تجارت خارجی برای افغانستان صرفاً یک فعالیت اقتصادی مبتنی بر مبادلات کالا و خدمات نیست؛ بلکه بهمنزله ستون فقرات امنیت ملی، اهرم اصلی ثبات اجتماعی و ضامن استقلال راهبردی در این کشور تعریف میشود.
در دهههای اخیر، ساختار تجاری افغانستان بهگونهای شکل گرفته است که وابستگی مفرط به یک مسیر واحد را تحمیل میکرد. این وابستگی بهطور خاص به مسیرهای تجاری با پاکستان معطوف بوده است؛ مسیرهایی که از گذرگاههای کلیدی تورخم و چمن، بیش از ۶۰ درصد از حجم تجارت غیرنفتی افغانستان را به خود اختصاص دادهاند. این تمرکز جغرافیایی، عملاً تجارت افغانستان را همواره در معرض اهرمهای فشار سیاسی و تصمیمات یکجانبه اسلامآباد قرار داده است.
تحولات اخیر، بهویژه گزارشهای مربوط به بستهشدن ناگهانی گذرگاههای حیاتی اسپینبولدک و تورخم توسط پاکستان در واکنش به درگیریهای مرزی، بار دیگر عمق آسیبپذیری این ساختار را نمایان ساخت. مسدود شدن این شریانها که منجر به زمینگیر شدن صدها مسافر و دهها فروند کامیون حامل کالاهای ضروری شد، اقتصاد کشور را در معرض یک بحران فوری قرار داد. این رویداد، ضرورت بازتعریف بنیادین نقشههای راه تجاری افغانستان را از یک هدف بلندمدت به یک راهبرد حیاتی و فوری ارتقا داده است.
در طول سالیان متمادی، دولتهای گذشته افغانستان، از جمله حکومت کنونی (طالبان)، پیوسته بهدنبال ایجاد مسیرهای جایگزین بودهاند تا بتوانند ابتکار عمل اقتصادی خود را بازیابند و از فشارهای سیاسی و اقتصادی طرف پاکستانی رهایی یابند. در کانون این تحلیل، ظرفیتهای عظیم و دستنخورده اقتصادی و زیرساختی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. استفاده از مسیرهای ترانزیتی ایران، نه صرفاً بهعنوان یک مُسکن یا جایگزین موقت، بلکه بهعنوان «تضمینکننده تداوم اقتصادی» و شریک استراتژیک بلندمدت افغانستان مطرح است.
ساختار فعلی تجارت افغانستان و چالش وابستگی به پاکستان
موقعیت ژئوپلیتیکی افغانستان بهعنوان کشوری محصور در خشکی، سبب شده است که مسیرهای تجاری آن همواره تحت تأثیر روابط سیاسی با همسایگان قرار گیرد. در این میان، وابستگی شدید به پاکستان مهمترین چالش ساختاری تجارت خارجی افغانستان محسوب میشود.
طبق آمارهای رسمی، بیش از ۶۰ درصد تجارت غیرنفتی افغانستان طی سالهای اخیر از گذرگاههای تورخم و چمن انجام شده است؛ مسیرهایی که بهدلیل دسترسی کوتاه و نسبتاً ارزان به بنادر کراچی و قاسم، جایگاه اصلی را در زنجیره تأمین افغانستان داشتهاند. با این حال، همین تمرکز تکمسیره بارها به ابزاری برای فشار سیاسی اسلامآباد تبدیل شده است.
برای نمونه، در سال ۲۰۱۷ پاکستان بهدنبال یک حمله انتحاری داخلی، مرزهای تورخم و چمن را برای ۳۲ روز بست؛ اقدامی که بیش از ۹۰ میلیون دلار زیان تجاری به افغانستان وارد کرد و به توقف هزاران کامیون حامل کالا انجامید. رخدادهای مشابه در روزهای اخیر ـ از جمله مسدود شدن مجدد این گذرگاهها پس از تبادل آتش میان نیروهای مرزی دو کشور ـ اکنون بیش از هزار کانتینر را در مرز و بنادر پاکستان زمینگیر کرده و روزانه میلیونها دلار خسارت برای بازرگانان افغان ایجاد میکند.
