کنفرانس بن و تحمیل زعیم سیاسی بر افغانستان

به گزارش ایراف، تسلط دوره اول طالبان بر کابل و مقاومت مردم افغانستان، مقطعی از تاریخ بود که چشم‌انداز نظام سیاسی افغانستان را در هاله‌ای از ابهام برده بود؛ طالبان با نگرش خشونت‌بار ادامه می‌داد و مقاومت از حاکمیت مشروع و تمامیت ارضی افغانستان دفاع می‌کرد و شرایط سختی بر مردم حاکم بود.

در فاصله چند روز، دو رویداد تلخ و تکان‌دهنده به وقوع پیوست: یکی شهادت فرمانده جبهه مقاومت ملی مردم افغانستان، احمدشاه مسعود، که در هنگام انجام مصاحبه انفجار صورت گرفت؛ و دوم، چند روز بعد، حمله بر برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در آمریکا.

با وجود اینکه انفجار در خواجه بهاءالدین ولایت تخار و شهادت احمد شاه مسعود برای مردم افغانستان بسیار سخت و ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر بود، و حمله بر برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی نیز برای ایالات متحده آمریکا یک زنگ خطر و تهدید بزرگ محسوب می‌شد، این دو رویداد یک چرخش بزرگ و نقطه عطف در تحولات منطقه‌ای و جهانی بود و فرصتی برای افغانستان به حساب می‌آمد؛ زیرا انگشت اتهام ایالات متحده آمریکا به سوی القاعده و اسامه بن لادن، رهبر آن که حامی و پشتیبان همه‌جانبه طالبان بود، نشانه رفت و دولت اسلامی افغانستان نیز اعضای شبکه القاعده را متهم اصلی انفجار می‌دانست؛ یک نقطه مشترک که هم دولت اسلامی افغانستان را تهدید می‌کرد و هم ایالات متحده و کشورهای دیگر را.

تصمیم ایالات متحده آمریکا و درخواست آن از طالبان مبنی بر تسلیم‌دهی اسامه بن لادن و عدم پذیرش توسط طالبان، تمام ساختارها و تشکیلات حمایتی گروه طالبان را از آمریکا گرفته تا عربستان، امارات، پاکستان و شبکه القاعده متزلزل کرد و این گروه را در یک باتلاق و تنگنای بدون راه برون‌رفت قرار داد. همان‌گونه که اشاره گردید، فرصت طلایی و استثنایی برای مردم افغانستان، به‌ویژه دولت اسلامی و مقاومت ملی فراهم شد و شرایط به گونه‌ای مساعد گردید که ترسیم چشم‌انداز نظام سیاسی مطلوب در این کشور روشن و تحقق رویاهای مردم که در انتظار آن بودند، بیش از پیش ممکن گردیده بود. آن فرصت چیزی نبود جز کنفرانس بن که همه جهان به آن چشم دوخته بودند و در صدر رسانه‌های دنیا قرار گرفته بود.

با توجه به مطالب فوق، سوالات زیادی مطرح می‌شود: با وجود این فرصت مناسب، چه عواملی و چه آمادگی روحی و روانی باعث شد که زعیم سیاسی مردم افغانستان ـ یک مهره وابسته ـ رهبری جامعه افغانستان را به عهده بگیرد و آرمان مردم افغانستان که عدالت و مشارکت سیاسی عاری از تبعیض و سلطه‌طلبی بود، ناممکن گردد و مسیر دموکراتیزه شدن نظام سیاسی در این کشور به نقطه ۳۰ سال قبل، یعنی همان استبداد، بازگردد؟ چه عواملی در این امر تأثیرگذار بود؟

در این نوشته سعی خواهد شد نگاهی متفاوت‌تر از تحلیل‌ها و دیدگاه‌های کلاسیک درباره کنفرانس بن ارائه گردد و نکات برجسته‌ای در این باره بیان شود.

