شعر فارسی، با گذشتن از انواع حوادث و رخدادهای سیاسی و اجتماعی در مسیر تاریخ، امروز به عنوان میراث جمعی ایران بزرگ و «شناسنامۀ فرهنگی» و «رمزگان مشترک فارسیزبانان» و سرمایۀ معنوی شناخته میشود. در این مسیر، شعر فارسی نه تنها ابزار بیان احساس و عاطفه است، بلکه رسانۀ کهن فارسیزبانان در روان و حافظۀ جمعی ما از دیروز تا به امروز به شمار میرود. از خراسان تا پامیر، از خجند تا خلیجفارس، از بخارا تا دهلی، از بلخ تا تبریز، از این کران تا به آن کران، شعر خون جاری در رگهای تمدن ایران بزرگ است.
شعر برای فارسیزبانان تنها نرمافزار هنری نبوده و نیست، بلکه «کارکردی حیاتی» دارد. در گذشته، فردوسی با شاهنامه، هویت جمعی ما را از گزند فراموشی نجات داد. سعدی، در گلستان و بوستان، در حد اعلای بلاغت و فصاحت به زبان فارسی خدمت کرد و آموزههای اخلاقی و اجتماعی را برجای گذاشت. مثنوی مولانا، دایرةالمعارف عرفان و معنویت شد و حافظ در بطن زندگی مردم جای گرفت. فروغ و نیما و سهراب، شیوۀ بیان تازهای به زبان فارسی معرفی کردند و شاعران امروز، شعر را دستمایۀ کنشهای فردی و جمعی خود و ابرازی قدرتمند در دیپلماسی فرهنگی میدانند.
امروزه که جهان دیجیتال به سرعت همه چیز را در خود فرو بلعیده است، شعر فارسی در ایران بزرگ فرهنگی چه نقشی را ایفا میکند؟ همه میدانیم که شعر فارسی در گفتار روزمره، در ضربالمثلها، در قصهها و در کنش فارسیزبانان به جزء جداییناپذیر بدل شده است. شاید شعر فارسی از معدود زبانهایی باشد که علاوه بر نقش خود برای انتقال پیام و معانی و جنبههای بلاغی و دستوری، فرای نقش زیباشناختی خود عمل کرده باشد و تا این اندازه با هرآنچه که در پیرامونش قرار دارد، ارتباط گرفته باشد و صدها برابر بر زندگی، منش، تفکر و ارزشهای زیستی جامعه و سخنوران و گویشوران خود تأثیر گذاشته باشد. علاوه بر این، شعر فارسی چه در گذشته و چه امروزه، با دیگر هنرها درآمیخته است و «الهامبخش» و «جانمایۀ» هنرهای اصیل ایران بزرگ فرهنگی است.
پیوند شعر فارسی با موسیقی، هنر معماری، خط و خوشنویسی، تذهیب، نگارگری، نقاشی مشهود و تأملبرانگیز است. در هنر مدرن، شعر با تئاتر و انواع آثار تجسمی مأنوس شده است و در لباسی مدرن و فرمی تازه ارائه میشود. تصنیفها و آوازهای سنتی ماندگار در ایران و افغانستان و تاجیکستان، با استفاده از اشعار شاعران بزرگ فارسی چون حافظ، مولانا، سعدی و دیگر شاعران ساخته شدهاند. امروزه نیز با استفاده از آثار شاعران معاصر در موسیقی فولکلور و مدرن، هنر موسیقی به جزئی از فرهنگ ماندگار هر ملت بدل میشود. در حوزۀ خوشنویسی و نگارگری، هزاران نسخۀ خطی نفیس از دیوان شاعران به خط هنرمندان برجسته خط برجای مانده است که با نقاشیهای مینیاتور تزئین شدهاند. شعر فارسی با قرار گرفتن بر سردر مساجد، کاخها، مقبرهها و… از اصفهان تا هرات و دهلی و سمرقند، بخش جداییناپذیر معماری اسلامی شده است. در مجموع، شعر فارسی به اعتلای هنر در این حوزۀ تمدنی کمک کرده است.
