بحران هویت در افغانستان | از سراب مدرنیته غربی تا انسداد فرهنگی طالبان

به گزارش ایراف؛ طالبان با پشتوانه سنت‌های مذهبی و قومی در تلاش‌اند تا نشان دهند نظام آنان بر محور «اسلام اصیل» و «سنت‌های بومی» استوار است، اما مشکل اینجاست که این تأکید بیش از آنکه به بازسازی اجتماعی و فرهنگی منجر شود، به محدودسازی و انسداد بیشتر فضا ختم می‌گردد.

در سوی مقابل، بخش تحصیل‌کرده و شهری افغانستان نیز هنوز گرفتار نوعی سراب مدرنیته غربی است و گمان می‌برد که با برگزاری مناسبت‌هایی مانند روز جهانی انسان دوستی و یا روز جهانی زن می‌تواند به دروازه‌های توسعه برسد؛ غافل از اینکه جامعه‌ای با شکم‌های گرسنه، مدارس بسته و زنان منزوی، هیچ پیوندی با چنین نامگذاری‌ها برقرار نخواهد کرد.

افغانستان در کشاکش سنت و مدرنیته حیران مانده است. در دوره امارت طالبان تأکید بر بازگشت به سنت‌های قومی و مذهبی و در دوران جمهوریت بنا بر گشودن باب مناسبت‌های جهانی این حیران و سرگردانی را دوچندان نموده است.

بسیاری از غرب زده‌‌‌های افغان تلاش داشتند تا در مناسبت‌های جهانی از ولنتاین و 20 مارس به عنوان روز زن گرفته تا دیگر نامگذاری‌‌ها سنک تمام بگذارند که در تقابل با این نگاه، طالبان تحت هیچ شرایطی اینگونه نامگذاری‌ها را نه قبول دارد و نه اجازه تجلیل از آنها را می‌دهند. بی‌ترید نگارش‌های مبنی بر تجلیل از نامگداری‌های غربی حتی در همان دوران جمهوریت هم مطلوب بخش از افغان‌ها نبود اما به ناچار می‌پذیرفتند.

این ایده هنوز هم در اذهان برخی از شرقی‌ها از جمله افغان‌ها وجود دارد که ظاهر رفتاری شان باید مثل غربی‌ها باشد تا پیشرفت کنند و زهی خیال باطل. برعکس تجلیل از 28 مرداد سالروز استقلال افغانستان طرفداران بیشتری را به خود جلب می‌کند تا تجلیل از روز جهانی انسان دوستی. این عناوین به وفور در آموزه‌های اسلامی و کتب دینی یافت می‌شود تنها کفایت می‌کند به این دستورات الهی عمل شود که نیاز به تمسک جستن به چنین عناوین نباشد اما مسلمانان به همان آموزه‌ها در حد الفاظ بسنده کرده‌اند.

افغانستان با چنین نامگذاری‌های پیوند عاطفی و محتوایی برقرار نخواهد کرد حال می‌خواهد حاکمیت در دستان امارت باشد خواه در دستان جمهوریت چراکه نیازهای مردمان این دیار در همان اولیات باقی مانده و شکم گرسنه و مکاتب بسته شده به روی دختران و عدم مشارکت در امورات سیاسی با انسداد حاکمیتی در این عرصه اجازه برقراری چنین پیوند‌هایی را نمی‌دهد.

طرفه آنکه هنوز هم عده‌ای در سودای حاکمیت جمهوریت در ذهن خود چنین عناوینی را می‌پروانند به امید دریافت هزینه‌های هنگفتی از سوی نهادهای مدنی کذایی و (NGO) های غربی که اکنون دیگر خبری از آنها در افغانستان نیست.

به نظر می‌رسد باور چنین ایده‌ای در شرایط کنونی طالبانی برای آن عده که هنوز واقعیات را درک نکرده اند دشوار باشد اما حقیقت هر چند تلخ باشد خود را بر اذهان تحمیل خواهد کرد که تا زمانی استقرار حاکمیت امارت نباید به دنبال برگزاری از روزهایی رفت که هیچگونه پیوندی با گذشته افغانستان ندارد.

بنابراین، افغانستان برای برون‌رفت از این سرگردانی نیازمند بازتعریف اولویت‌هاست. نه شعارهای ایدئولوژیک طالبان و نه تقلید نمادین از فرهنگ غرب، هیچ‌یک پاسخ‌گوی نیازهای واقعی مردم نخواهد بود.

تنها زمانی می‌توان از مناسبت‌ها و روزهای نمادین سخن گفت که بسترهای اولیه زندگی ـ از معیشت گرفته تا آموزش و مشارکت سیاسی ـ تأمین شده باشد. در غیر آن، جامعه افغانستان همچنان در کشاکش سنت و مدرنیته معلق خواهد ماند و این سرگردانی، هم مشروعیت طالبان را فرسوده می‌سازد و هم امید مردم به آینده را از میان می‌برد.

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=80203
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x