به گزارش ایراف، علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، روز سهشنبه به منظور سفری دو روزه و با هدف گفتوگو پیرامون همکاریهای اقتصادی و سیاسی دوجانبه، ارتقای روابط راهبردی و تحولات منطقهای وارد پاکستان شد. روزنامه پاکستانی دان در گزارشی نوشت که دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در اسلامآباد درباره تعمیق همکاریهای اقتصادی و هماهنگی مواضع در خصوص تحولات منطقهای و بینالمللی، بهویژه طرح صلح غزه، با مقامات سیاسی پاکستان دیدار کرده است.
در این گزارش آمده که این سفر دو روزه با تمرکز بر بررسی روابط دوجانبه، پیگیری توافقهای معلق و بحث درباره تحولات منطقهای، بهویژه در دنیای اسلام، انجام شد. لاریجانی نیز پس از ورود به اسلامآباد با حضور در جمع خبرنگاران گفت: «شرایط تغییر یافته منطقهای ضرورت همکاری بیشتر در زمینههای مختلف را ایجاب میکند» و بر موقعیت ممتاز پاکستان در شکلدهی امنیت منطقه تأکید کرد.
این در حالی است که منابع سیاسی در گفتوگو با المیادین تأکید کردهاند که سفر لاریجانی به پاکستان نقطه عطفی در مسیر تغییر موازنه قوا در منطقه به شمار میرود.
از همکاریهای دور تا شراکت نزدیک
ایران و پاکستان اگرچه از نظر جغرافیایی همسایه هستند، اما شراکت راهبردی، اتحاد نظامی و ائتلاف سیاسی مشترک شاید هیچگاه به اندازه امروز نزدیک نبوده است. برخلاف مرزهایی که تهران و اسلامآباد را نزدیک کرده، منافع سیاسی همواره بر شراکت راهبردی این دو همسایه مسلمان سایه انداخته است و هرجا که همکاری صورت گرفته، بیشتر مقطعی و مبتنی بر ضرورت بوده است.
اما تحولات یک سال گذشته در دو سوی مرز ـ چه جنگ ایران با رژیم صهیونیستی و آمریکا و تحولات خاورمیانه و چه تنشهای مرزی پاکستان با هند و افغانستان ـ منجر به آن شده که این دو همسایه نزدیک اما دور، به فکر بازبینی روابط و برداشتن گامهای جدی برای تنظیم روابط بیافتند. اقدامی که پس از سفر مسعود پزشکیان در آگوست سال جاری و حالا پس از هشت سال، پای دبیر شورای عالی امنیت ملی را به اسلامآباد کشانده است.
به عبارت دیگر، تحولات منطقه و نیاز دو کشور به همکاریهای منطقهای بیشتر منجر به آن شده که حالا دوطرف روابط محتاطانه تاریخی خود را به سمت یک شراکت چندلایه و مبتنی بر منافع استراتژیک متقابل بازتعریف کنند؛ امری که مسیر تغییر موازنه قوا در منطقه را در صورت هدایت درست، به نفع طرفین ترسیم خواهد کرد. رسیدن به نقطه مشترک در شرایطی که بیثباتی منطقه فزاینده است، منجر به آن شده که این شراکت ضروری و اجتنابناپذیر شود.
بیثباتی منطقه؛ نقطه وصل تهران و اسلامآباد
منطقه جنوب آسیا پس از تنشهای هند و پاکستان و حالا درگیریهای مداوم میان اسلامآباد و طالبان، بیثباتی فزایندهای را تجربه میکند که احتمال تغییر نظم منطقهای و ورود به دور تازهای از درگیریهای نیابتی را هشدار میدهد.
این تحولات سیاسی و امنیتی در شرایطی رخ میدهد که جمهوری اسلامی ایران، باید تحولات مرزهای شرقی را ـ که ناظران از احتمال رقابتهای شدید و درگیریهای نیابتی با احتمال بالای حضور ایالات متحده در متن تحولات سخن میگویند ـ مدیریت کند.
از سوی دیگر، اسلامآباد حالا نه تنها در حوزه سیاست خارجی مسأله هند را دارد، بهویژه آنکه این رقیب علاوه بر نزدیکی با رژیم صهیونیستی به متحد جدی طالبان تبدیل شده، بلکه بحران عمیق و چندلایه با کابل تحت حاکمیت طالبان را نیز دارد که برونرفت از آن را دشوار کرده است.
در نتیجه، این سفر در شرایطی که گزینه تغییر نظم منطقهای بهویژه با احتمال حضور مجدد آمریکا در بگرام بالاست، میتواند زمینهساز توافق ایران و پاکستان بر سر همکاریهای سیاسی برای ثبات منطقهای، توافقات اقتصادی و همکاریهای امنیتی و مرزی باشد؛ شراکتی چندوجهی که به وزنه هر دو کشور در برابر تحولات در حال وقوع منطقه خواهد افزود.
سایه تنش طالبان و پاکستان بر سفر لاریجانی
دبیر شورای عالی امنیت ملی هدف از این سفر را تقویت همکاریهای دوجانبه و استراتژیک میان ایران و پاکستان در حوزههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی اعلام کرده است. او همچنین افزوده است که این دو کشور نقش ویژهای در تأمین امنیت پایدار منطقه دارند.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که همانطور که اشاره شد، منطقه این روزها شاهد یکی از درگیریهای طولانی با پیامدهای فراگیر است: تنش میان طالبان و اسلامآباد. بحرانی که ناظران معتقدند در صورت تداوم، ابعادی منطقهای و حتی فراتر از منطقه به خود میگیرد و پتانسیل ایجاد یک رقابت شدید و درگیری نیابتی دیگر را دارد.
در این بین، سفر لاریجانی به پاکستان ـ در حالی که تهران بارها اعلام همکاری برای کاهش تنشها کرده و از برگزاری نشست با این موضوع در تهران خبر داده ـ میتواند به تقویت نقش تهران از طریق تعمیق همکاری با پاکستان کمک کند.
از سوی دیگر، حضور فعالانه تهران در حل تنش جاری از طریق ورود مشترک تهران و اسلامآباد در حل مسأله، منجر به تقویت جایگاه ایران در معادلات امنیتی جنوب آسیا میشود؛ امری که همیشه حلقه مفقوده سیاست خارجی امنیتمحور تهران بوده است. در مقابل، حضور تهران در این موضوع برای پاکستان ـ که همواره کوشیده در حل بحرانها برای خود شریک پیدا کند ـ به معنای داشتن همکاری مؤثری است که نسبت به تحولات افغانستان حساس است.
این در حالی است که احتمال حضور بالای آمریکا در این تنش، بهویژه با درخواست مکرر ترامپ برای بازپسگیری بگرام، میتواند با نقش فعال تهران به نوعی وزنه تعدیلکننده در برابر رقابتهای جدید باشد.