شعر فارسی در گسترۀ تاریخی خود در پهنۀ سرزمین فارسی در انتقال مفاهیم دینی نیز کارکرد و نقش برجستهای دارد. پیش از اسلام میتوان ردپای آن را در متون زرتشتی، پهلوی و سرودهای مانوی مشاهده کرد. شعرگونههایی که از آن دوران برجای مانده است، حاکی از این است که شعر قالب و ظرف مناسب برای بیان شیوا بوده است. پس از اسلام، شعر با مفهوم و آموزههای اسلامی درآمیخت. تأثیر اندیشههای دینی و عرفانی را در آثار گذشتگان به وضوح میتوان مشاهده کرد و نسبت به انواع تفکر عرفانی در هر عصر و دورهای، آگاهی یافت. در این میان میتوان تأثیر شعر در گسترش مفاهیم عرفانی و دینی و ارتباط آن را با سیر تاریخی در هر دورهای بررسی کرد. از سنایی، عطار و مولوی تا حافظ و کمال خجندی و محتشم کاشانی و بیدل، همگی سر بر درگاه عرفان و معنویت نهادهاند.
چگونه میتوان ظرفیت عظیمی را که شعر فارسی با نقشآفرینی در جایجای تاریخ، هنر و معنویت، با روان و عاطفۀ جمعی ملتهای پارسیگو ایجاد کرده است، نادیده گرفت؟ گو اینکه در این مسیر «ریگ آموی و درشتی راه او» پای روندگان را اندکی خسته کند.
امروز که فرزندان تمدن بزرگ فارسی در مرزهای مختلفی زیست میکنند، یادآوری عواطف مشترک ملتها و تقویت پیوندها در کنار حفظ تفاوتها میتواند راه را برای زیستن و پاسداری از این میراث گرانبها هموار کند. توجه به خاستگاه مشترک اساطیری و تاریخی، حفظ هویت جمعی، گسترش و انتقال آن به نسلهای بعد میتواند ما را به یکپارچگی فرهنگی برساند و حس تعلق به این تمدن بزرگ و کهن را برای فرزندانش زنده نگه دارد و سرانجام «که از باد و باران نیابد گزند.»
بنابراین، شعر یکی از مهمترین میراثهای مشترک فارسیزبانان و نماد هویت جمعی مردمانی است که با آن سخن میگویند و امروز در جغرافیای مختلفی زیست میکنند. اینگونه است که هر گاه سخن از فرهنگ و تمدن ایران بزرگ فرهنگی میشود، شعر فارسی در کانون آن قرار دارد؛ تمدنی که مرزهای آن، فرهنگ، نفوذ زبان و شعر فارسی است. شعر، حافظِ تاریخ، اسطورهها، ارزشها و الگوهای زیباشناختی و معناشناختی منطقه مشترک ایران فرهنگی است و پاسداری از این میراث معنوی و حفظ آن، رسالت همۀ کسانی است که با آن پیوند دارند.
تلویزیون اینترنتی ایراف آغاز به کار کرد | برای تماشا اینجا کلیک کنید:
ایراف تیوی
آخرین اخبار تحلیلی افغانستان را در ایراف بخوانید:
قطع اینترنت در افغانستان | ارتباط با دنیای خارج قطع میشود؟
قیمت افغانی به تومان و دلار امروز پنجشنبه (۲۷ شهریورماه ۱۴۰۴)
پیمان امنیتی عربستان و پاکستان: از تردید به آمریکا تا تهدید به طالبان
خواف-هرات: کریدوری برای اتصال ریلی اقتصاد منطقه
باد نوروز درآمیخت خراسانها را؛ نگاهی به نقش شعر فارسی در پیوند ایران و افغانستان