به گزارش ایراف؛ افغانستان با وجود مشکلات و چالشهای طولانیمدت سیاسی و امنیتی، همچنان یکی از کشورهای غنی از منابع طبیعی در جهان به شمار میرود.
برآوردهای سازمان زمینشناسی آمریکا ارزش ذخایر معدنی این کشور را بیش از یک تریلیون دلار تخمین میزنند و این ذخایر شامل مواد راهبردی مهمی مانند لیتیوم، مس، آهن و طلا هستند.
پس از خروج نیروهای ناتو و تغییر ساختار قدرت در افغانستان، کشورهای منطقه از جمله چین، ایران، روسیه، پاکستان و ترکیه تلاش کردند جایگاه خود را در حوزههای اقتصادی و ژئوپلیتیکی این کشور تثبیت کنند.
در این میان، ترکیه با هدف گسترش نفوذ و حضور اقتصادی، به ویژه در بخش معدن، فعالیتهای خود را افزایش داده است.
بر اساس گزارشها، شرکت ترکیهای «ATA MTAAIC» با حمایت غیرمستقیم دولت ترکیه و بهرهگیری از تجربه فنی خود قصد دارد استخراج طلا و مس را در افغانستان آغاز کند و وزارت معادن طالبان نیز امکانات لازم برای سرمایهگذاری خارجی را فراهم میکند.
با این حال، حضور ترکیه در بخش معدن افغانستان نگرانیهایی جدی ایجاد کرده است.
روابط نزدیک ترکیه با غرب و بهویژه آمریکا باعث شده این کشور بتواند نفوذ خود را در منابع افغانستان تقویت کند؛ اقدامی که مورد پذیرش چین و روسیه نیست.
علاوه بر این، رقابت ترکیه با چین و روسیه میتواند افغانستان را به میدان رقابت قدرتهای خارجی تبدیل کند.
در این گزارش تحلیلی، به بررسی نقش ترکیه در افغانستان از تلاش برای توسعه اقتصادی تا رقابت ژئوپلیتیکی با چین و روسیه در چارچوب سیاستهای واشنگتن ـ پرداخته میشود.
گسترش روابط اقتصادی و معدنی با افغانستان
روابط اقتصادی و معدنی میان ترکیه و افغانستان در حال گسترش است و نشان میدهد مناسبات دو کشور از سطح دیپلماسی سنتی فراتر رفته و به همکاریهای راهبردی و عملی در حوزههای زیرساختی و سرمایهگذاری تبدیل شده است.
یکی از نمونههای برجسته این روند، افزایش علاقهمندی شرکتهای ترکیهای به سرمایهگذاری در بخش معادن افغانستان است؛ برای مثال، یک شرکت ترکیهای در سال ۱۴۰۳ قراردادی به ارزش ۶.۲ میلیون دلار برای اکتشاف، استخراج و فرآوری سنگ مرمر در منطقه دَرانوَر ولایت قندهار امضا کرد.
علاوه بر این، در اکتبر ۲۰۲۲، نشست آنلاین مشترکی میان وزارت خارجه افغانستان و وزارت تجارت و صنایع معدنی ترکیه برگزار شد. در این نشست، نمایندگان بخشهای معدن، حملونقل و کشاورزی حضور داشتند و توافق شد تیم کاری مشترکی برای تسهیل سرمایهگذاری و توسعه تجارت تشکیل شود.
این اقدام میتواند زمینهساز تدوین نقشهراه همکاریهای بلندمدت میان دو کشور باشد.
با وجود این تحولات، سهم ترکیه در مقایسه با رقبای منطقهای مانند چین و ایران هنوز محدود است و بسیاری از پروژهها در مرحله مذاکره یا قراردادهای اولیه قرار دارند و وارد فاز اجرایی گسترده نشدهاند.
ورود ترکیه به بخش معدن افغانستان، علاوه بر اهداف اقتصادی، با انگیزههای ژئوپلیتیکی همراه است و بخشی از راهبرد کلان آنکارا برای تثبیت جایگاه خود بهعنوان هاب صنعتی منطقهای و کاهش وابستگی به قدرتهای بزرگ جهانی محسوب میشود.
سیاستهای اقتصاد منطقهای ترکیه در افغانستان یا تداوم دستورپذیری از غرب
حضور ترکیه در افغانستان بیش از آنکه اقدامی مستقل و در راستای توسعه این کشور باشد، بازتابی از سیاستهای غرب و بهویژه آمریکا در منطقه است. آنکارا با هدف تثبیت جایگاه خود در رقابتهای ژئوپلیتیکی، حضور خود را در چارچوب سیاستهای واشنگتن ادامه میدهد.
رویکرد ترکیه در ظاهر بر توسعه اقتصادی و همکاریهای معدنی متمرکز است، اما در واقع پیامدهای منفی متعددی برای افغانستان دارد.
تمرکز صرف بر پروژههای اقتصادی و معدنی بدون توجه به ثبات سیاسی، زیرساختهای ضعیف و چارچوب قانونی ناکارآمد، خطر سوءاستفاده از منابع طبیعی و شکست پروژهها را افزایش میدهد.
همچنین، پیروی ترکیه از سیاستهای غرب، افغانستان را به صحنه رقابت قدرتهای بزرگ، بهویژه چین و روسیه، تبدیل میکند و پیچیدگی نقش کشورهای منطقه، از جمله ایران، را در معادلات سیاسی و اقتصادی افزایش میدهد.
بنابر این سیاست ترکیه کمتر بر نیازها و منافع واقعی مردم افغانستان استوار است و بیشتر تکرار سیاستهای غربی برای موازنهسازی در برابر قدرتهای آسیایی است.
