طرح اشغالگرانه ترامپ برای غزه | بازی پاکستان در زمین آمریکا؟

به گزارش ایراف، سناتور اسحاق دار، معاون نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه پاکستان، به‌منظور شرکت در نشست وزرای امور خارجه هفت کشور بزرگ مسلمان که در آن دربارهٔ گام بعدی طرح اشغالگرانه ترامپ برای غزه گفت‌وگو می‌شود، به ترکیه سفر کرد. رسانه‌های پاکستانی گزارش داده‌اند که تمام مقدمات سفر او به دعوت هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، انجام شده است. وزارت امور خارجه ترکیه نیز در بیانیه‌ای که روز سه‌شنبه گذشته منتشر شد، اعلام کرد قرار است در این نشست، دار و فیدان دربارهٔ وضعیت در حال تحول غزه و مراحل و روش‌های بعدی برای دستیابی به صلح پایدار در فلسطین گفت‌وگو کنند.

این جلسه پس از نشست قبلی با ترامپ در نیویورک برگزار می‌شود که در آن شرکت‌کنندگان چارچوبی برای «ثبات بلندمدت» در غزه را بررسی کردند. هاکان فیدان نیز گفته که در این نشست دربارهٔ چگونگی ورود به «مرحلهٔ دوم» روند صلح بحث خواهد شد.

پاکستان و دوراهی عمل‌گرایی استراتژیک یا عبور از آرمان فلسطین؟

این سفر در حالی انجام شد که هم‌زمان، احتمال مشارکت پاکستان در طرح ترامپ برای اشغال غزه بالا گرفته و واکنش‌برانگیز شده است. آکسیوس چند روز پیش به نقل از سه منبع آگاه گزارش داد که مقامات آمریکایی گفت‌وگوهای حساسی را با طیف وسیعی از کشورها دربارهٔ ایجاد یک نیروی بین‌المللی برای استقرار در غزه انجام داده‌اند و قصد دارند طرحی را در چند هفتهٔ آینده ارائه دهند.

یک مقام آمریکایی به این رسانه گفته است که فرماندهی مرکزی ایالات متحده مسئولیت تهیهٔ پیش‌نویس این طرح را برعهده دارد. این طرح شامل یک نیروی پلیس جدید فلسطینی است که توسط آمریکا، مصر و اردن آموزش دیده و تأیید صلاحیت می‌شوند، در کنار نیروهایی از کشورهای عرب و مسلمان تحت فرمان آمریکا. این منابع همچنین گفته‌اند که کشورهایی از جمله آذربایجان، مصر و ترکیه تمایل خود را برای اعزام نیرو اعلام کرده‌اند.

در حالی که ترکیه بیش از همه آمادگی خود را برای مشارکت در این طرح اعلام کرده، ورود اسلام‌آباد به طرحی اشغالگرانه که قرار است معماری آن را آمریکا برعهده داشته باشد نیز واکنش‌برانگیز شده و به بحث داغ محافل سیاسی و افکار عمومی پاکستان بدل شده است؛ به‌ویژه آن‌که حالا نماینده‌ای برای شرکت در نشست کشورهای اسلامی برای گفت‌وگو دربارهٔ این طرح به ترکیه سفر کرده است.

این در حالی است که خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، چندی پیش تأکید کرده بود که بحث دربارهٔ «نیروی صلح غزه» هنوز در سطح مقامات ارشد در حال بررسی است و تاکنون تصمیم نهایی گرفته نشده است.

اکنون احتمال حضور پاکستان در این روند، جامعهٔ پاکستانی را دوقطبی کرده است. برخی این اقدام را یک ضرورت می‌دانند و معتقدند اسلام‌آباد باید مبتنی بر واقع‌گرایی استراتژیک عمل کند؛ اما بسیاری دیگر بر این باور اند که پیوستن به مأموریتی اشغالگرانه که غرب آن را طراحی کرده، به معنای هم‌سویی با رژیم صهیونیستی و رها کردن آرمان فلسطین است.

ورود پاکستان به این طرح، به نظر می‌رسد یک عامل جدی دارد: نقش ترامپ به‌عنوان طراح اصلی آن. پاکستان از زمان روی کار آمدن ترامپ، در حال تجربهٔ یک ماه‌عسل با ایالات متحده است. دیدارهای مکرر مقامات ارشد دو کشور، امضای توافق‌نامه‌های امنیتی، و نامزدی ترامپ برای جایزهٔ صلح نوبل از سوی اسلام‌آباد، نشانه‌هایی از بهبود روابط است. این دوستی، حالا در طرح ترامپ برای «آتش‌بس و صلح در غزه» بیشتر خود را نشان داده است. پاکستان در این مدت بسیار کوشیده تا بتواند نظر آمریکا را به سمت خود، حالا به هر قیمتی، جلب کند.

