ایران به دنبال گسترش نفوذ خود در تونس کشوری مهم در شمال آفریقا

به گزارش ایراف، اندیشکده INSS در وبسایت خود نوشته است که بازدید وزیر امور خارجه ایران، عباس عراقچی، از تونس در تاریخ ۱۰ سپتامبر گامی دیگر در تلاش‌های ایران برای گسترش نفوذ در شمال آفریقا و به ویژه تونس بود. این بازدید پس از سلسله اقداماتی صورت گرفت که به تقویت روابط تهران و تونس منجر شد و در نهایت در ژوئن ۲۰۲۴ تصمیم مشترک لغو نیاز به ویزا برای مسافران دو کشور اتخاذ شد. این تحول با بازدیدهای سطح بالا همراه بود، از جمله بازدید تاریخی رئیس‌جمهور تونس، قیس سعید، از ایران در ماه مه ۲۰۲۴.

رهبری تهران گسترش نفوذ در شمال آفریقا، به ویژه تونس، را هدف استراتژیک سیاست خارجی خود می‌داند، بر این اساس که این روند می‌تواند در چند حوزه به نفع ایران باشد:

۱. حوزه امنیتی

حضور ایران در تونس (و الجزایر) به تهران امکان می‌دهد تهدید امنیتی علیه مراکش را افزایش دهد، کشوری که تهران آن را همکار ایالات متحده و اسرائیل می‌داند و بزرگ‌ترین تهدید برای شریک استراتژیکش، الجزایر، می‌داند. در این چارچوب، تهران حتی به شورشیان پولیساریو که برای استقلال صحرای غربی می‌جنگند، کمک نظامی کرده است. تقویت روابط با تونس قطعاً در خدمت این هدف مهم است. علاوه بر این، با توجه به وخامت شدید روابط ایران با بسیاری از کشورهای اروپایی، حضور آن در تونس و نزدیکی جغرافیایی به اروپا می‌تواند به تهران کمک کند تا تهدید نظامی خود را به قاره اروپا، به‌ویژه کشورهایی مانند ایتالیا، افزایش دهد.

همچنین، با توجه به تهدیدات مقامات امنیتی ایران برای «بستن تنگه جبل‌الطارق» و تمایل نیروی دریایی ایران به گسترش عملیات در مدیترانه برای تهدید اسرائیل از غرب، حضور نظامی احتمالی ایران در تونس به تهران کمک می‌کند پایه‌های لازم برای تحقق این اهداف را فراهم کند. در عین حال، حضور نظامی قوی در تونس می‌تواند سکویی برای گسترش نفوذ ایران به لیبی باشد که تهران به آن علاقه‌مند است.

۲. حوزه سیاسی

ایران به دنبال گسترش نفوذ خود در نهادهای آفریقایی است تا تلاش‌های اسرائیل برای گسترش جایگاه دیپلماتیک و امنیتی‌اش در قاره را خنثی کند. همکاری با تونس (به همراه الجزایر و آفریقای جنوبی) به ایران امکان می‌دهد پایه سیاسی خود را در آفریقا، به ویژه در اتحادیه آفریقا، تقویت کند. هم‌زمان، گسترش روابط دیپلماتیک ایران این پیام را به شهروندان خود و جامعه جهانی منتقل می‌کند که انزوای دیپلماتیک بی‌فایده است و به آسانی قابل شکستن است، همان‌طور که روابط ایران با تونس نشان می‌دهد.

علاوه بر این، آفریقا نقش مهمی در تلاش گسترده‌تر ایران برای گسترش در «جهان جنوب» (آفریقا و آمریکای لاتین) در چارچوب سیاست «نگاه به شرق» دارد. این سیاست برای مقابله با انزوای روزافزون ایران طراحی شده و منابع را به این مناطق هدایت می‌کند. به همین دلیل، در سال‌های اخیر ایران سرمایه‌گذاری زیادی در تقویت روابط با کشورهای عربی، از جمله آن‌هایی که روابطی با اسرائیل دارند یا داشته‌اند، انجام داده است. تهران به نظر می‌رسد معتقد است که رفتار اسرائیل نسبت به نوار غزه و حمایت آمریکا از آن، زمینه مناسبی برای تعمیق همکاری با کشورهای عربی، از جمله کشورهای شمال آفریقا، فراهم کرده است. روابط نزدیک ایران با الجزایر که روابط عمیقی با رهبری کنونی تونس دارد نیز به نزدیکی تهران به تونس کمک کرده است.

علاوه بر این، ایران مصر را به عنوان یک کشور کلیدی می‌بیند، به ویژه به دلیل نزدیکی آن به لیبی. بنابراین، ایران به طور دیپلماتیک در تلاش است همکاری میان قاهره و تهران را گسترش دهد (از جمله اقدامی نمادین که تغییر نام خیابانی در تهران بود که قبلاً به قاتل رئیس‌جمهور انور سادات، خالد الاسلامبولی، اختصاص داشت و اکنون به نام حسن نصرالله، دبیرکل پیشین حزب‌الله که توسط اسرائیل کشته شده است، نام‌گذاری شده است). با این حال، علی‌رغم گرم شدن روابط بین دو کشور، مصر مانند چند کشور آفریقایی دیگر با تلاش‌های ایران برای ایجاد تنش‌های فرقه‌ای در داخل کشور و گسترش نفوذ شیعیان مخالفت می‌کند. اخراج دیپلمات سابق ایرانی، امیر موسوی، از الجزایر در سال ۲۰۱۸ به دلایل مشابه نشان‌دهنده این مقاومت است.

