در شامگاه ۹ شهریور (سنبله) ۱۴۰۴، زلزلهای به بزرگی ۶ ریشتر شرق افغانستان، به ویژه ولایتهای کنر و ننگرهار را لرزاند. این فاجعه، علاوه بر خسارات گسترده مادی، شکنندگی ساختاری سیاسی، اجتماعی و اقتصادی افغانستان را بیش از پیش نمایان ساخت. مناطقی مانند نورگل، وتهپور، مانوگی و چپهدره بیشترین آسیب را دیدند؛ به طوری که طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، بیش از ۳۰۰۰ نفر جان خود را از دست دادند، بیش از ۴۰۰۰ نفر زخمی شدند و صدها خانواده بیسرپناه باقی ماندند.
اما شرایط دشوار این مناطق، از جمله صعبالعبور بودن آنها و ضعف زیرساختهای امدادی، روند کمکرسانی و بازسازی را با چالشهای جدی مواجه کرده است. در این میان، گزارشها نشان میدهد که زنان و دختران بهویژه در مناطقی که حضور پزشکان زن تقریباً وجود ندارد، با موانع جدی در دسترسی به خدمات درمانی مواجه هستند. این موضوع نگرانی سازمان جهانی بهداشت (WHO) را برانگیخته است؛ این سازمان در گزارش اخیر خود اعلام کرده که «کمبود پزشکان زن در مناطق زلزلهزده افغانستان، سلامت زنان را بهشدت تهدید میکند و میتواند به افزایش مرگومیر ناشی از عدم درمان مناسب منجر شود.» در نتیجه، WHO خواستار اقدام فوری برای رفع موانع ساختاری و فرهنگی در مسیر ارائه خدمات سلامت به زنان شده است.
در چنین شرایط بحرانی، واکنش بازیگران داخلی و بینالمللی نقش تعیینکنندهای در موفقیت عملیات امدادی و روند بازسازی ایفا می نماید. نکته قابل توجه در این روزهای سخت همبستگی فراتر از مرزهای قومی و مذهبی در داخل افغانستان و همچنین حمایت قابل توجه همسایگان منطقهای، به ویژه ایران اسلامی، است؛ حمایتی که در مقابل سکوت و کمتوجهی آمریکا اهمیت ویژهای دارد. این تناقض آشکار، پرسشهای جدی درباره سیاستهای بینالمللی و اولویتهای کمکرسانی مطرح میکند.
همبستگی مردم افغانستان در حمایت از زلزلهزدگان
افغانستان کشوری متنوع از نظر قومی و مذهبی است که سالها درگیر اختلافات داخلی و بیاعتمادی میان اقوام مختلف بوده است. این اختلافات بهویژه در مناطق مرزی، جامعه را دچار گسست و امید به وحدت ملی را کمرنگ کرده بود.
با این حال این زلزله، نقطه عطفی در نمایش همبستگی ملی بود. مردم سراسر کشور، از کابل تا قندهار و مزار شریف، بدون توجه به قومیت، زبان یا مذهب، برای کمک به آسیبدیدگان بسیج شدند. کمکهای نقدی و غیرنقدی، ارسال اقلام ضروری و فعالیتهای داوطلبانه نشاندهنده روحیه تازهای از همدلی و مسئولیتپذیری جمعی بود.
جوانان، نهادهای مدنی و سازمانهای غیر دولتی با استفاده از شبکههای محلی، کمکها را بهطور عادلانه توزیع کردند. این همبستگی بار دیگر ثابت کرد که بحرانها میتوانند بستر همگرایی و انسجام اجتماعی باشند.
این تجربه نشان داد که وحدت و همکاری میان اقوام مختلف نه تنها ممکن بلکه برای عبور از بحرانها ضروری است. اگرچه چالشهایی چون ضعف زیرساختها، کمبود منابع و تحریمهای خارجی همچنان پابرجاست، اما روحیه همکاری شکلگرفته، سرمایهای ارزشمند برای آینده افغانستان است.
