پاکستان قطب جدید تولید مواد مخدر؛ پیامدهای آن برای ایران چیست؟

پس از سقوط چشمگیر کشت خشخاش در افغانستان در سال ۲۰۲۳ و کاهش شدید عرضه جهانی هروئین، نقشه قاچاق مواد مخدر در منطقه دستخوش دگرگونی‌های اساسی شد. در حالی‌که افغانستان به دلیل ممنوعیت طالبان در کشت خشخاش بخشی از ظرفیت تولید خود را از دست داد، شبکه‌های قاچاق به‌سرعت مسیرهای جدیدی را فعال کردند و پاکستان به یکی از مهم‌ترین گره‌های ترانزیت مواد در سطح منطقه و جهان بدل شد.

موقعیت جغرافیایی این کشور، مرزهای پرنفوذ با افغانستان و دسترسی مستقیم به دریای عمان و اقیانوس هند آن را به دروازه‌ای استراتژیک برای صادرات محموله‌های مخدر به خاورمیانه، شرق آفریقا و اروپا تبدیل کرده است. آمارهای رسمی نشان می‌دهد که در سال ۲۰۲۴ برای نخستین بار کشفیات مت‌آمفتامین در مسیرهای آبی پاکستان از هروئین پیشی گرفت که نشانه‌ای از تغییر الگوی قاچاق به سمت مواد محرک صنعتی است. این تحول نه تنها چالش‌های تازه‌ای برای پاکستان ایجاد کرده، بلکه فشارهای سنگینی بر ایران به‌عنوان مهم‌ترین همسایه شرقی وارد ساخته است.

ابعاد گسترش قاچاق در پاکستان

پاکستان اکنون بیش از هر زمان دیگری به‌عنوان یک کشور ترانزیتی شناخته می‌شود. مسیر زمینی از افغانستان به بلوچستان و مسیر دریایی از سواحل مکران به عمان، یمن و سواحل شرق آفریقا اصلی‌ترین شاهراه‌های قاچاق محسوب می‌شوند. لنج‌های سنتی محلی که در نگاه اول ابزاری ابتدایی به نظر می‌رسند، در واقع بخشی جدایی‌ناپذیر از زنجیره پیچیده قاچاق هستند که توان حمل محموله‌های چندتنی را دارند. دسترسی به آب‌های آزاد و ضعف نظارت دریایی پاکستان سبب شده این مسیرها در عمل به بزرگراه‌های نامرئی قاچاق در اقیانوس هند بدل شوند.

بر اساس داده‌های مرکز هماهنگی دریایی مشترک پاکستان (JMICC) در سال ۲۰۲۴ برای نخستین بار مت‌آمفتامین در کشفیات دریایی بر هروئین غلبه یافت. این تغییر الگو نشان می‌دهد که شبکه‌های قاچاق پس از افت عرضه هروئین از افغانستان، به سمت تولید و توزیع مواد صنعتی روی آورده‌اند. بلوچستان به دلیل شرایط جغرافیایی صعب‌العبور، حضور گروه‌های مسلح محلی و فقر گسترده، محیطی مساعد برای رشد این تجارت غیرقانونی فراهم کرده است. بسیاری از جوانان محلی به دلیل بیکاری به حلقه‌های پایین‌تر زنجیره قاچاق جذب می‌شوند و همین مسئله این منطقه را به یکی از آسیب‌پذیرترین نقاط جغرافیایی جهان تبدیل کرده است.

تغییرات الگوی مصرف جهانی و نقش پاکستان

بازار جهانی مواد مخدر نیز همزمان با این تحولات تغییر کرده است. در دهه‌های گذشته، اوپیوئیدها مانند تریاک و هروئین پرمصرف‌ترین مواد بودند، اما از اواخر دهه ۲۰۱۰ به بعد، رشد مصرف مواد محرک صنعتی مانند مت‌آمفتامین در اروپا، خاورمیانه و شرق آسیا تقاضای تازه‌ای ایجاد کرد. کاهش عرضه هروئین پس از ممنوعیت طالبان، این روند را شتاب بخشید و شبکه‌های قاچاق را به سمت پرکردن این خلأ سوق داد.

