هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، در چهارمین سالروز سقوط دولت جمهوری و تسلط این گروه، دستور خروج کابینه طالبان از حالت «سرپرستی» را صادر کرد. او در پیام خود نوشت: «هدایت جدی من به تمام مسئولین امارت اسلامی این است که در خدمت نظام شرعی و مسلمانان باشند و به خاطر رفاه و آرامش مردم کوشش نمایند و تمام وزرا و کابینه امارت اسلامی، کلمه سرپرست را استفاده نکنند.»
ذبیحالله مجاهد نیز یک روز پیش از بیانیه رهبر طالبان، در گفتوگو با بیبیسی فارسی اعلام کرده بود که طالبان برنامهای برای پایان دادن به «سرپرستی» حکومت دارند و در این راستا نیاز به تدوین «قانون اساسی» است.
اکنون اقدام واکنشبرانگیز رهبر طالبان این روایت را تقویت کرده است که ایده «حکومت فراگیر» در افغانستان با حاکمیت طالبان منتفی است و این گروه آب پاکی را روی دست جریانهایی ریخته که گمان میکردند، شاید روزی افغانستان تحت حاکمیت طالبان آغوش خود را برای ایجاد حکومتی فراگیر باز کند.
مرگ حکومت فراگیر در سایه حاکمیت طالبان
چهار سال پیش، زمانی که طالبان برای بار دوم قدرت را به دست گرفتند، کابینه حکومت سرپرست خود را با چهرههای ارشد وابسته به این گروه معرفی کردند. در آن زمان، تشکیل کابینه جدید نشان داد که تعهد طالبان براساس توافقنامه دوحه مبنی بر تشکیل دولت فراگیر، چگونه در نخستین اقدام این گروه زیر پا گذاشته شده است. از میان ۳۲ چهره معرفیشده برای مناصب ارشد، ۳۰ نفر از قومیت پشتون و از اعضای اصلی طالبان بودند. این ترکیب نشان داد که طالبان برای اداره امور افغانستان، تنها به افراد نزدیک به خود اعتماد دارند.
عدم رعایت تنوع قومی، حذف گروههای سیاسی و جای خالی زنان، نشان داد که تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان تحت کنترل طالبان، دشوار و حتی غیرممکن است. در آن زمان، ذبیحالله مجاهد در پاسخ به پرسشهای مکرر درباره تشکیل دولت فراگیر، گفته بود که این انتصابات موقتی است، بدون آنکه تاریخ یا مدتزمان مشخصی برای تشکیل دولت دائمی ارائه کند.
با گسترش تعاملات طالبان با بازیگران خارجی، این گروه در پاسخ به مطالبه ایجاد دولت فراگیر، ضمن دفاع از کابینه خود و تأکید بر همهشمول بودن آن، بحث بر سر این موضوع را «مسئلهای داخلی» عنوان کردند.
اکنون، در شرایطی که طالبان هنوز بهعنوان دولت رسمی و قانونی افغانستان شناخته نشدهاند، با اعلام پایان حکومت سرپرست، گامی فراتر برداشتهاند. این تصمیم نشان میدهد که طالبان بر سر مسئله تقسیم قدرت حاضر به هیچگونه معاملهای نیستند. از سوی دیگر، اعلام این تصمیم نشاندهنده بینتیجه بودن فشارهای جهانی در این زمینه است. طالبان مسیر قدرت را در انحصار خود قرار دادهاند؛ اما باید دید جهان چگونه به این تصمیم پاسخ خواهد داد.
مشروعیت تحمیلی طالبان
مسئله دیگری که اکنون مطرح میشود این است که ساختار حکومت طالبان پس از این چگونه خواهد بود؟ در حالی که طالبان در کسب مشروعیت داخلی و بینالمللی نمره مردود گرفتهاند، قرار است براساس چه موازینی ساختار سیاسی جدید خود را تعریف کنند؟ محورهای اصلی این ساختار چه خواهد بود؟ ترکیب نظام جدید طالبان چگونه خواهد بود؟ آیا این اقدام از منظر حقوقی میتواند مشروعیتآور باشد؟
میتوان گفت که رهبر قندهارنشین طالبان با این اقدام، تلاش کرده است تا برای خود «مشروعیت تحمیلی» بخرد. طالبان که پس از چهار سال رایزنی با منطقه و جهان، تنها توانستهاند روسیه را تا حدودی با خود همراه کنند، اکنون با اعلام خروج از حکومت سرپرست، برای خود مشروعیتی کاذب تعریف کردهاند. رهبر طالبان با اعلام تشکیل حکومت دائمی، ضمن تثبیت قدرت خود، بحث بر سر حکومت فراگیر را تمامشده اعلام کرده است.
اعلام پایان حکومت سرپرستی، نه به معنای ایجاد نظام فراگیر، بلکه به معنای تثبیت انحصار قدرت در دستان طالبان است.
این در حالی است که چهار سال پیش، طالبان اعلام کرده بودند که «دولت موقت» تشکیل دادهاند و بهزودی این وضعیت تغییر خواهد کرد و دولت دائمی معرفی خواهد شد؛ وعدهای که هرگز عملی نشد.
بیشتر بخوانید:
پایان وضعیت «سرپرستی» حکومت طالبان؛ مجاهد: دوره آزمایشی به پایان رسیده است
قیمت افغانی به تومان و دلار امروز شنبه (25 مردادماه ۱۴۰۴)
جشن خیابانی طالبان در کابل | بشکههای زرد روی ماشینهای لوکس + فیلم