نقش سازمانهای بینالمللی و کشورهای همسایه در حمایت از زلزلهزدگان
زلزله مهیب کنر و ننگرهار بحران انسانی گستردهای به همراه داشت که نیاز فوری به کمکهای بینالمللی و منطقهای را ایجاد کرد. سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد به رهبری آنتونیو گوترش، عملیات امدادرسانی گستردهای را آغاز کردند. دفتر سازمان ملل در ژنو، یوناما و نهادهای بشردوستانه مانند صلیب سرخ، هلال احمر، یونیسف و دیگر سازمانهای تخصصی، درخواستهای فوری برای جمعآوری کمکهای مالی و ارسال تیمهای امدادی مطرح کردند. مثلاً صلیب سرخ جهانی ۲۵ میلیون فرانک سوئیس برای کمکهای اضطراری درخواست نمود و یونیسف توجه ویژهای به نیازهای کودکان داشت.
با این حال، محدودیت همکاری با دولت طالبان، نگرانیها درباره تبعیض در توزیع کمکها، به ویژه برای زنان و کودکان، و مشکلات لجستیکی ناشی از تخریب زیرساختها، روند امدادرسانی را پیچیده کرده است. در کنار سازمانهای بینالمللی، کشورهای همسایه بویژه جمهوری اسلامی ایران نیز نقش مهمی ایفا کردند. ایران از نخستین کشورهایی بود که به سرعت واکنش نشان داد و در روزهای ابتدایی، ۸۰ تن آرد و روغن خوراکی به ولایت کنر ارسال کرد و در ادامه نیز کمکهای بیشتری از جمله اقلام دارویی، چادر و تیمهای امدادی به مناطق زلزلهزده اعزام نمود. هند نیز با ارسال ۱۰۰۰ چادر، ۱۵ تن مواد غذایی و ۲۱ تن کمکهای امدادی، نقش فعالی در پشتیبانی از آسیبدیدگان ایفا کرد. پاکستان ۱۰۵ تن کمک شامل مواد غذایی، دارو، چادر، پتو و تشکهای بادی را از طریق گذرگاه مرزی تورخم به افغانستان فرستاد. چین نیز با اختصاص 40 هزار دلار کمک نقدی و ارسال دو کامیون تجهیزات امدادی و اقلام ضروری، از جمله کشورهایی بود که در این فاجعه طبیعی نقش حمایتی ایفا کرد. کشورهای تحادیه اروپا، بریتانیا، ایرلند، ژاپن و استرالیا نیز با کمکهای مالی و کالایی سهم قابل توجهی داشتند.
نقش جمهوری اسلامی ایران؛ پیشقدم در حمایت از زلزلهزدگان
جمهوری اسلامی ایران، به عنوان همسایه نزدیک و کشوری با پیوندهای تاریخی، فرهنگی و دینی گسترده با افغانستان، از نخستین کشورهایی بود که در بحران زلزله کنر و ننگرهار اعلام آمادگی و اقدام عملی کرد. ایران با ارسال کمکهای مادی و معنوی شامل مواد غذایی، دارو، تیمهای پزشکی و امدادی، همبستگی و مسئولیتپذیری منطقهای خود را نشان داد.
در ساعات اولیه پس از وقوع زلزله، ارسال مواد غذایی آغاز شد و تیمهای پزشکی برای ارائه خدمات درمانی فوری اعزام شدند. تجهیزات پزشکی، دارو، چادر، پتو و ملزومات اضطراری در همکاری با نهادهای محلی توزیع گردید.
ایران همچنین با برگزاری مراسمات رسمی و مردمی، تسهیل روند بازسازی، آموزش نیروهای امدادی محلی و کمک به بهبود زیرساختهای آسیبدیده، حمایتهای ممعنوی خود را نشان داد. این اقدامات نه تنها نیازهای فوری را رفع کرد، بلکه پیوندهای فرهنگی و اجتماعی دو ملت را تقویت نمود و نمونهای از همبستگی واقعی منطقهای بود.
