به گزارش ایراف، متقی خاطرنشان کرد: در حالی که برخی تلاش میکنند نظام (طالبان) را غیرحرفهای معرفی کنند، اما افتتاح پیاپی پروژههای مختلف نشان میدهد افراد متخصص در این ساختار حضور دارند.
او همچنین از جامعه جهانی خواست کمکهای انسانی را مشروط به مسائل سیاسی نکنند.
سرپرست وزارت خارجه طالبان تأکید کرد که حمایتها باید از مسیر پروژههای توسعهای صورت گیرد تا افغانها از وابستگی به کشورهای دیگر رهایی یابند.
با این حال، ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان روز گذشته (۴شهریور) در یک نشست خبری از سند راهبردی بنام «استراتژی توسعه ملی» رونمایی کرد.
او در این رابطه گفت: این راهبرد یک سند جامع، واحد و بلندمدت است که برای پنج سال آینده تدوین شده و با استفاده از ظرفیتها و منابع داخلی، تمام نهادهای دولتی تحت اداره طالبان را در یک مسیر واحد رهبری میکند.
به گفته او، این سند، سه بخش عمده حکومتداری و روابط بینالملل، امنیت و نظم عمومی، اقتصاد و توسعه اجتماعی را دربر میگیرد.
مجاهد افزود، در این استراتژی ده بخش اصلی مانند اقتصاد و کشاورزی، منابع طبیعی و انرژی، مسکن و امور اجتماعی، حملونقل و مخابرات، آموزش و پرورش دینی و عصری، فرهنگ، بهداشت، مصونیت اجتماعی و حفاظت محیط زیست گنجانده شده است.
سخنگوی طالبان گفت که ۱۵ برنامه در این سند به عنوان اولویت تعیین شده است.
مجاهد خاطرنشان کرد، اجرای این برنامه به باور طالبان سبب خواهد شد که شهروندان در بخشهای مختلف «شاهد بهبود و رشد متوازن» باشند.
با این همه، طالبان با وجود چهار سال حاکمیت در افغانستان با چالشهای جدی مواجه بوده که تا کنون بر رفع آنها ناتوان بوده است.
چالشها
اختلافات داخلی:
از مشکلهای عمده طالبان، اختلافهای عمیق درون گروهی میان جناحها و رهبران آنان است. طالبان در حالی که خود را بهعنوان یک گروه منسجم و یکپارچه معرفی میکنند، در عمل شاهد درگیریها و اختلافهای بین بخشهای مختلف آنها هستیم. این اختلافها میان ائتلافهای مختلف مانند شبکه حقانی و گروههای وابسته به قندهار وجود دارد.
انحصارگرایی قومی، مذهبی و جناحی:
طالبان بهشدت بر قوم پشتون تکیه دارد و این موضوع منجر به انحصار قدرت در دست این قوم شده است.
این انحصارگرایی قومی، که در آن قومهای دیگر مانند تاجیکها، هزارهها و ازبکها و… از سهم مناسب در قدرت و مسئولیتها محروم شدهاند، در نهایت موجب تشدید احساس بیعدالتی در افغانستان شده است. در کنار این انحصارگرایی قومی، طالبان همچنین تمایل دارند که تنها یک دیدگاه مذهبی خاص را بهعنوان مرجع اصلی حکومتداری معرفی کنند که باعث میشود، گروههای مذهبی مانند شیعیان یا سایر اقلیتهای دینی نتوانند در فرآیند تصمیمگیری مشارکت داشته باشند.
رشد گروههای تروریستی:
یکی از تهدیدهای جدی برای امنیت افغانستان و منطقه رشد گروههای تروریستی، مانند داعش و القاعده و سایر شبکههای افراطی زیر سایه طالبان است.
این موضوع بارها توسط نهادهای اطلاعاتی معتبر از جمله شورای امنیت سازمان ملل مطرح شده است.
عدم به رسمیت شناختهشدن بینالمللی:
یکی دیگر از بزرگترین ضعفهای طالبان در افغانستان عدم به رسمیت شناختهشدن از سوی جامعه جهانی است.
علیرغم تلاشهای طالبان برای جلب مشروعیت بینالمللی، به جز روسیه هیچ کشوری تاکنون این گروه را بهصفت دولت رسمی افغانستان به رسمیت نشناخته است. این وضعیت موجب انزوای سیاسی طالبان در سطح جهانی و عدم دسترسی به منابع اقتصادی و کمکهای بشردوستانه شده است. تحریمهای بینالمللی و عدم عضویت در نهادهای جهانی مانند سازمان ملل، طالبان را از بهرهمندی از فرصتهای اقتصادی و سیاسی که سایر دولتها از آن برخوردارند، محروم کرده است.