به گزارش خبرنگار اجتماعی ایراف، نشست نوزدهم از سلسله نشست‌های وضعیت شناسی مهاجرین افغانستانی در ایران با موضوع «امت اسلامی و نظم نوین منطقه‌ای، افقی برای مسئله افغانستان و مهاجرین» امروز (چهارشنبه ۲ شهریور) برگزار شد.
در ابتدای این نشست حجت‌الاسلام محمد قطرانی مسئول اسبق بنیاد نهضت اظهار کرد: ما در فضای کشورهای اسلامی غالبا با پدیده‌ای تحت عنوان عقب افتادگی از حیث نرم افزاری و سخت افزاری نسبت به جهان غرب مواجه هستیم و این سوال مطرح می شود که ما باید در برابر غرب باید چکار کنیم؟
وی افزود: ما در دو سال اخیر که با قدرت نمایی غربی ها بیش از پیش مواجه هستیم، خیلی از کشورهای منطقه هم اکنون تصور می کنند که امکان مقاومت در برابر غرب وجود ندارد و بر این اساس باید غلبه غرب را بپذیریم. اخیرا وزیر خارجه لبنان در خصوص پذیرش سلطه قدر سخن گفته است و تصریح کرده است که لبنان نه اقتصاد قوی و نه توان نظامی قوی دارد.
حجت‌الاسلام قطرانی خاطرنشان کرد: وزیر خارجه لبنان خیلی صادقانه این مباحث را عنوان کرده است و خیلی از کشورهای منطقه مسئولانشان شاید نتوانند به این صراحت صحبت کنند ولی عقیده‌شان همین مباحثی است که وزیر خارجه لبنان عنوان می کند.
وی افزود: رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار بشار اسد با ایشان عنوان می کند که از زمان حافظ اسد یک عنصر سبب یکپارچگی کشور سوریه شده است و آن عنصر، عنصر مقاومت است، درواقعداین مقاومت است که همه فرقه‌های سوریه را در کنار هم نگه می دارد، جهان اسلام هم صرفا با مقاومت می‌تواند یکپارچه باشد.
حجت‌الاسلام قطرانی عنوان کرد: من باید تعارفات را کنار بگذاریم اگر بخواهیم مسیله وحدت را در کشورهای اسلامی مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم اصلا وضعیت خوبی نداریم، چون خیلی از موجودیت های سیاسی در جهان اسلامی اعتقادی به اسلام و مقاومت ندارند.
وی افزود: در برخی موارد ما ملزم هستیم که ادبیات سازی جدید کنیم یعنی جامعه را با قلب جدید مورد خطاب دهیم، سوال این است که آیا امت اسلامی نیازی به ادبیات سازی جدیدی دارد، یا خیر؟ در شرایطی که ما داریم با ملی گرایی تند تر بین جوامع اسلامی مواجه هستیم که کار را برای گفتمان امت اسلامی بسیار سخت می‌کند.
حجت‌الاسلام قطرانی خاطرنشان کرد: فردی مانند آقای محمد سرور رجایی در آثار خود اصطلاحی تخت عنوان «خون شریکی» دارد که بیانگر تلاش ایشان برای ادبیات سازی جدید برای اتحاد اسلامی است.
وی افزود: ما چندین میلیون مهاجر در ایران داشتیم که خدمات گسترده ای در کشور انجام داده‌اند باید ببینیم در قالب امت اسلامی می توانیم آن را تبیین کنیم یا خیر، یه اعتقاد من می‌توانیم آن را در این قالب تشریح و تبیین کنیم ولی متاسفانه خیلی ها علاقه‌ای ندارند چنین برداشتی از حضور و فعالیت اتباع افغانستانی داشته باشیم.
حجت اسلام قطرانی عنوان کرد: زمانی که حکومت اسد در سوریه حاکم بود با یک عالم سوری می خواستیم مباحثه کنیم که در پی این بودیم بینیم به چه وجه اشتراکی می‌توانیم ادبیات سازی مشترک کنیم و اتفاقا به این نتیجه رسیدیم که باید از آرا علمای میانی و مورد قبول همه مذاهب بهره ببریم که مورد فهم همه ملت های منطقه باشد.
وی افزود: متاسفانه در افغانستان جامعه نخبگانی بعد از گذشته چهل سال و کشته و شهید شدن بیش از سه میلیون انسان بیگناه هنوز به این سوال پاسخ نداده که می‌خواهند با چه ادبیاتی اتحاد و انسجام داشته باشد.