بدون مدیریت شفاف و نظارت مستقل، سرمایهگذاریهای ترکیه نه تنها به توسعه پایدار منجر نمیشود، بلکه افغانستان را وارد چرخه تازهای از وابستگی، رقابت خارجی و بیثباتی سیاسی میکند.
اهداف از حضور در افغانستان و پیامدهای منفی آن
حضور ترکیه در افغانستان ترکیبی از اهداف سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی است، اما بیش از آنکه در خدمت منافع مردم افغانستان باشد، در راستای اهداف راهبردی آنکارا و متحدان غربی آن است.
1. گسترش نفوذ در آسیای مرکزی
ترکیه از موقعیت افغانستان بهعنوان دروازهای به آسیای مرکزی بهره میبرد تا نفوذ خود را در کشورهای ترکتبار افزایش دهد. این سیاست که در چارچوب «اتحاد جهان ترک» دنبال میشود، رقابت ژئوپلیتیکی با روسیه و چین را تشدید میکند و افغانستان را به صحنه تقابل قدرتهای خارجی تبدیل میسازد.
2. پیوند با ناتو و آمریکا
وابستگی ترکیه به ناتو و آمریکا باعث میشود تصمیمهای آنکارا در افغانستان بیشتر در چارچوب سیاستهای واشنگتن اتخاذ شود و منافع واقعی افغانستان در حاشیه قرار گیرد.
3. دستیابی به منابع معدنی
تمرکز بر منابعی چون لیتیوم، مس و طلا، موقعیت صنعتی ترکیه را تقویت میکند، اما سرمایهگذاری در شرایط بیثباتی سیاسی و ضعف قانونی افغانستان، ریسک سوءاستفاده از منابع ملی را بالا میبرد و دستاورد اقتصادی قابل توجهی برای مردم این کشور ندارد.
حضور پررنگ چین در معادن و منابع طبیعی افغانستان
چین در سالهای اخیر به مهمترین بازیگر خارجی در حوزه منابع طبیعی افغانستان تبدیل شده است.
حضور این کشور در افغانستان ابعاد اقتصادی، سیاسی و راهبردی دارد و بهویژه از سال ۲۰۰۷، با اجرای پروژههای بزرگ معدنی مانند معدن مس عینک در ولایت لوگر، جایگاه چین در اقتصاد افغانستان تثبیت شده و نفوذ قابلتوجهی در تصمیمگیریهای مرتبط با منابع طبیعی این کشور یافته است.
پس از تحولات سیاسی سال ۲۰۲۱، پکن همکاریهای خود را با حکومت طالبان گسترش داده و در زمینههایی چون استخراج نفت از حوضه آمودریا و بررسی ظرفیت معادن لیتیوم فعالیت خود را افزایش داده است.
حضور گسترده چین در بخش معدن افغانستان همچنین زمینهساز رقابت تازهای میان قدرتهای خارجی شده است. از جمله ترکیه که با انگیزههای اقتصادی و سیاسی وارد عرصه استخراج منابع افغانستان شدهاند، اکنون با چالش نفوذ اقتصادی و فنی چین روبهرو هستند.
این وضعیت میتواند به بروز رقابتهای پیچیده و حتی تنشهای ژئوپلیتیکی میان بازیگران منطقهای و بینالمللی در افغانستان منجر شود.
پیامدهای منطقهای سرمایهگذاریهای معدنی ترکیه در افغانستان
همکاریهای اقتصادی و معدنی میان ترکیه و افغانستان فراتر از منافع تجاری ساده است و پیامدهای مهمی برای ثبات و رقابت در منطقه بهدنبال دارد. در کوتاهمدت، هرچند این همکاریها ممکن است جایگاه دولت طالبان در کابل را تا حدی تقویت کند و تعاملات دوجانبه را افزایش دهد، اما همزمان وابستگی افغانستان به یک قدرت خارجی با انگیزههای ژئوپلیتیکی مشخص را نیز تشدید میکند.
این وابستگی میتواند طالبان را بیشتر در چارچوب سیاستهای آنکارا و متحدان غربی آن قرار دهد و فرصتهای واقعی توسعه مستقل و پایدار را محدود سازد.
در بلندمدت، حضور ترکیه در پروژههای معدنی افغانستان میتواند رقابت منطقهای را پیچیدهتر کند. ترکیه با هدف تثبیت جایگاه خود در برابر چین و روسیه، سعی دارد محور اقتصادی و معدنی تازهای شکل دهد، اما این اقدام خطر ایجاد تنشهای ژئوپلیتیکی و میدان رقابت خارجی را افزایش میدهد.
تمرکز ترکیه بر منابع معدنی افغانستان و پیادهسازی سیاستهای اقتصادی و امنیتی مبتنی بر دستورپذیری از غرب، میتواند افغانستان را به میدان تقابل قدرتهای بزرگ تبدیل کند و مسیرهای ترانزیت و تعامل کشورهای منطقه، بهویژه ایران، را پیچیدهتر کند.
حضور ترکیه در افغانستان ترکیبی از اهداف اقتصادی و ژئوپلیتیکی است که در چارچوب سیاستهای غرب دنبال میشود. سرمایهگذاریهای ترکیه در بخش معدن، بدون توجه به ثبات سیاسی و زیرساختهای ضعیف، ریسک سوءاستفاده و شکست پروژهها را افزایش میدهد و افغانستان را به صحنه رقابت قدرتهای بزرگ، به ویژه چین و روسیه، تبدیل میکند.
 
								





 
								 
								 
								 
								 
								 
								 
								