وحدت اسلامی، آرمان دیرین جامعۀ اسلامی بوده است. بسیاری از اندیشمندان در طول قرون، جنبههای نظری و فلسفی وحدت اسلامی را بهدقت واکاوی کردهاند؛ از اهمیت آن در مقابله با تفرقهها و توطئههای دشمنان گرفته تا ظرفیت آن در ایجاد یک تمدن اسلامی پویا و اثرگذار. با این حال، در بسیاری از تحلیلها و طرحهای ارائهشده، شکاف قابل توجهی میان این مباحث نظری و بُعد اجرایی و سیاستگذاری آن دیده میشود. پرداختن بهسازوکارهای عملی، نهادهای لازم، و مراحل گامبهگام برای تحقق این آرمان، اغلب مورد غفلت قرار گرفته یا بهصورت سطحی مورد بررسی واقع شده است.
این یاداشت، تلاش دارد تا فاصلۀ نظر (آرمان) و عمل را پر کند. رویکرد اصلی یادداشت، بهرهگیری از چارچوب نظری «سازهانگاری» (Constructivism) است. این رویکرد بر نقش ساختارهای اجتماعی، هنجارها، هویتها و درک متقابل در شکلدهی بهواقعیتهای سیاسی و بینالمللی تاکید دارد. از منظر سازهانگاری، مفاهیمی مانند «وحدت» تنها امری طبیعی یا از پیش موجود نیست، بلکه محصول فرایندهای مداوم تعامل، گفتمان، و توافقات مشترک میان کنشگران است. بر این اساس، با تحلیل ارکان سازهانگاری در بستر جهان اسلام، سعی در ارائه مسیری عملیاتی برای تحقق وحدت اسلامی، فراتر از گفتمانهای آرمانی، دارد. این یادداشت، تلاشی در جهت تبدیل یک ایده استراتژیک بهمجموعهای از سیاستها، نهادها، و ابزارهای اجرایی ملموس است که میتواند جهان اسلام را بهسمت همبستگی و اقتدار بیشتر هدایت کند.
در این مقاله، چارچوب نظری «سازهانگاری» بهعنوان مبنای تحلیل و طراحی راهبردها انتخاب شده است. سازهانگاری در روابط بینالملل، برخلاف رویکردهایی که بر منافع مادی یا ساختارهای ثابت تمرکز دارند، بر نقش ایدهها، هنجارها، هویتها، و درک متقابل در شکلدهی بهرفتار دولتها و کنشگران مسلمان تاکید میورزد. از این منظر، «وحدت» یک وضعیت از پیش تعیینشده نیست، بلکه یک «ساخت» اجتماعی و سیاسی است که از طریق فرآیندهای مداوم تعامل، گفتمان، توافق، و نهادینهسازی شکل میگیرد.
سازهانگاری بر این باور استوار است که هویتها و منافع بازیگران، تابعی از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی هستند که در آنها عمل میکنند. در مورد جهان اسلام، این بهمعنای آن است که وحدت اسلامی نه تنها بهدلیل مشترکات تاریخی یا مذهبی، بلکه بهدلیل شکلگیری تدریجی «هویت اسلامی مشترک»، «هنجارهای رفتاری مشترک»، «منافع مشترک» که از طریق «همکاری پایدار» محقق میشود، و در نهایت «قدرت و امنیت پایدار» جمعی، شکل خواهد گرفت. در این نوشتار، وحدت اسلامی، با رویکرد «سازهانگاری» تبیین میشود. سازهانگاری از ذهن و باور مشترک شروع میکند. اگر این پایه شکل بگیرد، ابزارها دوام پیدا میکنند و بهقدرت پایدار خواهد رسید. عناصر الگوی سازهانگاری از شکلگیری هویت مشتر آغاز میشود و بهقدرت و امنیت پایدار میانجامد:
هویت مشترک← هنجار مشترک← همکاری پایدار← قدرت و امنیت پایدار!
این نوشته، نگاه راهبردی به وحدت اسلامی دارد. بر این اساس، وحدت اسلامی به معنای حذف مذاهب یا انکار هویت قومی نیست، بلکه همزیستی تفاوتها در چارچوب اهداف مشترک است. تجربه اتحادیه اروپا نشان میدهد که تفاوتهای زبانی، فرهنگی و تاریخی مانع همگرایی نیست اگر اراده سیاسی و مردمی وجود داشته باشد.
