مرگ‌های مرموز، پرونده‌های باز؛ نگاهی به ترورهای سیاسی دوره جمهوریت در افغانستان

به گزارش ایراف، دو دهه‌ای پس از کنفرانس بن، یکی از پرفرازونشیب‌ترین دوره‌های تاریخ معاصر افغانستان بوده است؛ روزگاری که هرچند این کشور را وارد دوران تازه‌ای از تحولات سیاسی و تجارب جدید کرد، اما انتحار، ترور و قتل‌های زنجیره‌ای مشکوک نیز بخشی از آن را تشکیل داد. قتل‌های زنجیره‌ای دهه ۸۰ خورشیدی و ترورهای مرموز سال‌های پس از آن، که بیشتر چهره‌های دوره جهاد علیه شوروی را هدف قرار داد، پرونده‌های مشکوک را رقم زد که بسیاری از آن‌ها ناتمام ماند و تا امروز مانند معمایی لاینحل باقی مانده است.

همین چند روز پیش، سالگرد ترور سید مصطفی کاظمی، از چهره‌های برجسته سیاسی و جهادی افغانستان بود. او که از شخصیت‌های تأثیرگذار دوره جهاد و پساکنفرانس بن به‌شمار می‌رفت و بسیاری او را با روحیه تلاش برای اصلاحات اقتصادی می‌شناختند، در ۱۵ آبان ۱۳۸۶ طی سفری به بغلان، هدف حمله تروریستی قرار گرفت. ۱۸ سال از این رویداد می‌گذرد؛ تروری که تا امروز هیچ گروهی مسئولیت آن را برعهده نگرفته است. بسیاری از ناظران، این رویداد را آغازگر زنجیره‌ای از ترورهایی می‌دانند که بعدها دامن دیگر چهره‌های افغانستان را گرفت. برخی معتقدند این ترور، یکی از پیچیده‌ترین و مبهم‌ترین ترورهای تاریخ افغانستان بود و مرموز بودن نوع آن، نقش طالبان را به‌عنوان یکی از متهمان این پرونده رد کرده بود؛ اما این اتفاق به همین‌جا ختم نشد. عدم رسیدگی جدی به پرونده ترور سید مصطفی کاظمی، منجر به آن شد که زنجیره این ترورها ادامه و گسترش پیدا کند.

پس از سید مصطفی کاظمی، ژنرال داوود و برهان‌الدین ربانی از برجسته‌ترین چهره‌هایی بودند که به سرنوشت مشابهی دچار شدند. بعدها افرادی چون مولانا سیدخیلی، فرمانده پلیس قندوز  و شاه‌جهان نوری، فرمانده پلیس تخار که از چهره‌های نزدیک به حزب جمعیت اسلامی بودند، ترور شدند. نقطه مشترک تمامی این ترورها، باز بودن پرونده‌ها تا امروز و نامشخص بودن عوامل پشت پرده آن‌ها بود. در پس هریک از این ترورها، سرنخ‌هایی وجود داشت که هیچ‌کدام به قاتل نرسید یا نخواستند برسد.

چنان‌که در جریان ترور برهان‌الدین ربانی، حرف‌وحدیث‌های بسیاری متوجه شورای عالی صلح شد که ربانی ریاست آن را برعهده داشت. در آن زمان، نام دو فرد در پیوند با ترور ربانی بر سر زبان‌ها افتاد: رحمت‌الله واحدیار، از اعضای ارشد شورای عالی صلح که به‌عنوان رابط اصلی این نهاد با طالبان شناخته می‌شد، و معصوم استانکزی، رئیس دبیرخانه ابن شورا. واحدیار در جریان رسیدگی به پرونده ربانی در متن این رویداد قرار گرفت. براساس شواهد آن زمان، او نقشی کلیدی در انتقال عامل انتحاری به دیدار با ربانی داشته است؛ نقشی که با همراهی استانکزی پررنگ‌تر شد؛ فردی که بعدها به مقام‌های کلیدی‌تری در دولت دست یافت.

