به گزارش ایراف، به نقل از نشریه دیپلمات، این گروه که در سال ۲۰۰۷ با ترکیبی از ایدئولوژی دیوبندی سختگیرانه و پیوندهای سازمانی با القاعده و طالبان افغانستان ظهور کرد، در ابتدا خود را نیرویی مذهبی معرفی میکرد که مأموریت اصلیاش اجرای شریعت و جهاد دفاعی علیه ارتش پاکستان بود. اما به باور نویسنده این مقاله، فشارهای نظامی گسترده ارتش، حملات پهپادی ایالات متحده و شکافهای داخلی، این سازمان را تا سال ۲۰۱۸ به نقطه ضعف کشاند. از سال ۲۰۱۹ نشانههای احیای دوباره نمایان شد و با بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان در سال ۲۰۲۱، محیط منطقهای مساعدتری برای فعالیت آن فراهم گردید.
نگارنده میافزاید، تغییر مهمی که اکنون در تبلیغات و گفتمان تحریک طالبان دیده میشود، حرکت از یک چارچوب صرفا مذهبی به سوی ترکیب دین و قومیت است. این گروه با برجستهسازی رنجهای پشتونها، یادآوری تاریخ مقاومت قبیلهای و تأکید بر هویت قومی، خود را «مدافع ملت پشتون» معرفی میکند.
به نوشته دیپلمات؛ این تغییر محصول سه عامل اصلی است: تلاش دولت و علمای مذهبی برای بیاعتبار سازی مشروعیت دینی گروه، رقابت تبلیغاتی و جذب نیرو با داعش شاخه خراسان و افزایش وزن سیاستهای قومی در پاکستان. چنین شرایطی موجب شده است که تحریک طالبان برای حفظ پایگاه اجتماعی خود، شکایات محلی و قومیتی را با شعارهای مذهبی در هم آمیزد.
به باور نویسنده، این بازتعریف در سطح عملیاتی نیز بازتاب یافته است. این گروه در مناطق قبایلی با استفاده از جرگهها، نشست با بزرگان محلی و نمادسازی از «فرزندان خاک»، سعی دارد مشروعیت سنتی کسب کند. در عین حال، حذف فیزیکی مخالفان قبیلهای و فعالان صلح با توجیه «خیانت به پشتونها» نشان میدهد که این روایت تازه بیشتر ابزاری برای مشروعیت بخشی به خشونت است تا تغییر واقعی در رفتار.
نگارنده دیپلمات میگوید که استفاده از فناوریهای نوین تبلیغاتی مانند تصاویر تولید شده با هوش مصنوعی، ویدئوهای حرفهای و سرودهای جهادی نیز وجهه ای مدرن به این رویکرد بخشیده و دسترسی آن به مخاطبان گستردهتر را ممکن ساخته است.
با این حال، این قومیسازی منازعه خطر تشدید شکافهای اجتماعی و تضعیف همبستگی ملی در پاکستان را در پی دارد.
مقاله ادامه میدهد: بهرهگیری از نمادهای تاریخی مقاومت پشتون، برجستهسازی مرز دیورند به عنوان میراث استعمار و تلاش برای نفوذ در میان بلوچها و سرائیکیها، همگی نشان میدهد که این گروه فراتر از یک جنبش مذهبی محلی، در پی ایجاد پایگاه قومی گسترده است.
چنین روندی میتواند زمینهساز شکلگیری شورشی عمیقتر با ماهیت قومی – مذهبی شود که مقابله با آن تنها از طریق عملیات نظامی ممکن نیست.
به باور نگارنده، برای پاسخ به این تحول، سیاستهای امنیتی پاکستان ناگزیر باید از تمرکز صرف بر بعد نظامی فاصله بگیرد و همزمان به دو حوزه توجه کند: نخست، تضعیف روایات تبلیغاتی تحریک طالبان از طریق پادروایتهای دینی و قومی که بتوانند شکافهای هویتی را کاهش دهند؛ و دوم، تقویت سازوکارهای اعتماد ساز در سطح محلی از طریق رسیدگی شفاف به شکایات غیرنظامیان، به ویژه در مناطق پرخطر. بدون چنین رویکردی، بازتعریف هویتی تحریک طالبان میتواند نفوذ آن را تثبیت کند و مسیر یک شورش قومیشده و طولانی مدت را هموار سازد.
«آخرین اخبار افغانستان را در ایراف بخوانید»
بیشتر بخوانید:
قیمت افغانی به تومان و دلار امروز پنجشنبه (30 مردادماه ۱۴۰۴)
پیشبینی وضعیت آب و هوای افغانستان (پنجشنبه، ۳۰ مردادماه ۱۴۰۴)