به گزارش ایراف، شبکه دولتی آلمان «دویچهوله» در گزارشی ویدیویی اخیر تأکید کرده است که «بیش از دو دهه پس از ۱۱ سپتامبر، القاعده ناپدید نشده، بلکه خود را تطبیق داده است.»
این ارزیابی با گزارشهای رسانههای معتبر بینالمللی از جمله والاستریت ژورنال و الجزیره همخوانی دارد؛ گزارشهایی که نشان میدهد شاخه منطقهای القاعده موسوم به «جماعت نصرتالاسلام والمسلمین» در آستانه تصرف باماکو، پایتخت مالی قرار گرفته است.
این گروه که در منطقه ساحل آفریقا، بهویژه در مالی، بورکینافاسو و نیجر فعالیت دارد، با مسدود کردن مسیرهای انتقال سوخت، عملاً باماکو را زیر محاصره اقتصادی قرار داده و این کشور را فلج کرده است.
تغییر راهبردی القاعده
با وجود نابودی یا بازداشت رهبران ارشد و میانی القاعده در افغانستان و پاکستان طی دو دهه گذشته، این گروه با اتخاذ یک راهبرد کلیدی توانسته دوام بیاورد: تبدیل از یک ساختار سلسلهمراتبی و متمرکز به شبکهای از شاخههای غیرمتمرکز.
شاخهها ضمن پایبندی به ایدئولوژی «القاعده مرکزی» (Al-Qaeda Central)، استقلال عملیاتی دارند و همین تغییر باعث شده گروه با وجود از دست دادن رهبرانش، همچنان نفوذ خود را حفظ کند.
شاخههای فعال و تاریخچه
– جماعت نصرتالاسلام والمسلمین (JNIM): قدرتمندترین شاخه در غرب آفریقا، متشکل از «القاعده در مغرب اسلامی» و چند گروه مسلح مالی.
– الشباب: شاخه ثروتمند القاعده در سومالی با درآمد سالانه بیش از ۱۰۰ میلیون دلار؛ این گروه در نوامبر ۲۰۲۵ بخشهای بزرگی از جنوب و مرکز سومالی را تحت کنترل دارد.
– القاعده در عراق (AQI): در سال ۲۰۰۴ شکل گرفت و بعدها به «داعش» تبدیل شد.
– القاعده در شبهجزیره عرب (AQAP): تأسیس در سال ۲۰۰۹، فعال در یمن و عربستان.
– القاعده در شبهقاره هند (AQIS): ایجاد در سال ۲۰۱۴، زمانی مسئول حملات بزرگ علیه تأسیسات امنیتی پاکستان بود، اما اکنون عمدتاً غیرفعال است.
– هراسالدین (HAD): در سوریه ظهور کرد اما توسط القاعده منحل اعلام شد.
تأثیر طالبان و توافق دوحه
تسلط طالبان بر افغانستان الهامبخش شاخههای افراطی بوده است.
با این حال، توافق آمریکا–طالبان در دوحه (۲۰۲۰) ضربهای جدی به «القاعده مرکزی» و شاخه شبهقاره هند وارد کرد.
یکی از شروط توافق این بود که طالبان اجازه ندهند القاعده از خاک افغانستان برای تهدید آمریکا و متحدانش استفاده کند.
در نتیجه، القاعده مرکزی حتی نتوانست مرگ ایمنالظواهری، رهبر دوم خود، در کابل در ژوئیه ۲۰۲۲ را رسماً اعلام کند یا جانشین او را معرفی نماید.
تهدیدی مقاوم
القاعده تاکتیکهای خود را تغییر داده اما ایدئولوژی محوریاش ثابت مانده است.
این گروه از انجام حملات بزرگ در غرب خودداری میکند تا واکنش شدید بینالمللی را برنیانگیزد و در عوض بر گسترش قلمرویی در آفریقا تمرکز دارد.
این «صبر استراتژیک» القاعده را از داعش در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ متمایز میکند؛ دورانی که داعش همزمان با تصرف قلمرو، حملات بینالمللی بزرگ انجام داد و نهایتاً با پاسخ نظامی گسترده نابود شد.
عوامل رشد
کارشناسان معتقدند ضعف حکمرانی، مداخله خارجی، جنگهای مداوم و نابرابری اقتصادی محیطی مناسب برای رشد شاخههای القاعده فراهم کرده است.
این گروهها با تکیه بر ایدئولوژی قوی خود را بهعنوان بدیلی برای دولتهای ناکام معرفی میکنند.
گفتنیاست که هرچند رهبری مرکزی القاعده ضعیف شده، نفوذ آن در فضای افراطگرایی رو به گسترش است.
شاخههای منطقهای با استقلال نسبی اما همسو با ایدئولوژی مرکزی، مسیرهای تازهای برای تأمین مالی، جذب نیرو و ایجاد پایگاههای عملیاتی فراهم کردهاند.
این روند نشان میدهد القاعده همچنان تهدیدی جهانی باقی مانده و با ترکیب جنگ و مانور سیاسی، به دنبال تثبیت جایگاه خود در عرصه بینالمللی است.









