به گزارش ایراف، شنبهشب، ۱۹ مهر، مرزهای مشترک میان افغانستان و پاکستان صحنه تبادل آتش میان نیروهای مرزی پاکستانی و طالبان بود؛ درگیری نظامیای که وزارت دفاع طالبان آن را «عملیات انتقامجویانه» خواند. این وزارتخانه با انتشار بیانیهای اعلام کرد که شامگاه شنبه، ۱۹ مهر، نیروهای این گروه عملیاتی موفق و انتقامجویانهای را علیه نیروهای امنیتی پاکستان در امتداد خط دیورند اجرا کردهاند.
به گفته عنایتالله خوارزمی، سخنگوی این وزارت، این عملیات در پاسخ به تجاوزات مکرر و حملات هوایی ارتش پاکستان به خاک افغانستان صورت گرفته و نیمهشب گذشته پایان یافته است. طالبان هشدار دادهاند که در صورت تکرار نقض حاکمیت ملی افغانستان، واکنشی قاطع و سریع نشان خواهند داد.
این حمله که در واکنش به حملات شامگاه پنجشنبه ارتش پاکستان به کابل و پکتیا صورت گرفت، دوباره این پرسش را بر سر زبانها انداخته که آیا این درگیری میتواند به جنگی تمامعیار تبدیل شود؟ سؤالی که در جریان چهار سال گذشته، همزمان با درگیریهای میان طالبان و پاکستان همواره مطرح بوده، اما اینبار گویا جدیتر شده است.
مایکل کوگلمن، تحلیلگر جنوب آسیا، معتقد است: «تشدید حملات فرامرزی به نیروهای پاکستانی، حملات غیرمعمول و شدید پاکستان در افغانستان و انتقامجوییهای طالبان، طوفانی تمامعیار برای شکلگیری یک بحران ایجاد کرده است. اگر این واقعیت را در نظر بگیرید که افغانستان مرز تورخم را به رسمیت نمیشناسد و همچنین گسترش اطلاعات نادرست درباره بحران، همه اینها باعث ایجاد یک وضعیت خطرناک میشود.»
اما به اعتقاد او، این بحران هرچقدر هم که جدی باشد، فروکش خواهد کرد؛ چراکه معتقد است طالبان ظرفیت جنگ رودررو با ارتش پاکستان را ندارد و بهمحض اینکه انتقامجوییها خشم عمومی را فروبنشاند، احتمالاً فروکش خواهند کرد. از سوی دیگر، به باور او، برای پاکستان خطر اصلی این است که حملات اخیرش در افغانستان، طالبان پاکستان را به اقدامات تلافیجویانه تحریک کند؛ اقدامی که میتواند منجر به عملیات بیشتر و شاید شدیدتر پاکستان در افغانستان شود. او گفت: «سپس این چرخه میتواند دوباره تکرار شود. در اینجا هیچ برنده یا راهحل آسان و بلندمدتی وجود ندارد.»
دهلی، عامل تنش در روابط اسلامآباد–کابل؟
اصطکاک منافع میان افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان و پاکستان در چهار سال گذشته، در موارد متعددی روابط دو طرف را در لبه پرتگاه سقوط قرار داده است. هرجا که شدت حملات در پاکستان افزایش یافته یا مذاکرات دو طرف به بنبست خورده، پسلرزههای آن خود را در درگیریهای مرزی پس از حملات هوایی پاکستان به افغانستان نشان داده است.
بااینحال باید گفت انباشته شدن این اختلافات، در شرایطی که اسلامآباد در آتش حملات تروریستی میسوزد، در میانه پاسخ سرد طالبان، برای راولپندی قابلتحملتر از نزدیکی این شریک قدیمی به دشمن قسمخورده یعنی هند است.
برای اسلامآباد شاید امید به مذاکره درباره تیتیپی هنوز زنده باشد، اما هرگونه اتحاد با هند، بهویژه در شرایطی که رابطه با کابل به پایینترین سطح خود رسیده، بزرگترین شکست در مسئله افغانستان تلقی میشود. این در حالی است که فربهسازی طالبان از سوی آیاسآی با این چشمانداز صورت گرفته بود که از این گروه برای مقابله با نفوذ هند استفاده شود؛ اما حالا طالبان نهتنها در کنار پاکستان قرار نگرفته، بلکه خود وزنه هند در افغانستان را سنگینتر کرده است.