تجربه مکرر بستهشدن مرزها ـ مانند نمونه اخیر اسپینبولدک ـ ثابت کرده است که زیرساختهای تجاری افغانستان فاقد ظرفیت جذب شوکهای ناگهانی هستند. حتی تعطیلی چندروزه یک گذرگاه کلیدی، به انباشت میلیاردها افغانی کالای متوقفشده و اختلال در جریان نقدینگی شرکتها میانجامد و ذخایر راهبردی کشور را کاهش میدهد. در چنین شرایطی، جستوجوی مسیرهای جایگزین نه یک گزینه تاکتیکی، بلکه «ضرورت بقای اقتصادی» افغانستان است.
جایگاه ژئواستراتژیک ایران در معادلات تجاری افغانستان
جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان همسایهای دارای زیرساختهای پیشرفته و دسترسی پایدار به آبهای آزاد، ظرفیت تبدیلشدن به مسیر اصلی و مطمئن تجارت خارجی افغانستان را دارد. در حساسترین دورههای ژئوپلیتیکی، ایران برخلاف پاکستان حتی برای یک روز نیز جریان تأمین کالا، سوخت و انرژی به افغانستان را متوقف نکرده است؛ امری که نه صرفاً برداشت سیاسی، بلکه واقعیتی مستند در تجربه پنجاه سال اخیر روابط دو کشور است.
پس از سقوط کابل در سال ۲۰۲۱، زمانی که پاکستان دهها کامیون افغان را پشت مرز متوقف کرد، تهران رسماً اعلام نمود که «حمل مواد غذایی، سوخت و نیازهای فوری افغانستان بدون وقفه ادامه خواهد یافت». در دوره تحریمهای شدید علیه ایران (۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰) نیز صادرات برق به هرات و فراه قطع نشد و حتی ظرفیت صدور بنزین و گاز با هدف جلوگیری از بحران سوخت افزایش یافت. در سال ۲۰۱۹، هنگام بستهشدن بیش از چهلروزه گذرگاه چمن از سوی پاکستان، تنها مسیر فعال و پایدار برای واردات کالا به افغانستان، بندر چابهار ایران بود. حتی در دوره بحران جهانی گندم در سال ۲۰۲۲ نیز، تهران برخلاف اسلامآباد هیچ محدودیت صادراتی اعمال نکرد و از طریق مکانیسم سوآپ، ارسال آرد و سوخت به هرات و نیمروز را تضمین نمود.
محورهای اصلی مزیت ایران برای افغانستان
ایران با ثبات رفتاری، پیشبینیپذیری در روابط تجاری و پایبندی به تعهدات دوجانبه و چندجانبه، حتی در دورههای تنش سیاسی مسیرهای تجاری و انرژی را باز نگه داشته و شریکی قابل اعتماد برای افغانستان است.
همزمان، دسترسی به بنادر راهبردی، شبکه ریلی و جادهای گسترده و امکان حمل سریع کالاهای حیاتی، ایران را به مسیر راهبردی و مطمئن برای تأمین نیازهای اقتصادی و توسعه پایدار افغانستان تبدیل کرده است.
با مسدود شدن مکرر مرزهای پاکستان بر اثر تنشهای امنیتی، جایگاه ایران بیش از هر زمان دیگری اهمیت ژئواقتصادی یافته است:
تضمین تداوم واردات مواد غذایی و کالاهای استراتژیک در شرایط بحران
فراهمکردن امکان عبور از «اقتصاد ترانزیتی» به «شراکت تولیدمحور» از طریق سرمایهگذاری در معادن، صنایع تبدیلی و استفاده هوشمندانه از ظرفیت چابهار
زمینهسازی برای شکلگیری پیوندهای پایدار اقتصادی از رهگذر ایجاد مناطق ویژه مشترک، کنسرسیومهای صنعتی و نمایشگاههای منظم تجاری
بنابراین، ایران تنها یک «مسیر جایگزین» برای روزهای اضطرار نیست؛ بلکه شریک توسعهبخش، قابلاتکا و راهبردی برای آینده اقتصاد افغانستان است؛ شریکی که میتواند امنیت کالایی، ثبات تأمین و ارتقای ظرفیت تولید داخلی افغانستان را بهطور همزمان تضمین کند.
چابهار؛ نقطه عطف راهبردی تجارت افغانستان
بندر چابهار، واقع در سواحل دریای عمان در جنوبشرقی ایران، برای افغانستان بهعنوان «دروازهای راهبردی به آبهای آزاد» اهمیت حیاتی دارد. برخلاف مسیرهای تجاری تحت کنترل پاکستان، این بندر خارج از حوزه نفوذ رقبای اصلی افغانستان قرار داشته و دسترسی مستقیم به تجارت بینالمللی را ممکن میسازد.