بدون تردید این کنفرانس فصل جدیدی را در تاریخ افغانستان رقم زد و افغانستان را از وضعیت بحرانی پیچیده بیرون آورد. ساختار سیاسی توأم با سه رکن اساسی تأسیس گردید، روند نظام و دولت‌سازی مدرن شروع شد، از انزوای بین‌المللی بیرون آمد و عضو فعال جامعه بین‌المللی شد، تعهدات بین‌المللی را پذیرفت، عرضه خدمات از سر گرفته شد، در محور توجه جامعه بین‌المللی قرار گرفت و کنفرانس‌های زیاد بین‌المللی به‌خاطر حمایت و پشتیبانی از مردم و دولت افغانستان در کشورهای گوناگون دایر گردید.

با این همه فرصت‌هایی که به وجود آمد، بنیاد و کلید گفتمان مسلط بر تاریخ سیاسی و فرهنگ حاکم قبیله‌ای در این کنفرانس تثبیت گردید و موانع بزرگی در روند دولت ـ ملت‌سازی و نهادینه‌سازی مشروعیت سیاسی ایجاد کرد، فرصت‌ها را از بین برد و در نهایت موجب تسلیم‌دهی این کشور به گروه طالبان شد. به چند مورد مهم و برجسته آن اشاره می‌گردد:

– رویکرد دوگانه و تبعیض‌آمیز جامعه بین‌المللی نسبت به اقوام افغانستان؛

ریشه‌های اساسی بحران افغانستان در طول تاریخ، نگاه استبدادی و فرهنگ برتری‌طلبی یک بخش از جامعه و عدم فرصت‌های مناسب برای مشارکت سیاسی و حضور معنادار همه مردم بوده است. در هر مقطع زمانی، این بخش از جامعه با رویکرد قیمومیت کشورهای استعماری، رویکرد سلطنتی، کودتای خونین، گاهی با دعوت بیگانگان و نهایتاً فرهنگ قبیله‌ای و بنیادگرایی حکومت کرده‌اند. قوانین و مقررات تبعیض‌آمیز را در این جامعه اعمال کرده، زمینه‌های رشد مردم‌سالاری، خرد جمعی و عقلانیت سیاسی را از بین برده‌اند و نگذاشته‌اند جامعه مسیر طبیعی خود را بپیماید و نظام مبتنی بر اراده و خواست مردم تأسیس و مشروعیت لازم را داشته باشد.

نکته فوق، نخستین اصل است که با نگاه پنهان جامعه بین‌المللی و توسط نمایندگان آنان، روحیه دموکراسی‌خواهی و تحقق عدالت سیاسی را در این کنفرانس در نطفه خفه کردند و به گونه‌ای گلوی آن را فشردند که توان تنفس دیگر پیدا نکرد و در نهایت چیزی از آن بیرون آمد که ۴۰ سال قبل وجود داشت. اینکه نگاه تبعیض‌آمیز جامعه جهانی نسبت به مردم افغانستان با شدت وجود داشت و دارد، اسناد و مدارک زیادی در کتاب‌ها، مقالات و خاطراتی که درباره این کنفرانس نوشته شده دیده می‌شود؛ اخضر ابراهیمی، نماینده سازمان ملل متحد و خلیلزاد، نماینده آمریکا در این امر نقش اساسی داشتند.

زمانی که انتخابات برگزار شد و رأی‌گیری صورت گرفت، در نتیجه آقای ستار سیرت با رأی خیلی بالا نسبت به آقای کرزی برنده شد، اما خارجی‌ها مداخله کردند و مانع اعلان و معرفی وی به‌عنوان رئیس موقت دولت افغانستان شدند. این اقدام باعث گفت‌وگو در میان اعضای کنفرانس بن گردید که نتیجه آن به ظاهرشاه ارائه شد تا در این باره تصمیم بگیرد که رأی اکثریت و انتخابی را تأیید کند یا نظر و دیدگاه دیگری داشته باشد. وی، به جای تأیید انتخابات از استاد سیرت ـ که شخصیتی عالم، دانشمند و در عین حال باتجربه بود ـ منصرف شد و کرزی را مورد تأیید خود قرار داد. این رفتار در آغاز فصل جدید و تجربه دموکراسی، به معنی قتل و دفن مشروعیت مردمی و سنگ تمام گذاشتن بر تاریخ استبداد دیگر بود.