پیوندهای تاریخی، ارتباطات مردمی و اشتراکات زبانی و دینی، ایران را در موقعیتی قرار داده تا نقش مؤثری در حمایت از افغانستان ایفا کند. تجربه ایران در مقابله با بحرانهای مشابه، واکنش سریع و کارآمدی این کشور را در حل این بحران ممکن ساخت.
سکوت و کمتوجهی آمریکا در برابر زلزلهزدگان افغانستان؛ نقض شعارهای حمایت از حقوق بشر
در حالی که بسیاری از کشورهای جهان و سازمانهای بینالمللی با واکنشی سریع به یاری مردم افغانستان شتافتند، ایالات متحده آمریکا تنها با اعلام همدردی لفظی اکتفا کرد و در ارسال کمکهای عملی و اضطراری عملاً سکوت کرد.
در دو دهه گذشته، آمریکا خود را حامی امنیت و توسعه افغانستان معرفی میکرد، اما خروج ناگهانی نیروها در سال ۲۰۲۱ و به قدرت رسیدن طالبان، وجهه و سیاستهای این کشور را دچار چالش کرد. پس از آن، آمریکا حمایتهای مستقیم را کاهش داد و ارتباط با طالبان محدود شد که پیامدهای منفی بر کمکرسانی داشت.
به باور کارشناسان، سکوت آمریکا در قبال وضعیت افغانستان میتواند ناشی از چند عامل باشد: تمرکز دولت ایالات متحده بر بحرانهای داخلی، اولویت دادن به مسائل منطقهای دیگر – از جمله حمایت از رژیم صهیونیستی در جنگ غزه – و ملاحظات سیاسی مرتبط با نحوه تعامل با طالبان. مجموع این عوامل موجب شده است که آمریکا در ارائه کمکهای مستقیم به افغانستان با محدودیتهایی روبهرو باشد.
این وضعیت در حالی رخ میدهد که حجم قابل توجهی از مهاجرین از کشورهای ایران و پاکستان به افغانستان بازگشتهاند. مردم افغانستان که سالها با چالشهای متعدد اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم کردهاند، اکنون به کمکهای فوری و گسترده نیازمندند. فاجعه زلزله کنر و ننگرهار، شرایط دشوار و پیچیدهای را در این کشور ایجاد کرده است. این بحرانها فرصتی است تا جامعه جهانی مسئولیتهای انسانی و اخلاقی خود را فراموش نکرده و حمایت عملی خود را هرچه بیشتر افزایش دهد.
سخن آخر
زلزله در کنر و ننگرهار بار دیگر نشان داد که بحرانهای انسانی نیازمند همکاری منطقهای و جهانی است. در این میان، نقش همسایه های افغانستان بویژه ایران بهعنوان همسایهای فعال و مسئولیتپذیر، در کمکرسانی و حمایت از مردم افغانستان برجسته بوده است. ادامه کمکرسانی، رفع موانع سیاسی و آزادسازی منابع مالی برای بازسازی مناطق آسیبدیده ضروری است. در این میان، سکوت آمریکا و بلوکه شدن داراییهای افغانستان، چالشهای امدادرسانی را تشدید کرده است رفع این موانع و تقویت همکاریهای بینالمللی میتواند نقش مهمی در بهبود وضعیت انسانی و تسریع بازسازی در افغانستان ایفا کند.
آخرین اخبار تحلیلی افغانستان را در ایراف بخوانید:
احمدشاه مسعود و ایران، از همگرایی تاریخی تا اهداف مشترک
فرماندهی که تنها به قلمرو طالبان رفت تا برای صلح مذاکره کند
پاکستان قطب جدید تولید مواد مخدر؛ پیامدهای آن برای ایران چیست؟
واکنش جهان به زلزله افغانستان؛ کمک ایران، بیتفاوتی آمریکا
پیشبینی وضعیت آب و هوای افغانستان (چهارشنبه، ۱۹ شهریور ۱۴۰۴)