۳. حوزه اقتصادی

به طور کلی، ایران به دنبال کشورها و مسیرهایی است که به آن اجازه دهد تحریم‌های اعمال شده علیه خود را دور بزند. اگرچه روابط اقتصادی میان تونس و ایران در گذشته ناچیز بود—واردات تونس از ایران در سال ۲۰۲۲ به ۱.۴ میلیون دلار کاهش یافته بود که نسبت به ۴.۸ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵ کاهش یافته است؛ صادرات تونس به ایران نیز از ۱۲.۵۸ میلیون دلار در سال ۲۰۱۴ به تنها ۸۰ هزار دلار در سال ۲۰۲۳ کاهش یافته است—تشکیل کمیته مشترک اقتصادی بین دو کشور که در آوریل ۲۰۲۵ توافق شد، نمونه‌ای از تمایل ایران برای استفاده از تونس جهت گسترش روابط اقتصادی و دور زدن تحریم‌های غربی است.

۴. حوزه مذهبی

اگرچه تنها چند هزار شیعه در تونس زندگی می‌کنند، اما برای ایران حضور آنها بستری برای تعمیق نفوذش در این کشور است. الجزایر و لیبی نیز حضور شیعی قابل توجهی ندارند که این موضوع برای ایران اهمیت دارد چون می‌ترسد تغییر رژیم‌ها، به ویژه در الجزایر، به روابطش با تهران آسیب برساند. بنابراین، تهران در تلاش است روابط خود را با جوامع شیعی تونس تقویت کند تا بدون توجه به اینکه چه کسی کشور را اداره می‌کند، نفوذ خود را تثبیت کند. برای تقویت ارتباط مستقیم با جمعیت شیعی تونس، ایران مراکز فرهنگی در تونس راه‌اندازی کرده و فعالیت نهادهای ایرانی مانند «اهل بیت» را گسترش می‌دهد.

در ظاهر، تقویت حکومت رئیس‌جمهور تونس، قیس سعید، انتظار می‌رفت که به دلیل کاهش نفوذ جنبش اخوان المسلمین (النهضة) و روند استبدادی تحت رهبری او، روابط تونس با ایران آسیب ببیند. با این حال، خصومت عمیق او نسبت به اسرائیل و رابطه نزدیک برادرش، نواف سعید، با ایران و به ویژه شیعه‌گری (در حالی که شایعاتی درباره شیعه بودن خودش نیز وجود دارد) و همچنین تنش‌های اخیر میان تونس و مراکش، همه این عوامل زمینه «مناسب» برای تعمیق همکاری با تهران را فراهم کرده است.

در زمینه اسرائیل، بازدید عراقچی از تونس نمونه‌ای دیگر از چالش رو به رشد سیاسی و مذهبی ایران است. اگرچه معمولاً توجه اصلی به تهدیدات مستقیم ایران به اسرائیل معطوف می‌شود—برنامه هسته‌ای، توانایی‌های موشکی و پهپادی، محور مقاومت منطقه‌ای و نیروهای نیابتی آن—این روند نگران‌کننده که در سال گذشته تشدید شده است، نباید نادیده گرفته شود.

اسرائیل می‌تواند اقدامات دیپلماتیک متعددی در پاسخ به این توسعه نگران‌کننده در روابط تونس و ایران اتخاذ کند. نخست، می‌تواند از دولت آمریکا بخواهد تا از نفوذ خود بر رژیم تونس استفاده کرده و خواستار کاهش روابط آن با تهران شود.

همزمان، اسرائیل باید با کشورهای عرب معتدل (مصر، امارات متحده عربی و عربستان سعودی) و کشورهای اروپایی که علاقه‌مند به تقویت ثبات کشورهای شمال آفریقا هستند، مانند ایتالیا، همکاری کند. این کشورها که اساساً نسبت به گسترش جایگاه سیاسی و امنیتی ایران در شمال آفریقا بدگمان هستند، باید بر قیس سعید و حلقه نزدیکانش فشار آورند تا اقداماتی انجام دهند که مانع از گسترش نفوذ ایران در تونس شود. این باید شامل کارزار قاطع علیه نهادهای تأسیس شده توسط ایران در تونس باشد که هدفشان تثبیت رابطه مستقیم تهران با جوامع شیعی تونس است.

از همه مهم‌تر، این تحولات در روابط تونس و ایران اهمیت رابطه‌ای را که اسرائیل در چند دهه گذشته با مراکش ایجاد کرده است، برجسته می‌سازد، که خود نیز پیشتاز مبارزه با گسترش نفوذ ایران در شمال آفریقا است. بنابراین، بسیار مهم است که این روابط را عمیق‌تر کرده و همراه با کشورهای دیگر برنامه‌ای مشترک برای کاهش نفوذ ایران در قاره آفریقا به ویژه در شمال آفریقا تدوین کرد.

با توجه به افزایش تنش‌ها میان ایران و غرب (به ویژه ایالات متحده، همچنین آلمان، بریتانیا و فرانسه، به دلیل اختلافات بر سر برنامه هسته‌ای ایران)، احتمالاً تمایل ایران برای گسترش سیاسی و نظامی در کشورهای بیشتری در سراسر جهان، به ویژه در قاره آفریقا، تشدید خواهد شد. در حال حاضر، استفاده از پایان جنگ در نوار غزه که همکاری اسرائیل و مراکش را به تعویق انداخته بود، اهمیت فراوانی دارد تا تلاش‌ها نسبت به مراکش و سایر کشورهای آفریقایی برای ساختن استراتژی یکپارچه مقابله با دخالت‌های ایران در شمال قاره و به ویژه در تونس افزایش یابد.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=93077
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x