به گزارش ایراف، پس از ماهها تنش و بنبست مذاکراتی میان طالبان و پاکستان و توافق طرفین بر ایجاد آتشبس موقت، شکننده و به شدت ناپایدار، ارتش پاکستان شب گذشته بار دیگر خاک افغانستان را هدف قرار داد. براساس گزارشهای رسانهای، این حمله به یک خانه در شهرستان گربز ولایت خوست صورت گرفته که در نتیجه آن ۹ کودک و یک زن کشته شدهاند. ،ذبیحالله مجاهد، سخنگوی ارشد حکومت طالبان، با انتشار اعلامیهای گفته است که هدف این حمله یک «منزل مسکونی» بوده است. او همچنین گزارش داده که ارتش پاکستان مناطقی از پکتیکا و کنر را نیز بمباران کرده که در نتیجه آن شماری از «غیرنظامیان» زخمی شدهاند.
این بمباران پس از آن صورت گرفت که یک حملهکننده انتحاری مقر پلیس پاکستان در پیشاور را هدف قرار داد و در نتیجه آن سه افسر پلیس کشته و ۱۱ نفر دیگر زخمی شدند. هیچ گروهی مسئولیت این حمله را برعهده نگرفته است، اما تلویزیون دولتی پاکستان گزارش داد که مهاجمان، اتباع افغانستان بودهاند.
حمله شب گذشته پاکستان به خاک افغانستان، فارغ از اینکه چه تأثیری بر روابط و ادامه مذاکرات خواهد گذاشت، حامل این پیام مهم بود که دست پاکستان برای حمله به افغانستان بیش از آنچه تصور میشد، باز شده است. این حمله درست در میانه آتشبس موقت نشان داد که حمله به خاک افغانستان حالا به یک روند عادی برای پاکستان بدل شده است، بدون آنکه در نظر گرفته شود آتشبسی در کار است.
از سوی دیگر، این حمله که درست پس از حملات اخیر در پاکستان صورت گرفته، نشان داد که اسلامآباد و راولپندی دیگر سرنخ تمام حملات انتحاری را به کابل پیوند میزنند؛ به این معنا که هرجا حملهای صورت گیرد، تاوان آن را باید آن سوی خط دیورند پرداخت. همچنین بمباران خاک افغانستان درست در شرایطی که مذاکرات سخت و پیچیده شده و آتشبس نیمبندی در جریان بود، این پیام را مخابره کرد که اگر صبر اسلامآباد لبریز شود، دیگر پایبند به هیچ توافقنامه یا آتشبسی نخواهد بود، ولو اگر منجر به تداوم چرخه خشونت شود. طبعا پاکستان میداند که این حمله پاسخ مشابهی دریافت خواهد کرد.
بازگشت اسلامآباد به استفاده از گزینه نظامی، اگرچه مرز میان دو طرف را دوباره به محل تنش داغ روابط تبدیل کرد، اما نشان داد که تلاشهای سیاسی برای حل بحران، دچار یخزدگی شده است. بازگشت به نقطه اول تنش درست پس از چند دور مذاکرات نشان داد که تلاشهای طرفین و میانجیگری کشورها هم نتوانسته آتش این تنش را فرونشاند. بلکه تلاشهای دیپلماتیک تنها به طور موقت بحران را کنترل کردهاند. این حمله نهتنها آتش درگیری را تشدید خواهد کرد، بلکه روند مذاکرات را پیچیده و چشمانداز صلح را مبهمتر کرده است.
پس از هر تنش جدید در روابط دو طرف، سریعا این سؤال مطرح میشود که آینده چه خواهد شد. شرایط کنونی روابط میان طالبان و اسلامآباد که گاهی به دامن جنگ میافتد و گاهی هم اسیر مذاکرات به بنبست خورده میشود، پاسخ به این سؤال را به اندازه حل بحران سخت کرده است. روابطی که روزگاری در سطح شراکت راهبردی رسیده بود، حالا به همزیستی خصمانهای بدل شده که نهتنها با سیاستهای سرد، محتاطانه و بیاعتمادی آمیخته شده، بلکه هرچند طرفین تمایلی به قطع کامل روابط و خراب کردن تمام پلهای پشت سر ندارند، ادامه همکاری آنقدر سخت شده است که راهحلی برای آن پیدا نمیشود. بلکه مسیر این بحران طولانیتر و خروج از آن دشوارتر شده است.
روابط پاکستان و طالبان که به دلیل اعلام استقلال طالبان و از دست رفتن نفوذ اسلامآباد به بیثباتترین نقطه خود رسیده، روابط را وارد چرخه خطرناکی از خشونت کرده که دیگر راهکارهای قدیمی پاسخگو نخواهد بود. پیچیدگی بحران به نظر میرسد ادامه راههای رفته برای حل بحران را منسوخ و ناکارآمد کرده و سازوکاری تازه میطلبد. این در حالی است که خطر سیاستهای پنهانی علیه یکدیگر برای داشتن دست برتر در بحران، در شرایطی که مکانیزمهای حل بحران نتوانسته پاسخگو باشد، بر پیچیدگی و برونرفت از بحران میافزاید و خطر تشدید تنش با ابعادی گسترده را چندین برابر خواهد کرد.
تلویزیون اینترنتی ایراف آغاز به کار کرد
آخرین اخبار افغانستان را در ایراف بخوانید:
کریدور واخان؛ مسیر تازه تجارت افغانستان با شرق آسیا
محکومیت گسترده حملات هوایی به شرق افغانستان؛ ارتش پاکستان کشتار غیرنظامیان را رد کرد
وزیر اطلاعات پاکستان: رهبر تیتیپی طراح اصلی انفجار اسلامآباد بود
حملات تازه پاکستان: محکومیت شدید طالبان، واکنش رهبران و اعتراض مردم افغانستان