این سنگ‌بنای سیاسی بد، زمینه جعل، زور و تقلب را در نهادهای انتخابی مانند ریاست جمهوری، پارلمان و شوراهای ولایتی فراهم کرد و فرهنگی نامأنوس را ترویج ساخت که برایند آن بقای آقای کرزی در ریاست جمهوری در دو دور انتخابات گردید و یک دور هم بقای آقای اشرف غنی در ارگ ریاست جمهوری و ایجاد حکومت وحدت ملی در دور سوم انتخابات ریاست جمهوری بود؛ اقدامی که بازی با شعور سیاسی مردم و نقض فاحش قانون اساسی محسوب می‌شد. این سنگ‌بنای زشت و پرقدرت، موجب شد قدرت سیاسی هیچ‌وقت به مردم بازنگردد و مردم در تشکیل آن نقش پیدا نکنند و در نهایت کشور به گروه طالبان تسلیم داده شود. نطفه تمام جعل و تقلب در مدیریت و رهبری ارکان سیاسی دوره موقت، انتقالی و چهار دوره جمهوریت همان اتاق تصمیم‌گیری بن شکل گرفت و نقش و تأثیر جامعه بین‌المللی در آن چشمگیر و برجسته بود.

– تسلط اندیشه قبیله‌ای به جای قانون‌مداری و عقلانیت سیاسی:

یکی دیگر از اشتباهات راهبردی که در بن صورت گرفت، تسلط اندیشه قبیله‌ای و سنتی بود و آن عبارت بود از لویه‌جرگه و جرگه‌ها به جای قانون‌مداری و حاکمیت قانون؛ موضوعی که در قرن بیست‌ویکم جایگاهی ندارد و در تضاد با ارزش‌های نوین و نظم بین‌المللی می‌باشد. وقتی قوه مقننه وجود دارد و قانون می‌سازد، زمانی که قوه قضائیه وجود دارد و سیستم قضا بر آن استوار است و هنگامی که قوه اجرائیه وجود دارد، چه نیازی به اندیشه قدیمی و کهنه است که بر عقلانیت سیاسی و خرد جمعی مسلط شود؟

کنفرانس بن فصل جدید و نقطه تحول برای مردم افغانستان محسوب می‌شد و لازمه آن این بود که باید از اصول و مؤلفه‌هایی که جامعه را در گفتمان گذشته محصور می‌کرد، دور نگه داشته می‌شد و فضای نو برای مردم ایجاد می‌گردید. متأسفانه با رویکرد جرگه‌گرایی، نهاد قانون‌گذاری تحت تأثیر قرار گرفت و به گونه‌ای سیستم‌های متضاد و پارادوکسیکال به وجود آمد. نتیجه پذیرش فرهنگ جرگه‌گرایی این شد که مردم افغانستان ناخودآگاه دارای “بابا” شوند و سرنوشت موضوعات کلان ملی به جرگه‌ها بسته شود و در بسیاری از موارد مواد قانون اساسی نقض و نادیده گرفته شود.

موارد زیادی وجود دارد که به کرات اتفاق افتاد؛ آزادی بیش از چهار هزار عضو طالبان که قتل و کشتارهای زیادی را مرتکب شده بودند و با صدور محاکم ثلاثه به اعدام و حبس ابد محکوم گردیده بودند، نمونه بارز آن بود. امضای توافقنامه استراتژیک و امنیتی با ایالات متحده آمریکا مورد دیگری بود که برخلاف قانون اساسی و فیصله لویه‌جرگه انجام شد. ده‌ها مورد دیگر نیز نتایج زیان‌بار را در نظام عدلی و قضای کشور وارد کرد و سیستم قضایی را بی‌اعتبار ساخت. افزون بر آن، بخشی از جامعه را که در طول تاریخ قانون‌گریز بودند پناه داد و به آنان معافیت قانونی بخشید.