کشورهای اسلامی بهدلیل باور بهارزشها و آموزههای دینی ویژه که داعیهدار هدایت انسان است، بهعنوان یک قطب مهم در جهان امرور شناخته میشود. نگاه تمدنی به اسلام، میتواند جهان اسلام را بهعنوان قطب مهم فرهنگی- تمدنی تبارز دهد. جهان اسلام جغرافیا و مرز سیاسی ندارد، بلکه شامل یک پهنه تمدنی است که بر پایۀ
دین اسلام، زبانهای ریشهدار اسلامی مانند عربی، فارسی، ترکی، اردو و… را در دل خود جای داده و ظرفیت ارزشمندی ایجاد کرده است. اسلام با طرح ایدۀ وحدتمحور «امت اسلامی»، گفتمان نو در جهان بشری ارائه کرده است. ایدۀ امت اسلامی، در عصر حاصر، یک چهارم جمعیت جهان را از پراکندگی، به همگرایی و همکاری و وحدت فرامیخواند. قرآن کریم ایدۀ «امّت واحده» را مطرح میکند که مرزهای نژادی، تباری، ملی و جغرافیایی را فراتر میبرد. به بیان دیگر، جهان اسلام میتواند «یک ملت فراملی» باشد که با پیوند اعتقادی و فرهنگی به هم وصل شده است. هر جایی که امّت اسلامی حضور فعال دارد، چه بهصورت اکثریت و چه اقلیت، بخشی از جهان اسلام است.
اسلام با عرضۀ نظام انسانی زیستجمعی و حفظ کرامت انسانی، در برابر فزونخواهی ستمکاران مانع فکری ایجاد کرده است. بههمین دلیل، زیادهخواهان در برابر اندیشۀ اسلامی بیکار نیستند و اسلام را بهعنوان مزاحم تلقی میکنند و برای کنترل و حذف آن برنامه و استراتژی دارند. بنابراین، وحدت اسلامی برای حفظ اندیشۀ اسلامی بهعنوان میراث معنوی یکچهارم جمعیت جهان که دستاوردهای فرهنگی و تمدنی ارزشمندی داشته و دارای جغرافیای گسترده و نیروی انسانی قابل توجه و سرمایه و منابع طبیعی ارزشمندی است.
جهان اسلام، مجموعهکشورها، جوامع و سرزمینهای گستردهای است که بیشتر جمعیت آنها مسلماناند، یا اسلام در فرهنگ، سیاست و ساختار اجتماعیشان نقش محوری دارد. جهان اسلام بهگونۀ تقریبی شامل ۵۷ کشور عضو سازمان همکاری اسلامی (OIC) است، که در چهار قارۀ جهان گسترده شدهاند. جهان اسلام از نظر سرزمینی شامل غرب آسیا، آسیای مرکزی، جنوب و جنوب شرق آسیا، شمال و بخشهایی از شرق و غرب آفریقا، برخی مناطق بالکان و قفقاز در اروپا و جوامع مسلمان در آمریکای شمالی و جنوبی است. این سرزمینها حدود «دو میلیارد مسلمان»، یعنی نزدیک به یکچهارم جمعیت جهان را در خود جای دادهاند.
جهان اسلام از نظر اقتصادی نیز موقعیت و جایگاه ویژه دارد. منابع طبیعی، بیش از ۷۰٪ ذخایر نفت جهان و حدود ۵۰٪ ذخایر گاز طبیعی جهان در حوزۀ کشورهای اسلامی قرار دارد و مهمترین صادرکنندگان بزرگ مانند عربستان، ایران، قطر، امارات، کویت، نیجریه و الجزایر، کشورهای اسلامی هستند. افزون بر نفت و گاز، معادن پرارزش و کمیاب مانند طلا، اورانیوم، آهن، مس، فسفات بیشترینۀ آنها در کشورهای اسلامی است.
یکی دیگر از پتانسیلهای جهان اسلامی، موقعیت استراتژیک جغرافیایی– تجاری آنها است. جهان اسلام در سه قاره گسترده است و بسیاری از گذرگاههای استراتژیک را کنترل میکند، مانند تنگه هرمز، بابالمندب، مالاکا، سوئز، بوسفور و…. این موقعیت، قدرت بالقوهای برای کنترل بخشی از تجارت دریایی جهان (بیش از یکسوم حملونقل انرژی) ایجاد میکند.
