واکنش طالبان به زلزله کنر؛ از خودنمایی حقانی تا سکوت هبت‌الله

پنج روز از وقوع زلزله‌ مرگبار افغانستان در دو ولایت کنر و ننگرهار می‌گذرد. این زلزله که شامگاه یکشنبه ۹ شهریور رخ داد، براساس آخرین آمار رسمی منتشرشده از سوی طالبان، بیش از 22۰۰ کشته و ۳640 زخمی برجای گذاشته است. عمق این فاجعه، موجی از پیام‌های تسلیت و اعلام آمادگی برای ارسال کمک‌های بشردوستانه را به‌سوی افغانستان روانه کرد. مقیاس ویرانی، تصاویر تکان‌دهنده از کشته‌شدگان و مجروحان و درخواست بازماندگان برای کمک به دفن قربانیان، افغانستان را بار دیگر به شرایط آخرالزمانی کشانده است.

سوگ در کنر، سکوت در قندهار

در حالی‌که شرق افغانستان با رنج مضاعف برآمده از بلای طبیعی دست‌وپنجه نرم می‌کند و هواپیماهای حامل کمک‌های بشردوستانه از کشورهای همسایه و منطقه در فرودگاه کابل به زمین نشسته‌اند، جای خالی یک چیز در این شرایط بحرانی افغانستان بسیار خودنمایی می‌کند: سکوت عالی‌ترین مقام طالبان.

از زمان وقوع این زلزله، هبت‌الله آخندزاده، رهبر طالبان، تاکنون هیچ اظهارنظر رسمی در مورد این رویداد نکرده است. همچنین دفتر این مقام ارشد طالبان، هیچ بیانیه تسلیت یا اظهار همدردی با زلزله‌زدگان کنر و ننگرهار صادر نکرده است. این سکوت در حالی برجسته‌تر می‌شود که با توجه به عمق این رویداد، خبری از اعلام «عزای عمومی» نیز در افغانستان نیست.

سمیع یوسف‌زی، خبرنگار افغانستانی مقیم پاکستان، در صفحه ایکس خود در این رابطه نوشته است: «رهبر طالبان تاکنون هیچ پیام رسمی تسلیت یا همدردی در پی این حادثه منتشر نکرده است. بر اساس تفکر طالبان، فجایع طبیعی اغلب به‌عنوان اراده خدا تفسیر شده و سکوت در چنین مواردی از نظر مذهبی توجیه می‌شود.»

او همچنین در مورد سکوت طالبان برای درخواست کمک‌های بین‌المللی در این رویداد نوشته است که این رویکرد منعکس‌کننده دیدگاه کلی طالبان است؛ دیدگاهی که در آن کنترل اخلاقی و اجرای سخت‌گیرانه ایدئولوژی، اغلب بر نیازهای فوری بشردوستانه اولویت دارد. در بحران‌هایی مانند زلزله اخیر در کنر، چنین سیاستی می‌تواند منجر به تأخیر یا محدودیت در ارسال کمک‌های حیاتی شده و جامعه آسیب‌پذیر را در معرض خطرات بیشتر قرار دهد.

ناظران احتمال می‌دهند که سکوت به این دلیل است که او نمی‌خواهد در برابر اراده و حکمت الهی بایستد. رهبری چهار ساله او بر افغانستان در سایه ایدئولوژی خاصش نشان داده که برای او، شریعتی که خود روایت خاصی از آن ارائه داده، بر هر چیز اولویت و ارجحیت دارد. احتمالاً رهبر طالبان، با نگرانی از جایگاه دینی و زیر سؤال رفتن رفتار و رویه‌اش، ترجیح داده است که در برابر سوگ کنر سکوت کند، اما اگر مسئله اراده الهی است، چرا دیگر رهبران طالبان وارد میدان شده‌اند؟ آیا واقعاً سرسپردن به اراده الهی، قندهار را ساکت کرده است؟

رقابت قندهار و حقانی در زمین زلزله

سکوت رهبر طالبان در حالی معنادارتر می‌شود که رقیب جدی قدرت او، سراج‌الدین حقانی، از روز نخست زلزله دستور رسیدگی به آن را داده است.

سراج‌الدین حقانی، رهبر شبکه قدرتمند حقانی و سرپرست وزارت کشور طالبان، که به‌عنوان رقیب سرسخت قندهار شناخته می‌شود، از زمان حاکمیت دوباره طالبان، هرگاه که جای هبت‌الله در موضوعی خالی بوده یا سیاست‌های او با واکنش‌های گسترده روبه‌رو شده است، تلاش کرده که در قامت رهبری «عمل‌گرا، خیرخواه» ظاهر شود.