حجت‌الاسلام قطرانی گفت: از منظر فقاهتی شیعی تفاوتی بین انسان ایرانی و افغان های مسلمان وجود ندارد، رهبر انقلاب به عنوان یک فقیه شیعی چنین نگاهی ندارند که بین شیع تهران، هرات با نجف تفاوتی وجود دارد ولی در مقام اجرا شاید نتوانند اقدام اجرایی کنند. رهبر معظم انقلاب اسلام هر جایی که بتوانند در خصوص افغان ها اقدام لازم را انجام می دهند مانند دستورشان مبنی بر ثبت نام دانش آموزان افغانستانی که نشان دهنده اهتمام ایشان به وضعیت اتباع افغانستانی است.
تمدن نوین اسلامی گستره‌ای از افغانستان تا فلسطین دارد
حجت‌الاسلام عرب گفت: آنچه مد نظر رهبر انقلاب اسلامی است کمربندی از تمدن اسلامی از افغانستان و پاکستان تا لبنان و فلسطین است،در طرف مقابل هم غرب با محوریت اسرائیل می خواهد از اسلام صهیونیستی آذربایجان در شمال و شیخ نشین ها در جنوب ایران برای خود کمربندی تابع خود ایجاد کند
در ادامه جلسه حجت‌الاسلام محمد عرب گفت: در ادبیات روایی و الهی ما مسئله فلسطین خیلی روشن است که تحولات فلسطین می‌توان گفت جرقه پیوند و اتحاد مستضعفان و آزادی‌خواهان عالم شد.
حجت‌الاسلام عرب گفت: امام خمینی (ره) از مظهر استکبار در قرآن یعنی فرعون نام می گیرد و ادبیات سازی جدیدی انجام میدهد مبنی بر شیطان بزرگ که آمریکای کنونی است گ، درواقع امام خمینی نوک پیکان مقابله مستضعفان جهان با مظهر استکبار کنونی را آمریکا تصریح می کند.
وی افزود: به دلیل تعصباتی ملی این مسایل را مطرح نمی کنم ولی افغانستان، بحرین و جمهوری اسلامی آذربایجان بخشی از خاک ایران هستند و پروژه ایران به این دلیل برای امام خمینی و رهبر انقلاب مهم است که یک پروژه الهی است، چراکه که بدوا امیرالمومنین چنین پروژه‌ای را برای مردم این سرزمین طراحی کرده است.
حجت‌الاسلام عرب تصریح کرد: ما تا تکلیف این را مشخص کنیم که ایران چه جایگاهی در پروژه ظهور امام زمان را دارد درواقع نمی‌توانیم در هیچ یک از کشورهای محور مقاومت نمی‌توانیم الگوی خود را تکثیر کنیم از جمله افغانستان، لبنان، عراق و یمن.
وی افزود: گام اول پروژه که رهبر انقلاب آن را به جد دنبال می کنند ایجاد تمدن منطقه ای اسلامی است، یکی از بزرگ ترین چالش های افغانستان و لبنان نبود وحدت ملت است نه وحدت دولت، یعنی برخی از افغان ها حتی با ما ایرانی ها بیشتر می توانند کنار بیایند تا افغان های مختلف خود.
حجت‌الاسلام عرب تصریح کرد: آنچه مد نظر رهبر انقلاب اسلامی است کمربندی از تمدن اسلامی از افغانستان و پاکستان تا لبنان و فلسطین است،در طرف مقابل هم غرب با محوریت اسرائیل می خواهد از اسلام صهیونیستی آذربایجان در شمال و شیخ نشین ها در جنوب ایران برای خود کمربندی تابع خود ایجاد کند و از همه مهم‌تر ایران را مهار کند.
وی افزود: تمدن اسلامی پایه‌اش بر نظام ولایی است و اساس نظریه امت ملت در تقابل نظریه دولت ملت است و لازم است عنوان کنم که نظریه دولت ملت در امتداد نظریه خلفای اسلامی است، ما اساسا به دنبال این نیستیم که امپراطوری فارس ایران کنیم بلکه ایجاد نظام ولایی در تمام سرزمین های اسلامی است.
حجت‌الاسلام عرب گفت: متاسفانه حزب الهی های افغانستانی تصور می کنند که جمهوری اسلامی پشتشان را خالی کرده است و حزب الهی ایرانی هم می گوید که افغان ها جاسوس هستند پس نباید مورد حمایت قرار گیرند. ما با اندیشه های ملی گرایانه قطعا نمی توانیم هیچ توفیقی داشته باشد، بلکه باید پروژه مهدویت و ظهور با محوریت تمدن ایرانی اسلامی جلو ببریم.
وی افزود: چرا برای دستگاه امنیتی ما هجمه به مهاجرین افغانستانی سوژه می شود؟ چون دستگاه امنیتی ما اساسا ایران قوی را با عینک دولت ملت نگاه می کند نه با نگاه امت ملت بر همین اساس مهاجرین را تهدید اساسی می داند.
