به گزارش ایراف، سعیدی امروز (دوشنبه ۵ آبان) با انتشار یادداشتی در صفحه فیسبوک خود نوشت: نبود اعتماد متقابل، تضاد منافع بنیادین و فقدان سازوکار اجرایی، هرگونه توافق احتمالی را شکننده و ناپایدار میسازد.
تضاد اهداف؛ مانع اصلی توافق
سعیدی معتقد است که طالبان و پاکستان با دو رویکرد کاملاً متفاوت پای میز مذاکره نشستهاند.
به گفته او، «اسلامآباد تحت فشار ارتش و افکار عمومی داخلی، خواهان اقدامات عملی و قابل راستیآزمایی علیه تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) است، در حالیکه طالبان حاضر نیستند مسئولیت مستقیم فعالیت گروههایی را بپذیرند که از لحاظ فکری و تاریخی با آنان قرابت ایدئولوژیک دارند.»
او تأکید میکند که طالبان هرگونه تعهد مکتوب یا نظارت خارجی را دخالت در حاکمیت ملی خود میدانند و این اختلاف دیدگاه، ستون اصلی هر توافق را از پایه سست میسازد.
ساختار غیرمتمرکز و واقعیتهای میدانی
سعیدی با اشاره به ساختار غیرمتمرکز طالبان و استقلال فرماندهان محلی، اجرای توافقات احتمالی را در سطح میدانی «تقریباً غیرممکن» میداند.
او همچنین یادآور میشود که تحریک طالبان پاکستان نیز شبکهای چندشاخهای و مستقل است که در مناطق مرزی فعالیت میکند و کنترل آن از سوی کابل یا اسلامآباد دشوار خواهد بود.
بیاعتمادی تاریخی و فشارهای داخلی
این تحلیلگر روابط کابل و اسلامآباد را «همواره پرتنش و بیاعتماد» توصیف کرده و میگوید: «پاکستان، طالبان را سالها بهعنوان ابزار نفوذ منطقهای خود حمایت کرد، اما امروز همان نیروها به تهدید امنیتی برایش تبدیل شدهاند.»
از سوی دیگر، افزایش حملات تروریستی در مناطق خیبرپختونخوا و بلوچستان، فشار افکار عمومی بر دولت پاکستان را برای برخورد قاطع با تیتیپی افزایش داده است.
نبود نهاد ناظر و ملاحظات ایدئولوژیک
سعیدی هشدار میدهد که در غیاب مکانیزم بیطرف برای نظارت بر توافقها، «حتی کوچکترین تعهدات نیز قابلیت راستیآزمایی ندارند.»
او همچنین به ملاحظات ایدئولوژیک طالبان اشاره کرده و میگوید: «سرکوب کامل گروههایی چون تیتیپی به معنای رویارویی با همفکران سابق است و میتواند مشروعیت مذهبی طالبان را در میان حلقات افراطی کاهش دهد.»
خسارات اقتصادی ناشی از بستن بنادر
در پایان، سعیدی با ابراز نگرانی از تبعات اقتصادی تنشها، تأکید میکند: «بستن بنادر روزانه خسارات هنگفتی را برای تجاران و مردم هر دو طرف وارد میکند که این خود ضربه بزرگی بر اقتصاد افغانستان و پاکستان است.»
به باور این تحلیلگر، مذاکرات استانبول بیش از آنکه گامی بهسوی حل بحران باشد، تلاشی برای کنترل موقت تنشهاست؛ توافقی که در نبود اعتماد، انسجام ساختاری و نهادهای ناظر، آیندهای مبهم و شکننده خواهد داشت.





