به گزارش ایراف، سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در گفتوگویی تلفنی با سرگئی لاوروف، همتای روسیاش، درباره تحولات منطقهای از جمله تنشهای جاری میان افغانستان و پاکستان گفتوگو کرد. این در حالی است که چند روز پیش، رئیس دستگاه دیپلماسی ایران در تماسهای تلفنی جداگانه با متقی و دار درباره تحولات کنونی منطقه رایزنی کرده بود. این تماسها در شرایطی انجام میشود که گفتوگوهای میان طالبان و پاکستان، علیرغم چند دور مذاکره، با شکست مواجه شده و نهتنها توافقی حاصل نشده، بلکه اتهامزنیها و هشدارهای دوطرف، دستیابی به توافقی سریع را با مانع جدی روبهرو کرده است.
در این میان، شکستهای پیدرپی مذاکرات استانبول و افزایش ناامیدی از حل اختلافات که با لفاظیها و هشدارهای تند دوجانبه همراه شده، اکنون زنگ خطر جدی برای ورود منطقه به یک درگیری اجتنابناپذیر با پیامدهای گسترده را به صدا درآورده است. این نگرانی در حالی تشدید شده که سایه ورود بازیگران غیرمنطقهای چون ایالات متحده، چه بهصورت مستقیم و چه غیرمستقیم، بر سر این بحران سنگینی میکند.
گره کور تنش طالبان و اسلامآباد و عواقب منطقهای آن
تنشهای اخیر میان پاکستان و طالبان ممکن است این تصور را تقویت کرده باشد که طالبان به متحدان قدیمی خود پشت کرده و مسیر دیگری را برگزیدهاند، اما این واقعیت را نیز آشکار کرده که حمایتهای بیرویه مالی و مادی از گروههای نیابتی برای دستیابی به اهداف استراتژیک و سیاسی، همواره کارساز نیست و حتی ممکن است نتیجهای معکوس داشته باشد. بهطوریکه پاکستان در چهار سال گذشته نهتنها به افسانه «عمق استراتژیک» دست نیافت، بلکه به بازیگری درجه چندم در سیاستهای طالبان بدل شد و اکنون در «چاله استراتژیک» فروغلتیده است.
این شکست دیپلماتیک اسلامآباد در معادلات افغانستان در حالی رخ داده که هشدارهای پاکستان بیامان به سمت قندهار روان است و جنگ تبلیغاتی شدیدی میان دوطرف شکل گرفته است. این عبرت تاریخی اکنون دوباره زنده شده و در صورت تکرار، عواقب این خطای استراتژیک دامن همه را خواهد گرفت.
طولانی شدن مذاکرات میان طالبان و پاکستان و بینتیجه ماندن آن، نخستین تأثیر خود را بر افزایش ناامنی و گسترش فعالیت گروههای تروریستی در منطقه خواهد گذاشت. با بالا گرفتن تنش میان دوطرف و افزایش فشار اسلامآباد بر کابل، طالبان نیز برای مقابلهبهمثل از تحریک طالبان پاکستانی بهره خواهد گرفت. تشدید فعالیتهای تیتیپی که امنیت شکننده پاکستان را متزلزلتر خواهد کرد، اسلامآباد را ناگزیر به حمایت از گروههای تروریستی مخالف طالبان چون داعش خواهد کرد.
اسلامآباد که در مواجهه با بحرانهای افغانستان همواره از ابزار گروههای نیابتی و افراطی استفاده کرده، اینبار نیز دست به کار خواهد شد. در چنین شرایطی، ورود داعش به این بازی، تنها دامن افغانستان را نخواهد گرفت. آسیای مرکزی، قبله آمال و آرزوهای داعش شاخه خراسان است. حمایت از تحرکات داعش در افغانستان، مسیر ورود این گروه به آسیای مرکزی و دیگر نقاط منطقه را هموارتر خواهد کرد.
این در حالی است که فروغلتیدن بیشتر افغانستان به دامن داعش، چیزی نیست که روسیه با به رسمیت شناختن طالبان به دنبال آن باشد. روسیه که در این امر پیشگام شده بود، هدف اصلی از شناسایی طالبان را مبارزه با تروریسم، بهویژه داعش، عنوان کرده بود، اما تداوم این جنگ نهتنها به این شراکت امنیتی لطمه میزند، بلکه مسکو را از رؤیای «حیاط خلوت امن» که بهای آن حذف نام طالبان از فهرست گروههای تروریستی و اعطای شناسایی بینالمللی بود، محروم خواهد کرد.