– عدم محدودیت برای رئیس دولت موقت:

حضور دائمی در قدرت، به‌ویژه در جهان سوم فسادزا می‌باشد و باید جابه‌جایی در قدرت صورت بگیرد؛ چیزی که در بن فراموش شد و نسبت به آن دقت نشد. نبود چارچوب حقوقی و قانونی در این امر موجب شد تا کرزی در دوره موقت، انتقالی و در دو دوره ریاست جمهوری در رأس قدرت قرار بگیرد و از امکانات و دارایی بیت‌المال در جهت تحقق اهداف درازمدت شخصی، گروهی و امیال نامطلوب دیگر استفاده نماید؛ حذف مجاهدین از نظام، برادرخواندن طالبان و حمایت از آنان تحت پوشش شورای عالی مصالحه ملی، جابه‌جایی افراد مورد نظر خود در سمت‌های عالی مانند وزارت‌خانه‌ها،

معاونت‌ها، ولایت‌ها و ریاست‌های مستقل و تداوم حضور آنان در این سمت‌ها با فرمان.

سرپرستی که در تضاد با قانون و مقررات بود، آوردن اشرف غنی و تسلیم دادن حکومت به وی، بزرگ‌ترین خیانت بود که انجام گرفت. به اندازه‌ای بی‌وجدان شده بود که مردم افغانستان (مجاهدین و مقاومت‌گران) را تهدید جدی برای افغانستان و جامعه بین‌المللی معرفی کرد و از آنان خواست تا او را کمک کنند و آنان را از بین ببرند. این همه بلاها نتیجه آن بود که در بن هیچ‌گونه محدودیت زمانی برای کرزی در نظر گرفته نشد.

دوام حضور او در پست ریاست جمهوری موجب گردید تا دسیسه‌ها و توطئه‌های گوناگون را به راه اندازد و قتل‌های زیادی را مرتکب شود؛ شهادت ده‌ها فرمانده جمعیت اسلامی، به‌ویژه شهید صلح استاد برهان‌الدین ربانی، رئیس پیشین دولت اسلامی و مؤسس و بنیان‌گذار جمعیت اسلامی، نمونه‌های بارز این توطئه بود. حضور سیزده‌ساله کرزی در رأس حکومت جمهوری اسلامی افغانستان او را به سلطان معروف کرد و رسانه‌ها او را به عنوان سلطان و شاه افغانستان یاد می‌کردند.

– عدم هماهنگی کامل و هدفمند میان هیأت نمایندگی دولت اسلامی در کنفرانس و دولت مرکزی در کابل و عدم پشتیبانی مشورت‌های فنی و حرفه‌ای:

با درک این واقعیت که مجاهدین و مقاومت‌گران از جنگ و مبارزه طولانی خسته بودند و کشورهای غربی، در رأس‌شان ایالات متحده آمریکا، از آنان حمایت نمی‌کردند و برعکس فشارهای گوناگونی را از طرق مختلف و شیوه‌های گوناگون بر هیأت نمایندگی دولت وارد می‌آوردند، رابطه هیأت با دولت در کابل باید نزدیک، تنگاتنگ و حتی لحظه‌ای می‌بود، زیرا در این نشست تصمیم برای سرنوشت مملکت و نظام سیاسی اتخاذ می‌گردید و نتیجه پنج سال مقاومت و ده سال جهاد مردم افغانستان در اختیار این هیأت قرار داشت و هنوز قدرت نظامی و پشتیبانی ملت با آنان بود.

