» شناخته میشود و در برخی مناطق، رنگ و بوی اسلامی به خود گرفته و با عبادت و قرائت قرآن همراه شده است.
در قزاقستان و قرقیزستان، این مناسبت بیشتر با نام «ناردوغان» شناخته میشود و تشابهاتی با جشنهای سال نو میلادی دارد و در ترکمنستان نیز ردپای «چله» در ادبیات و فرهنگ به چشم میخورد.
یلدا؛ فرصتی برای بازیابی میراث مشترک فرهنگی
این گزارش تحلیلی موسسه مطالعات راهبردی شرق تأکید دارد که پرداختن به آیینهای مشترکی مانند یلدا، فرصتی برای بازیابی «سپهر شناختی هماهنگ» در میان مردمان حوزه تمدنی ایران است.
این شناخت مشترک میتواند بستری برای فهم بهتر و همگرایی بیشتر میان جوامعی باشد که ریشههای فرهنگی و تاریخی درهمتنیدگی دارند.
ریشههای مشترک آیینها؛ ردپای آیین باستانی یلدا در مراسم جهانی کریسمس
مردم مناطق آسیای مرکزی در شب چله(یلدا)، شیرینیهایی به شکل نمادهایی مانند ستاره، ماه و جانداران تهیه و در خانه آویزان میکردند و آیین آویختن تزئینات به درخت زندگی (که در برخی مناطق همان درخت کاج بوده) نیز بخشی از این مراسم باستانی بوده است.
این آیینها که برای شکرگزاری پایان بلندترین شب سال برگزار میشد، پیشینهای طولانیتر از جشن سال نو مسیحی دارد.
کارشناسان احتمال میدهند که این آیینهای کهن، به مراسم سال نو میلادی تسری یافته و به نماد درخت کاج کریسمس تبدیل شدهاند.
زیرا شباهتهای چشمگیری در مفاهیم (تولد دوباره خورشید و میلاد مسیح) و روشهای برگزاری (تزئین درخت، اهدای هدیه توسط شخصیتی مشابه بابانوئل و استفاده از رنگ قرمز) بین یلدا و کریسمس، این نظریه را تقویت میکند که ریشه جشن جهانی کریسمس، در آیین یلدای ایرانی-اوراسیایی است.
ثبت جهانی آیین شب یلدا
آیین شب یلدا در سال ۱۴۰۱ بهصورت مشترک با افغانستان در فهرست میراث ناملموس یونسکو ثبت شد.
با این حال، این آیین در سرزمینهای وسیعی از اوراسیا از ترکیه تا آسیای مرکزی و قفقاز رواج دارد و ثبت آن تنها با دو کشور، میتواند مورد پرسش باشد.
ثبت مشترک یلدا فرصتی برای بازیابی این میراث مشترک در منطقه اوراسیا است.ایران میتواند با به رسمیت شناختن تنوع روایتهای این آیین در کشورهای مختلف، گفتمانسازی هویتی حول این پیوندهای فرهنگی را تقویت کند. یلدا، با هر نام و رنگ محلی، پتانسیل تبدیل شدن به محور همگرایی فرهنگی در منطقه را داراست.