پاکستان به دلیل نزدیکی به افغانستان که همچنان منبع اصلی پیش‌سازهای گیاهی و شیمیایی است و دسترسی به مسیرهای دریایی امن‌تر، نقش محوری در پاسخ به این تقاضا یافته است. گزارش‌های سازمان ملل نشان می‌دهد که حجم مت‌آمفتامین توقیف‌شده در مسیرهای جنوبی (پاکستان و ایران) طی سال‌های ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴ بیش از دو برابر افزایش یافته است. این تغییر نه تنها از جابه‌جایی مسیرها حکایت دارد، بلکه نشان‌دهنده شکل‌گیری یک بازار جدید است که پاکستان در مرکز آن قرار گرفته است.

رد پای قدرت‌های بزرگ و شبکه‌های فراملی

قاچاق مواد مخدر در پاکستان نه‌تنها نتیجه ناکارآمدی و فساد داخلی است، بلکه زاییده دخالت‌های پنهان و آشکار قدرت‌های بزرگ و شبکه‌های فراملی سودجو است. حضور نیروهای دریایی ائتلافی به رهبری ایالات متحده و انگلیس که با ادعای قهرمانی محموله‌های چندتنی مواد مخدر را در دریای عرب توقیف می‌کنند، بیش از آنکه تلاشی واقعی برای ریشه‌کن کردن مشکل باشد، نمایشی از سلطه‌جویی ژئوپلیتیکی را نشان می‌دهد. برای نمونه، توقیف ۷۰۰ کیلوگرم مت‌آمفتامین توسط نیروی دریایی انگلیس در سال ۲۰۲۴ تنها پرده‌ای از این بازی سیاسی است که نفوذ این قدرت‌ها در منطقه را تثبیت می‌کند، نه اینکه معضل قاچاق را حل کند، قدرت های خارجی قبلا افغانستان را به قطب مواد مخدرجهان تبدیل کرده بودند و اکنون نوبت پاکستان است.

از سوی دیگر، جریان پیش‌سازهای شیمیایی از اروپا، ترکیه و شرق آسیا، که به راحتی به دست تولیدکنندگان هروئین و مت‌آمفتامین در افغانستان و پاکستان می‌رسد، نشان‌دهنده همدستی یا بی‌تفاوتی کشورهای مبدأ در برابر این تجارت کثیف است. توقیف گاه‌ موادی مانند Acetic Anhydride در گمرکات ترکیه و اروپا بیشتر برای حفظ ظاهر است، در حالی که حجم عظیمی از این مواد همچنان به مقصد می‌رسد و چرخه تولید مواد مخدر را تداوم می‌بخشد. بدین ترتیب، پاکستان در نقطه تلاقی شبکه‌های محلی، کارتل‌های بین‌المللی و جریان‌های جهانی قرار گرفته و عملاً به گره‌ای استراتژیک در زنجیره قاچاق جهانی بدل شده است.

ابعاد اقتصادی قاچاق و پول‌شویی

قاچاق مواد مخدر تنها یک بحران امنیتی نیست، بلکه پیامدهای اقتصادی گسترده‌ای نیز دارد. برآوردها نشان می‌دهد که حجم سالانه تجارت مواد مخدر از طریق مسیرهای جنوبی میلیاردها دلار ارزش دارد. بخش قابل توجهی از این درآمد از طریق سیستم‌های غیررسمی انتقال پول مانند حواله یا از طریق سرمایه‌گذاری در املاک و تجارت‌های پوششی در دوبی، کراچی و مناطق آزاد مالی شسته می‌شود.

پاکستان به دلیل ضعف در شفافیت بانکی و نظارت مالی، یکی از نقاط مهم پول‌شویی در منطقه به‌شمار می‌رود. این مسئله نه تنها اقتصاد رسمی کشور را تضعیف می‌کند، بلکه زمینه فساد ساختاری را تقویت کرده و وابستگی برخی جوامع محلی به درآمدهای قاچاق را افزایش می‌دهد. در چنین شرایطی، مقابله با قاچاق صرفاً یک موضوع امنیتی نیست، بلکه نیازمند اصلاحات عمیق اقتصادی و مالی در سطح ملی و همکاری نزدیک‌تر با نهادهای بین‌المللی است.