اگرچه افراد نسبتاً باسواد و مسلط در هیأت نمایندگی حضور داشتند، ولی ایجاب می‌کرد تا یک تیم متخصص در امور مذاکره این هیأت را همراهی می‌کرد و مشورت‌های لازم را ارائه می‌داشت. هیأت باید با دید راهبردی و استراتژیک مبتنی بر اهداف کلان ملی و مردمی و اطلاعات کامل، توأم با شکیبایی و حوصله‌مندی در نشست‌های جمعی و فردی شرکت می‌کرد و سهم برازنده می‌داشت.

با در نظر داشتن دفتر خاطرات برخی از دیپلمات‌های فعال در این کنفرانس، به‌ویژه محمدجواد ظریف، رئیس اسبق دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، می‌توانستند مشورت‌های لازم را از آنان بگیرند؛ زیرا آنان علاقه‌مند بودند و توجه خاصی به هیأت نمایندگی دولت داشتند. چنان‌که آقای ظریف گفته: «ما مانع بازگشت سلطنت و روی کار آمدن ظاهرشاه به‌عنوان رئیس اداره موقت در افغانستان شدیم.» اگر چنین بوده، یقیناً در بخش‌های دیگر نیز می‌توانستند مؤثر و مفید باشند.

تمام خاطرات و بیانات نشان‌دهنده این واقعیت تلخ است که هماهنگی لازم میان هیأت نمایندگی دولت در کنفرانس بن و دولت در کابل وجود نداشت؛ و با گذشت ۲۴ سال از آن، هنوز مردم ما از آن رنج می‌برند و شکررنجی‌ها و آزردگی‌ها میان سیاسیون حوزه جهاد و مقاومت پررنگ است و از آن کاسته نشده است.

– عدم فهم درست از قدرت سیاسی:

کنفرانس بن فرصتی بود برای اینکه قدرت سیاسی و چگونگی توزیع آن بازتعریف شود و اعمال آن در طول عمر حیات سیاسی افغانستان مورد توجه قرار گیرد. متأسفانه به جای پرداختن به این امر بزرگ، نگاه موقتی و داد و ستد امتیازگیری بیشتر مورد تمرکز قرار گرفت و از اهداف کلان فاصله گرفتیم.

این امر چنان مهم و حائز اهمیت بود که گروه رم بیشتر بر آن توجه داشت؛ آنان می‌دانستند که با تغییر بنیادی در بازتعریف قدرت و چگونگی اعمال آن نمی‌توانند به استبداد تاریخی خود بازگردند. امری که متأسفانه در این برهه زمانی نادیده گرفته شد. تقسیم امتیازات که صورت گرفته بود، در کوتاه‌ترین زمان پس گرفته شد و به ۴۰ سال قبل برگشتیم و امروز در جایگاه ۱۰۰ سال قبل‌تر قرار داریم و دستمان از همه‌جا کوتاه است.

نتیجه‌گیری

با وجود اینکه کنفرانس بن در سال ۱۳۸۰ یک فرصت طلایی برای مردم افغانستان بود و فصل جدیدی را برای آینده سیاسی افغانستان گشود، اشتباهات راهبردی در آن اتفاق افتاد که مانع رسیدن مردم به اهداف کلان سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی گردید.

عوامل مؤثر در این امر، در گام نخست نگاه دوگانه جامعه بین‌المللی و تبعیض‌آمیز آنان نسبت به مردم افغانستان و اقوام ساکن در این کشور بود که با فشار و تهدیدهای گوناگون، زعیم سیاسی را در این کنفرانس بر مردم تحمیل کردند و فرهنگ نامأنوس سیاسی را که برخلاف ارزش‌های دنیای جدید و نظم نوین بود، در این کشور ترویج کردند. مشکلات فنی و عدم هماهنگی‌های لازم نیز میان تیم‌ها و گروه‌های کاری موجب گردید تا زمینه‌های رسیدن به اهداف راهبردی و تحقق عدالت از بین برود و امروز شاهد وضعیت فعلی در جامعه مظلوم افغانستان باشیم.


تلویزیون اینترنتی ایراف آغاز به کار کرد

آخرین اخبار افغانستان را در ایراف بخوانید:

 

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=98407
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x