در همین راستا، منتقدان پاکستانی می‌گویند این طرح منجر به تقلیل جایگاه فلسطین شده و بیشتر مسئولیت‌های مالی را برعهدهٔ کشورهای عربی گذاشته، در حالی که از لحاظ امنیتی، رژیم صهیونیستی دست برتر را دارد؛ چیزی که کمتر شبیه صلح‌سازی و بیشتر به تحمیل صلح و در عمل اشغال غزه می‌ماند.

منتقدان همچنین می‌گویند در چنین شرایطی، پراکندگی اظهارات مقامات پاکستانی، معضل دیرینهٔ این کشور را نشان می‌دهد؛ کشوری که از یک‌سو قاطعانه همبستگی تزلزل‌ناپذیر خود را با آرمان فلسطین ابراز کرده و بر حق تصمیم‌گیری مستقل خود تأکید دارد، و از سوی دیگر، به‌دلیل محدودیت‌های اقتصادی و امنیتی، تلاش می‌کند تا از نظر دیپلماتیک با قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه ایالات متحده، همگام بماند.

منتقدان معتقدند چنین تعادل محتاطانه‌ای، خطر تضعیف موضع تاریخی پاکستان را به همراه دارد؛ موضعی که به‌طور سنتی از حاکمیت کامل فلسطین حمایت کرده و با هرگونه راه‌حل تحمیلی خارجی مخالفت کرده است. برای پاکستان، چالش صرفاً حمایت از طرح اشغالگرانه ترامپ نیست، بلکه ناتوانی در چگونگی شکل‌دهی موضع خود به‌گونه‌ای است که نتوانسته بین اخلاق و عمل‌گرایی، تعادل برقرار کند.

از سوی دیگر، صرفاً سر تکان دادن به خط آمریکا، خطر منزوی کردن افکار داخلی و تضعیف اعتبار پاکستان در جهان اسلام را به همراه خواهد داشت.

اتحاد نامقدس: پاکستان، مجری پروژه‌های آمریکایی؟

همان‌طور که منتقدان گفته‌اند، سرسپردگی اسلام‌آباد به واشنگتن، به‌دلیل حمایت‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی، به‌مثابهٔ شمشیر دو لبه عمل خواهد کرد. اطاعت بی‌چون‌وچرای اسلام‌آباد از فرمان‌های صادره از کاخ سفید، نه‌تنها تبعات داخلی دارد، بلکه پیامدهای منطقه‌ای نیز به دنبال خواهد داشت.

بی‌توجهی به صداهای داخلی و گام برداشتن در مسیر خلاف افکار عمومی، ضمن تضعیف جایگاه داخلی و تردیدآمیز بودن سیاست اسلام‌آباد در هم‌سویی با آرمان فلسطین، تبعات منطقه‌ای نیز در پی خواهد داشت.

تاریخ سیاسی پاکستان نشان داده که این کشور همواره کوشیده برای حل اختلافات بیرونی و منطقه‌ای خود، به دنبال جلب حمایت بین‌المللی باشد. طبیعتاً حمایت بی‌چون‌وچرا از ایالات متحده، در ازای دریافت امتیازات سیاسی، امنیتی و اقتصادی، منجر به حضور بیشتر واشنگتن در منطقه از طریق تسهیل‌سازی مسیر توسط اسلام‌آباد خواهد شد. تجربهٔ تاریخی همکاری پاکستان و آمریکا در افغانستان نشان داده که چگونه این اتحاد، به ایجاد تنش و درگیری در منطقه منجر شده است. تاریخ سیاسی منطقه نشان داده که این اتحاد نامقدس، به خیر منطقه و صلح نبوده و نتیجهٔ آن همواره به رقابت‌های تشدیدیافتهٔ ژئوپلتیکی و جنگ‌های نیابتی منجر شده است.


تلویزیون اینترنتی ایراف آغاز به کار کرد

آخرین اخبار افغانستان را در ایراف بخوانید:

توزیع زمین برای مهاجرین در هرات | کاهش قیمت مسکن و زمین در راه است

آموزش آنلاین در افغانستان؛ نظام آموزشی پویا، شفاف و مدرن

چشم‌انداز راهبرد توسعه همکاری‌های ریلی ایران و افغانستان

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=91880
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x