چالش‌های امنیتی و پیامدهای اجتماعی در پاکستان

گسترش قاچاق مواد مخدر پیامدهای امنیتی مستقیم برای پاکستان داشته است. بلوچستان به‌عنوان یکی از ایالت‌های محروم و بی‌ثبات، همواره کانون تنش‌های قومی و شورش‌های محلی بوده است. تقویت شبکه‌های قاچاق در این منطقه باعث افزایش منابع مالی گروه‌های مسلح و تشدید بی‌ثباتی شده است. افزون بر این، قاچاق مواد با قاچاق اسلحه و انسان همپوشانی دارد و شبکه‌هایی چندمنظوره شکل گرفته‌اند که فعالیت آن‌ها مهار بحران را دشوارتر می‌کند.

از منظر اجتماعی نیز، افزایش دسترسی به مواد محرک صنعتی مانند مت‌آمفتامین تهدیدی جدی برای سلامت عمومی پاکستان محسوب می‌شود. شهرهای بزرگ مانند کراچی و لاهور شاهد رشد مصرف این مواد در میان جوانان هستند. همزمان، وابستگی برخی جوامع محلی به درآمدهای قاچاق مانع از تلاش‌های دولت برای ایجاد اشتغال پایدار می‌شود. در نتیجه، قاچاق مواد نه تنها تهدیدی برای امنیت منطقه‌ای، بلکه معضلی برای انسجام اجتماعی و توسعه پایدار پاکستان است.

تأثیرات مستقیم بر ایران

ایران یکی از مهم‌ترین قربانیان این تحولات است. پلیس مبارزه با مواد مخدر ایران گزارش داده است که در سال ۱۴۰۲ بیش از ۵۸۰ تُن انواع مواد مخدر در کشور کشف شد و تا دی‌ماه ۱۴۰۳ نیز ۲۵ تُن مت‌آمفتامین ضبط گردید. در یک نمونه خاص در شهریور ۱۴۰۳ بیش از ۲.۴ تُن مت در استان سیستان‌وبلوچستان توقیف شد. این ارقام نشان می‌دهد که فشار قاچاق از مسیر پاکستان به‌طور مستقیم بر مرزهای شرقی ایران افزایش یافته است.

هزینه انسانی این مبارزه نیز بسیار بالاست. ایران طی سه دهه گذشته بیش از ۳۷۰۰ شهید نیروی انتظامی در راه مقابله با قاچاق داده است؛ رقمی که در سطح جهانی بی‌سابقه است. افزون بر این، تغییر الگوی قاچاق به سمت مت‌آمفتامین اثرات اجتماعی خطرناکی به همراه دارد. مطالعات ملی نشان می‌دهد حدود ۲.۶۵ درصد جمعیت ایران درگیر مصرف مواد هستند و در تهران این رقم به ۵.۶ درصد می‌رسد. افزایش مصرف مت‌آمفتامین تهدیدی جدی برای سلامت عمومی است و هزینه‌های درمانی و اجتماعی را به‌طور فزاینده‌ای بالا می‌برد.

نتیجه‌گیری

پاکستان امروز بیش از هر زمان دیگری در مرکز معادلات قاچاق مواد مخدر قرار گرفته است. اگر افغانستان در گذشته مزرعه تولید بود، پاکستان اکنون به دروازه خروجی این تجارت غیرقانونی تبدیل شده است. موقعیت جغرافیایی، ضعف نهادی و فشارهای اقتصادی، این کشور را به قطب نوظهور قاچاق تبدیل کرده و پیامدهای آن بیش از همه ایران را تحت تاثیر قرار می دهد؛ کشوری که هم در خط مقدم مبارزه قرار دارد و هم بار انسانی و اجتماعی سنگینی را متحمل می‌شود. مقابله با این بحران تنها با اقدامات یک‌جانبه ممکن نیست. نیاز به همکاری نزدیک‌تر میان کشورهای منطقه، رهگیری جدی پیش‌سازها، کنترل جریان‌های مالی و سرمایه‌گذاری در سلامت عمومی وجود دارد. در غیر این صورت، مسیر جنوبی همچنان فعال باقی خواهد ماند و ایران، پاکستان و کل منطقه با موج تازه‌ای از ناامنی، اعتیاد و بی‌ثباتی روبه‌رو خواهند شد.

آخرین اخبار افغانستان را در ایراف بخوانید

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=81218
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x