بر اساس چارچوب سازهانگاری باید برای تقویت هر یک از ارکان وحدت اسلامی راهکاری ارائه شود. این ابزارها با هدف تبدیل مفاهیم نظری بهاقدامات عملی خواهد بود:
- تقویت هویت مشترک
هویت مشترک، پایه و اساس هرگونه همبستگی پایدار است. برای تقویت هویت اسلامی مشترک، باید در ابعاد آموزشی، رسانهای، و فرهنگی سرمایهگذاری کرد. باید سند سیاست آموزشی مشترک در جهان اسلام تدوین و تصویب و عملیاتی شود. ایجاد یک چارچوب درسی مشترک برای تاریخ، ادبیات، و علوم اجتماعی در مدارس و دانشگاههای کشورهای اسلامی. این سند باید بر نقاط مشترک تاریخی، فرهنگی، و دینی تأکید کند و روایتهای تاریخ را از زاویۀ وحدتبخش بازنگری و تدوین کند. هدف، پرورش نسلی با درک عمیق از هویت اسلامی مشترک و تاریخ غنی جهان اسلام باشد. این سند باید شامل موضوعاتی چون تاریخ تمدن اسلامی، اندیشههای مشترک، و دستاوردهای علمی و فرهنگی مسلمانان باشد. این امر نیازمند تشکیل «کمیته مشترک تدوین کتب درسی سازمان همکاری اسلامی» متشکل از کارشناسان آموزشی، مورخان، و اندیشمندان از کشورهای عضو است.
همچنین ضروری است «رسانه خبری چندزبانه جهان اسلام» طراحی شود. راهاندازی رسانۀ خبری مستقل و چندزبانه (مانند عربی، فارسی، ترکی، اردو، انگلیسی، فرانسوی) که بتواند اخبار جهان اسلام را با رویکردی منصفانه، جامع، و بدون سوگیریهای ملی یا فرقهای پوشش دهد. این رسانه باید با استفاده از آخرین فناوریهای رسانهای، بهتبیین مسایل جهان اسلام، معرفی ظرفیتها، و برجسته کردن اشتراکات بپردازد و در مقابل، روایتهای منفی و تفرقهافکنانه را خنثی سازد. این رسانه، زیر نظر متخصصان مسلمان و با سازمان کنفرانس اسلامی» بهجود بیاید و اداره شود. تشکیل یک کنسرسیوم رسانهای با مشارکت نهادهای رسانهای دولتی و خصوصی کشورهای اسلامی، با تأمین مالی مشترک و هیئت تحریریه بینالمللی.
یکی از راههای مهم ایجاد و تقویت هویت مشترک تمدنی اسلامی، ایجاد «برنامه بورسیه تحصیلی مشترک بین دانشگاههای کشورهای اسلامی» است. ایجاد یک برنامه تبادل دانشجو و استاد گسترده که دانشجویان ممتاز و اساتید جوان کشورهای اسلامی بتوانند در دانشگاههای کشورهای دیگر تحصیل و پژوهش کنند. این برنامه باید دانشجویان را با فرهنگها، زبانها، و دیدگاههای مختلف در جهان اسلام آشنا سازد و شبکههای ارتباطی و همکاری میان نسل جوان را تقویت کند. تأسیس «بنیاد بورسیههای اسلامی» با مشارکت دانشگاهها و وزارتخانههای علوم کشورهای اسلامی، و تخصیص بودجه مشخص برای این امر میتواند عملیاتی شود و هویت مشترک اسلامی شکل بگیرد.
- همگرایی هنجار مشترک
وجود هنجارهای رفتاری و فقهی مشترک، چارچوبی برای تعاملات منظم و پایدار فراهم میکند. تصویب «منشور وحدت اسلامی» در سازمان همکاری اسلامی (OIC) بهعنوان یک سند الزامآور میتواند آغاز خوبی باشد. این منشور باید حاوی اصول بنیادین همزیستی، همکاری، احترام متقابل، و تعهد بهحل مسالمتآمیز اختلافات در میان کشورهای اسلامی باشد. فراتر از یک اعلامیه، باید شامل مکانیزمهایی برای نظارت بر اجرای تعهدات و حل اختلافات باشد، تا از حالت اعلامیههای صرف فاصله گیرد. پیشنهاد یک پیشنویس جامع توسط دبیرخانه OIC با مشورت کشورهای عضو و تصویب آن در سطح سران.
برای ایجاد همگرایی بنیادین، شایسته است «کمیسیون فقهی مشترک جهان اسلام» بهوجود بیاید. ایجاد یک نهاد فقهی مستقل و معتبر متشکل از علمای برجسته از مذاهب و کشورهای مختلف اسلامی، با هدف صدور فتاوای هماهنگ و روشنگرانه در خصوص مسایل تازه و بحرانهای منطقهای و جهانی که جهان اسلام با آنها مواجه است. این کمیسیون میتواند بهمدیریت اختلافات مذهبی و ارائه چارچوبهای هنجاری مشترک در مواجهه با چالشهای معاصر کمک کند. ایجاد این کمیسیون تحت نظارت OIC یا بهصورت نهادی مستقل با حمایت معنوی و مالی کشورهای اسلامی.