چابهار ظرفیت جابهجایی میلیونها تن کالا و صدها هزار کانتینر را دارد. اتصال این بندر به کریدور چابهار–زاهدان–هرات، نهتنها زمان و هزینه ترانزیت را نسبت به مسیر بنادر کراچی ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش میدهد، بلکه امنیت و پایداری جریان تجاری را نیز بهطور چشمگیر افزایش میدهد.
افزون بر این، چارچوب حقوقی سهجانبه میان ایران، هند و افغانستان، زمینه ثبات قانونی و سرمایهگذاری مطمئن در این مسیر را برای افغانستان فراهم کرده است.
سهم افغانستان از بندر چابهار
چابهار برای افغانستان عاملی برای ارتقای جایگاه کشور در معادلات منطقهای بهشمار میآید. برخلاف بندر گوادر که تحت نفوذ پاکستان و چین است، چابهار خارج از کنترل رقبای افغانستان قرار دارد و امنیت تجاری بالاتری را تضمین میکند.
سهم افغانستان از این مسیر پس از سال ۲۰۱۸ بهطور مستمر افزایش یافته و روند صعودی آن در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ نیز ادامه داشته است. تجارت افغانستان با ایران در ۹ ماهه اخیر حدود ۲.۱۹۴ میلیارد دلار گزارش شده است؛ رقمی که نشاندهنده تقویت نقش چابهار در کاهش وابستگی به مسیرهای پرریسک پاکستان است.
پیشنهادهای راهبردی
برای بهرهگیری مؤثر از ظرفیتهای همکاری اقتصادی با ایران و تضمین ثبات مسیرهای ترانزیتی، کابل باید این موضوع را نه در سطح «گزینه جایگزین»، بلکه بهعنوان «ستون امنیت اقتصادی» تعریف کند. در همین چارچوب، سه محور کلیدی باید در اولویت قرار گیرد:
تثبیت رسمی مسیر ایران بهعنوان شریان اصلی تجارت افغانستان: حکومت طالبان باید در قالب یک تصمیم رسمی و بلندمدت، مسیرهای ترانزیتی ایران ـ بهویژه بندر چابهار ـ را بهعنوان مسیر اصلی و ترجیحی برای تجارت خارجی کشور تعریف و تثبیت کند. چنین تصمیمی، اطمینان عملی برای تاجران افغان ایجاد کرده و امکان برنامهریزی پایدار برای صادرات و واردات را فراهم میکند.
ارتقای فوری زیرساختهای اتصال منطقهای با ابتکار مشترک: ایران باید تکمیل خط راهآهن چابهار–زاهدان و اتصال آن به شبکه ریلی سراسری و در نهایت هرات را بهعنوان یک اولویت فوری عملیاتی دنبال کند. در کنار آن، توسعه ظرفیت گمرکی و لجستیکی در مرزهای دوغارون، میلک و اسلامقلعه برای تسریع ترخیص کالا ضروری است.
ارائه مشوقهای مشخص برای انتقال مرکز ثقل تجارت افغانستان به ایران: ایران میتواند با اعمال تخفیفهای ویژه گمرکی در منطقه آزاد چابهار، تسهیل صدور ویزا برای تاجران و ایجاد مناطق ویژه اقتصادی مشترک، انگیزه انتقال سیستماتیک تجارت افغانستان به این محور را بهشکل چشمگیر افزایش دهد.
سخن آخر
افغانستان در آستانه یک تصمیم تعیینکننده تاریخی قرار دارد. ادامه وابستگی انحصاری به پاکستان، نهتنها یک ضعف اقتصادی بلکه تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی است. در مقابل، اتکای راهبردی به ایران و بهویژه بندر چابهار، نه صرفاً تغییر مسیر ترانزیتی، بلکه «گذار بهسوی امنیت اقتصادی پایدار» است.
تلویزیون اینترنتی ایراف آغاز به کار کرد
آخرین اخبار افغانستان را در ایراف بخوانید:
اعزام تیم ملی تکواندوی افغانستان به رقابتهای جهانی چین و بازیهای آسیایی بحرین
مسئله دیورند در اعلامیه دوحه؛ آیا طالبان فریب خوردند؟
قیمت افغانی به تومان و دلار امروز دوشنبه (28 مهرماه ۱۴۰۴)
حضور تیم ملی کریکت زیر ۱۹ سال افغانستان در تورنمنت سهجانبه هند