این «اتحاد نامقدس» برای اسلامآباد، در شرایطی که حالا تیتیپی جسورتر نیز شده، به معنای مرگ سیاستی است که آنها بیش از دو دهه با هزینه مالی بسیار اتخاذ کرده بودند. نزدیکی طالبان به هند و ناتوانی پاکستان در متقاعد کردن طالبان برای مهار تیتیپی، شرایط را برای اسلامآباد به معنای دههها خطای استراتژیک غیرقابلجبران کرده است.
پیوند کابل و دهلی و اجماع شکلگرفته میان دو رقیب قدیمی، در حالی شرایط را برای پاکستان سختتر کرده که اسلامآباد نتوانسته با افغانستان تحت حکومت طالبان، برخلاف تاریخ و همکاری مشترک، در این چهار سال زبان مشترکی پیدا کند. این عدم اشتراک زبانی، به دلیل انباشته شدن نارضایتیهای دوجانبه و بنبستهای دیپلماتیک، حالا خود را در حملات نظامی، درگیریهای مکرر و خشونتآمیز مرزی، تنشهای سیاسی و فراتر از همه هدف قرار دادن پایتخت نشان داده است؛ وضعیتی که گذر زمان، برونرفت از آن را پیچیدهتر کرده است.
برنده نهایی کیست؟
به اعتقاد ناظران، طالبان توانایی مقابله نظامی کامل در برابر پاکستان را ندارد. این در حالی است که نقض مکرر حریم هوایی افغانستان، تا جایی که قلب کابل هدف قرار گرفته، نشان میدهد طالبان دستکم از نظر هوایی ناتوان است؛ مگر اینکه در زمین تمام توان خود را به کار گیرد، آنهم در برابر یکی از کشورهای مجهز به تسلیحات هستهای؛ کشوری که حالا دو پیمان امنیتی با آمریکا و عربستان بسته است.
این در حالی است که طالبان در موارد قبلی تنها به صدور بیانیهها، تقبیح این اقدامات و نهایتاً پرتاب چند هاوان بسنده کردهاند.
از سوی دیگر، برای پاکستان، تشدید این درگیری به معنای تشدید حملات انتحاری و تروریستی در سراسر این کشور خواهد بود؛ چراکه به گفته ناظران، این جنگ بر سر تیتیپی است. تبدیل شدن این درگیری به یک جنگ تمامعیار برای پاکستان، به معنای افزایش هزینههای نظامی، بیثباتی بیشتر در مناطق قبایلی و رویارویی مستقیم با طالبان است؛ امری که اگر اتفاق بیفتد، به منزله ریختن آب پاکی بر دستان اسلامآباد از آنچه از افغانستان خواهد بود و فراتر از آن، واگذاری میدان به هند و کنارهگیری به نفع این کشور است.
اما این جنگ، طرفین ناراضی دیگری نیز دارد: کشورهای منطقه. طبیعتاً تداوم این درگیری و فروغلتیدن آن در آتش یک منازعه گستردهتر، یعنی تغییر معادله و نظم منطقهای در شرایطی که هیچیک از کشورهای منطقه آمادگی یا تمایلی به تغییر آن ندارند.
تشدید درگیری میان افغانستان و پاکستان، به معنای ورود بازیگران جدید با مطالبات کلانتر و تشدید تحرکات گروههای تروریستی در میدان جنگ است؛ درست به همین دلیل است که حالا کشورهای منطقه یکی پس از دیگری طرفین را به خویشتنداری دعوت میکنند.
تلویزیون اینترنتی ایراف آغاز به کار کرد
آخرین اخبار افغانستان را در ایراف بخوانید:
دیورند روی دور تنش؛ زمینهها و پیامدهای منطقهای یک بحران
ترکشهای مجازی یک جنگ واقعی؛ کاربران افغان درباره تقابل طالبان و پاکستان چه میگویند؟
اجتماع صدها پناهجوی افغان در مشهد | سازمان ملل: هیچ برنامهای برای انتقال پناهجویان وجود ندارد