- تضمین همکاری پایدار
همکاری پایدار نیازمند ایجاد سازوکارهای عملی و نهادی در حوزههای کلیدی است. ایجاد «بازار مشترک انرژی سازمان همکاری اسلامی»، اقدام بنیادین و تاثیرگذار خواهد بود. یکپارچهسازی بازارهای انرژی کشورهای اسلامی (نفت، گاز، برق) از طریق وضع تعرفههای ترجیحی، تسهیل سرمایهگذاری مشترک در پروژههای اکتشاف و تولید، و ایجاد مکانیسمهای هماهنگ برای قیمتگذاری و صادرات. این امر میتواند قدرت چانهزنی اعضا در بازارهای جهانی را افزایش داده و وابستگی بهخارج را کاهش دهد. «شورای عالی انرژی OIC» با اختیارات اجرایی برای تدوین و اجرای سیاستهای مشترک در بخش انرژی تشکیل شود.
یکی از اقدامهای ضروری و مطمین، تشکیل «نیروی واکنش سریع اسلامی» است. ایجاد یک واحد نظامی مشترک و آموزشدیده، متشکل از نیروهای داوطلب از کشورهای اسلامی، با هدف واکنش سریع بهبحرانهای امنیتی، انسانی، و فاجعههای طبیعی در کشورهای عضو. این نیرو میتواند تحت فرماندهی مشترک سازمان همکاری اسلامی فعالیت کند و در حفظ صلح و امنیت در منطقه نقش ایفا نماید. امضای یک «پیمان امنیتی مشترک» در OIC و ایجاد ستاد فرماندهی مشترک و مراکز آموزشی تخصصی.
- تحقق قدرت و امنیت پایدار
قدرت و امنیت پایدار، نتیجه نهایی و هدف کلان این وحدت اسلامی است. تاسیس «بانک توسعه جهان اسلام»، یمی از راهکارهای موثر اقتدار و وحدت مقترانه است. ایجاد یک نهاد مالی قدرتمند با سرمایه قابل توجه، متشکل از سرمایههای کشورهای اسلامی، برای تامین مالی پروژههای زیرساختی کلان (حملونقل، انرژی، ارتباطات، فناوری و دفاعی) و پروژههای توسعه اقتصادی در کشورهای اسلامی. این بانک میتواند بهاستقلال اقتصادی و کاهش وابستگی بهنهادهای مالی بینالمللی کمک کند. افزایش سرمایه اولیه بانک توسعه اسلامی فعلی و گسترش حیطه اختیارات و پروژههای آن، یا تأسیس نهادی جدید با سازوکار مالی و مدیریتی مستقلتر.
شکلگیری «پیمان دفاعی مشترک اسلامی»، میتواند گام مهمی در راستان تحقق قدرت و امنیت پایدار کشورهای اسلامی باشد تدوین و امضای یک پیمان دفاعی جامع که بر اساس اصل «تجاوز بهیک عضو، تجاوز بههمه اعضاست» عمل کند. این پیمان باید شامل همکاریهای نظامی، اطلاعاتی، و آموزشی باشد و اراده سیاسی لازم برای دفاع جمعی از منافع امنیت مشترک را تضمین کند. تشکیل «شورای امنیت و دفاع مشترک اسلامی» با حضور وزرای دفاع و خارجه کشورهای عضو، و تدوین پروتکلهای اجرایی روشن، میتواند بهعملیاتی شدن این ایده کارساز باشد. این ابزارهای اجرایی، با هدف ایجاد یک چارچوب عملیاتی، قابل سنجش، و گامبهگام برای تحقق وحدت اسلامی طرح شده است.
آخرین اخبار تحلیلی افغانستان را در ایراف بخوانید:
احمدشاه مسعود و ایران، از همگرایی تاریخی تا اهداف مشترک
فرماندهی که تنها به قلمرو طالبان رفت تا برای صلح مذاکره کند
پاکستان قطب جدید تولید مواد مخدر؛ پیامدهای آن برای ایران چیست؟
واکنش جهان به زلزله افغانستان؛ کمک ایران، بیتفاوتی آمریکا
پیشبینی وضعیت آب و هوای افغانستان (چهارشنبه، ۱۹ شهریور ۱۴۰۴)