برخی دیگر از نزدیکان ربانی اما به نقش آمریکایی‌ها در ترور او اشاره می‌کنند. مولوی حبیب‌الله حسام، از اعضای ارشد حزب جمعیت اسلامی، در یادداشتی به مناسبت سالگرد ربانی، به نقش آمریکایی‌ها در جریان ترور او اشاره کرده بود. او در استدلال خود، به نقل از ربانی نوشته بود که سفرهای او به مناطق مختلف افغانستان، خشم آمریکایی‌ها را برانگیخته بود. چنان‌که زمانی که به ولایت غور رسیده بود، آمریکایی‌ها به کرزی دستور داده بودند که جلو سفر ربانی را بگیرد. او همچنین روایت می‌کند که چهار روز پیش از ترور ربانی، شخصی با سابقه جهادی برجسته به او گفته بود که قرار است استاد به‌دست آمریکایی‌ها ترور شود.

ناتو و خیانت به متحدان؟

پس از این ترورها، مجله آلمانی اشپیگل در دسامبر ۲۰۱۴، در گزارشی تحت عنوان «فهرست اوباما: تاریخچه مشکوک قتل‌های هدفمند در افغانستان» مدعی شد که به اسناد محرمانه‌ای از ناتو دست یافته است که نشان می‌دهد نیروهای خارجی حاضر در افغانستان، فهرستی از افرادی را تهیه کرده‌اند که باید مورد هدف قرار بگیرند. این مجله همچنین افزوده بود که افرادی چون عطا محمد نور، والی قدرتمند آن زمان ولایت بلخ، فردی که به‌عنوان امپراتور شمال شناخته می‌شد، در این لیست بوده است؛ کسی که به گفته خودش، متحد ۱۳ ساله جامعه جهانی در جنگ علیه تروریسم بود. او در آن زمان، در واکنش به این گزارش گفته بود که اگر نام او در فهرست دشمنان ناتو بوده، پس ترور دیگر شخصیت‌های افغانستان نیز به‌دست این سازمان انجام شده است.

تداوم این ترورها، ماهیت افراد ترور شده، ناتمام ماندن روند رسیدگی به پرونده‌ها، نوع ترور و رها شدن روند دادرسی، و عدم پذیرش مسئولیت این کشتارها از سوی گروهی خاص، ناظران را متقاعد کرده بود که این ترورها نمی‌تواند صرفاً کار نیروهای طالبان یا دیگر مخالفان مسلح دولت وقت بوده باشد.

افراد ترور شده و نحوه ترور آن‌ها، مانند کاظمی که آن را به ترور هالیوودی تشبیه کرده بودند، به‌زعم برخی تحلیلگران، از توان طالبان یا دیگر گروه‌های مخالف دولت خارج بود؛ امری که دولت کرزی نه‌تنها آن‌ها را حل نکرد، بلکه مسئولیت آن متوجه گروه‌هایی شد که در آن‌سوی مرز علیه افغانستان فعال بودند و ظاهرا هیچکس به آنان دسترسی نداشت.

آورده شدن نام ناتو در پرونده این قتل‌ها، درست در شرایطی که ادامه رسیدگی به آن‌ها دشوار و نیمه‌تمام رها شده بود، از یک‌سو، و احتمالاً ناتوانی دولت در پیگیری آن‌ها به‌دلیل وجود طرفی قدرتمند در پشت پرده، این پرسش را در تمام این سال‌ها زنده نگه داشته است: آیا ناتو مسئول مستقیم این ترورها بوده است؟ و چرا این متحدان باید به موانعی برای این سازمان و هم‌پیمانانش در افغانستان بدل شوند؟

تلویزیون اینترنتی ایراف آغاز به کار کرد

آخرین اخبار افغانستان را در ایراف بخوانید:

 

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=92860
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x