در مورد اخیر، سراج‌الدین حقانی، به تمامی استانداران، فرماندهان امنیتی و کارکنان زیرمجموعه این وزارت دستور داده است تا فوراً خود را به مناطق آسیب‌دیده در شرق افغانستان برسانند. یک حساب کاربری منتسب به او در ایکس نیز پیامی در مورد تسلیت به زلزله‌زدگان منتشر کرده است. همچنین این حساب کاربری از روز نخست زلزله، شروع به انتشار پست‌هایی با محتوای زلزله کنر کرده است.

در این میان، دیگر وزرای شبکه حقانی نیز وارد میدان شدند. مولوی عبدالکبیر از مهره‌های وابسته به شبکه حقانی، نیز در سازوکارهای مختلف مانند برگزاری نشست‌های اضطراری و سفرهای تشریفاتی، در نمایشی تبلیغاتی به دنبال کسب مشروعیت هستند.

افغانستان تحت حاکمیت طالبان در چهار سال گذشته، به میدان تنش میان رهبران دو گروه قدرتمند قندهاری و شبکه حقانی با پایگاه اجتماعی در شرق افغانستان بدل شده است. سیاست‌های انحصارگرایانه رهبر طالبان، کنترل و انحصار کامل بر قدرت و تلاش برای بیشینه‌سازی قدرت، چندان به مذاق دیگر رهبران سودای قدرت، به‌ویژه شبکه حقانی، خوش نیامد. احساس نارضایتی رهبر این گروه که به بازوی نظامی طالبان معروف بودند، منجر به تشدید تنش میان دو رهبر شد؛ تا جایی که زمزمه‌ها از امکان حذف او از رهبری در وزارت کشور و تشدید اختلافات تا حد فروپاشی طالبان قوت گرفته بود.

اما عطش سراج‌الدین حقانی در برابر رهبر قندهارنشین، منجر به آن شد که «خلیفه» برای پیشی گرفتن از «امیر»، ضمن تعدیل چهره خود در داخل و مجامع بین‌المللی، از طریق مخالفت با سیاست‌های رهبر طالبان یا ارائه تصویری خیرخواهانه در بین مردم، هرجا که امیر غایب بود، برای خود جایگاه و مشروعیت بخرد. حالا نیز در شرایطی که سوگ عظیمی افغانستان را فراگرفته، خلیفه در میان جای خالی هبت‌الله، در تلاش است با خودنمایی و همدردی با مردم، برای خود پایگاه اجتماعی کسب کند، بلکه روزی از آن علیه قدرت رو به فزاینده امیر استفاده کند.

از سوی دیگر، این احتمال نیز قوت می‌گیرد که آیا رهبر طالبان تنها در برابر موضوعاتی که تهدیدی در برابر او تلقی می‌شود، اظهارنظر می‌کند؟ ناظران معتقدند که رهبران طالبان برای بقا، تقویت قدرت و جایگاه خود در میان طالبان، سیاست‌های انحصارگرایانه را اعمال می‌کنند؛ دستورالعمل‌هایی برای حکومت‌داری که کابل تنها اجراکننده آن است. سیاست‌های چهار سال پیشین او بیشتر به‌عنوان تلاش‌هایی برای کسب و انحصار قدرت از سوی ناظران تلقی شده است. در همین رابطه باید گفت که آیا بلایای طبیعی چون تهدیدی مستقیم برای بقای او نیست، سکوت را ترجیح داده است؟ این در حالی است که اظهارنظر در برابر اراده خدا شاید برای او به‌منزله خطر و زیر سؤال رفتن عقایدش باشد.

به‌هرروی، سکوت او در شرایطی که افغانستان نیاز به مدیریت بحران قوی، کمک‌های گسترده بین‌المللی دارد و روحیه جمعی خدشه‌دار شده است، مطلوب نخواهد بود. این در حالی است که او خود را زعیم «نظام اسلام»” می‌داند که اکنون افغانستان آن را تجربه می‌کند.


آخرین اخبار افغانستان را در ایراف بخوانید:

زلزله‌‌ی نسبتا شدیدی جلال آباد افغانستان را لرزاند (۱۳ شهریور ۱۴۰۴) + جزئیات

خطر فاجعه انسانی پس از زلزله کنر؛ ۶۵ درصد خانه‌ها کاملاً ویران شده است

قیمت افغانی به تومان و دلار امروز ‌پنجشنبه (13 شهریورماه ۱۴۰۴)

تیم ملی فوتبال افغانستان با نمایش ضعیف از کافا ۲۰۲۵ حذف شد

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=80223
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x