پیامدهای منطقهای برای ایران
از سوی دیگر، برای جمهوری اسلامی ایران نیز تداوم این بحران به معنای ناامن شدن مرزهای شرقی است. سقوط دوباره افغانستان به چرخه خشونتبار درگیریهای افراطی، در سایه حکومتی که پس از گذشت بیش از چهار سال از عمر آن با مشکلات فزایندهای دستوپنجه نرم میکند، چیزی جز تشدید خشونت و ناامنی به بار نخواهد آورد، اما داستان به همینجا ختم نمیشود؛ تداوم این تنش بر پروژههای اقتصادی، همکاریهای تجاری از یکسو و بحران مهاجرت از سوی دیگر تأثیرگذار خواهد بود.
وقتی پای آمریکا در میان است
این بحران، خود بحرانی دیگر را در دل نهفته دارد: نقش آمریکا. عبدالحفیظ منصور، خبرنگار، فعال سیاسی و از چهرههای برجسته جهادی دوران مقاومت افغانستان علیه شوروی، در مصاحبهای اختصاصی با ایراف، به نقل از دیپلماتهای آمریکایی گفت که آمریکا برای ضربهزدن به پاکستان و جبران شکست خود در افغانستان، از طالبان برای مقابله با پاکستان حمایت میکند.
او در حالی این موضوع را مطرح میکند که برخی دیگر از ناظران معتقدند ایالات متحده با حمایت از پاکستان، بهصورت غیرمستقیم و بهعنوان متحد قدیمی در مبارزه با تروریسم، در پی بازپسگیری نفوذ از دسترفته خود در افغانستان است. بهویژه آنکه اکنون رقبایی چون چین و روسیه در غیاب این حضور، در حال تقویت نفوذ و پیشبرد سریع برنامههای اقتصادی و سیاسی خود هستند.
منطقه جنوب آسیا و آسیای مرکزی اکنون به کانون توجه کاخ سفید تبدیل شده است؛ چراکه چین با روندی شتابان و با هدف تغییر نظم منطقهای، در پی تحقق پروژههای خود است و روسیه نیز با استفاده از سازمانهایی چون سازمان همکاری شانگهای، در حال گسترش نفوذ خود است.
ورود آمریکا برای جمهوری اسلامی ایران که اکنون در وضعیت تنهایی به سر میبرد، به معنای عقبنشینی نقش تهران در تحولات منطقهای، بهویژه افغانستان، خواهد بود؛ کشوری که تحولات آن تأثیر مهمی بر تهران دارد. این در حالی است که علیرغم درخواستهای تهران برای میانجیگری میان طرفین، تاکنون پاسخ مثبتی به این آمادگیها داده نشده است.
شاید طالبان تمایل بیشتری برای همکاری با تهران جهت ایجاد موازنه در برابر اسلامآباد داشته باشد، اما پاکستان روی خوش خود را به سمت آمریکا و متحدانش نشان خواهد داد. سیاست پاکستان همواره مبتنی بر یارگیری از بازیگران قدرتمند برای حل بحرانهای بیرونی بوده است.
بنابراین، حضور ترکیه و قطر، تمایل اسلامآباد به درگیری واشنگتن در این بحران، و خواست آمریکا برای بازگشت به منطقه بهمنظور مقابله با پیشروی فزاینده مسکو و چین و تحت فشار قرار دادن تهران، خطر بازگشت آمریکا به این بحران را فعال کرده است.
در چنین شرایطی، طبیعی است که ورود آمریکا – که تاکنون بهنظر میرسد بهصورت غیرمستقیم و از طریق ترکیه، قطر و خود پاکستان بوده – ضمن افزایش شدید رقابتهای منطقهای، توازن و نظم کنونی را نیز برهم خواهد زد. فراهمسازی مسیر بازگشت آمریکا اما برای تهران و مسکو به معنای ورود به دوران تازهای از رقابتها و تشدید فزاینده آن خواهد بود.
این در حالی است که موقعیت تهران از سمت غرب ناپایدار است و برای مسکو نیز نشانههایی از تمایل رهبران کشورهای آسیای مرکزی برای نزدیکی به آمریکا دیده میشود. بهطوریکه اخیراً شاهد گرایش دوشنبه به نزدیکی با واشنگتن بودهایم.
نتیجهگیری
در نتیجه، منطقه برای مهار دامنه بحران و جلوگیری از افتادن در باتلاق دیگری از ناامنی ناشی از فعالیت گروههای تروریستی و مقابله با بازگشت آمریکا، ناگزیر است به سازوکاری منطقهای متوسل شود؛ امری که ضرورت آن بیش از پیش احساس میشود. در چنین شرایطی، تجمیع منافع باید در اولویت قرار گیرد.
تلویزیون اینترنتی ایراف آغاز به کار کرد
آخرین اخبار افغانستان را در ایراف بخوانید:
چهلزینه؛ پلهکان عرفان و تاریخ در قلب قندهار
تنشهای طالبان و پاکستان؛ ايران چگونه میتواند به حل بحران کمک کند؟
تنش طالبان–پاکستان: از خطر فزاینده تروریسم تا تشدید رقابتهای منطقهای









