به گزارش ایراف، کیومرث یزدانپناه؛ استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل افغانستان گفت: اگر طالبان ادعا کند که هیرمند با کاهش آب مواجه است حرفی کاملا دروغ است، هیرمند به اندازه کافی آب دارد و شرایط مهیا است تا برای تمام فصول سهم آب ایران داده شود، اما به هر حال به واسطه ضعفهای شدیدی که در دیپلماسی منطقهای و راهبرد غلط نسبت به افغانستان داریم نمیتوانیم از منافع خود دفاع کنیم. درست است که سدسازی حق طبیعی افغانستان است؛ اما افغانستان موظف است که ملاحظه همسایگی و شرایط زیستی و زندگی انسانی در منطقه سیستان و بلوچستان را داشته باشد، اکنون دو پروژه سدسازی تیرپل و گفگان باید مورد بررسی قرار بگیرند، زیرا با اتمام این دو پروژه ما حتی در فصل پربارش هم دیگر نمی توانیم سهم آبی داشته باشیم. بنابراین مسئولان ذیربط باید با توجه به شرایط حاد اقلیمی که وجود دارد خیلی فورس ماژور از طریق دیپلماسی توقف این دو پروژه را در دستور کار خود قرار دهد.
یزدانپناه افزود: امروزه خیلی باید بنیادین به این مسئله نگاه کرد و طوری بر آن متمرکز شد که منتج به نتیجه مطلوب شود، صرف موضع گیریهای رسانهای و آنی این مشکل را حل نمیکند. دلایل این امر متفاوت است، یکی از دلایل به روند خشکسالیهایی برمیگردد که جهان امروز به خصوص خاورمیانه را در برگرفته است. روند خشکسالی شرایط را برای حل مشکل حقآبه ایران از دو رودخانه هیرمند و هریرود بسیار سختتر کرده است، اگر قرار است اقدامی صورت بگیرد باید این مهم در کنار سایر دلایل مد نظر باشد.
این استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: موضوع دیگر برمیگردد به روابط همسایگی دیرینه ایران و افغانستان که هر دو متعلق به یک بستر ژئوپلیتیک یعنی بستر فلات ایران به حساب میآیند. همچنین نوع توافقات و تفاهمات دو کشور در طی دهههای گذشته نیز مسئلهای است که باید لحاظ شود. طبیعی است که کشور مبدأ و منشا آب، سلطه و اختیاراتی از لحاظ آبی برای خود قائل شود. کشور مبدا یعنی افغانستان از کشور مقصد یعنی ایران انتظاراتی دارد که قابل قبول نیست و بر این اساس، ما باید در توافقات خود با افغانستان تجدید نظر داشته باشیم.
کارشناس حوزه افغانستان تصریح کرد: توافق جدید با افغانستان باید با رضایت و تفاهم دوطرف انجام شود و نمی توان با ابزار زور این مسئله را حل کرد. از طرف دیگر، اصل همبستگی مندرج در اصل ۲۴ اعلامیه جهانی استکهلم که در سال ۱۹۷۲ تصویب شده است و همه کشورهای ذینفع موضوع آن را پذیرفتهاند در مذاکرات با مسئولان افغان باید مد نظر باشد، متاسفانه در طول سه دهه اخیر این اصل توسط دولت های افغانستان اعم از طالبان اول، جمهوریت و طالبان دوم نقض میشود.
پیامدهای داخلی عدم تامین حقآبه در شرق ایران
این استاد دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: در ایران اقدام اساسی باید با اتکا به توانمندیهای دیپلماسی داخلی و اتکا به موضوعاتی که افغانستان را ملزم کند تا نسبت به حقآبه ایران مسئولیتپذیر باشد، انجام شود. آنچه مسلم است این است که شرایط فعلی خیلی به ضرر ایران در حال تمام شدن است و ما اگر دیر اقدام کنیم شاید بخش قابل توجهی از حوزه شرقی کشورمان در طول هزار کیلومتر، دچار دگرگونی جمعیت و تغییرات زیست محیطی بسیار منفی شود. هریرود که غالبا مربوط به خراسان رضوی می شود، اما هیرمند که در نهایت به سیستان و بلوچستان سرریز می شود در صورتی که حقآبه ایران متناسب با توافقات دو کشور داده نشود میتواند منجر به معضلات امنیتی، حاکمیتی و زیستی برای آن منطقه شود.
کارشناس حوزه افغانستان بیان داشت: جا دارد کسانی که طی سالیان متمادی در حوزه افغانستان مسئولیت داشتند مواخذه شوند چرا که بودجههای کلانی در اختیار داشتند، اما نتوانستند اقدامات موثری در زمینه حفظ منافع ملی و منطقهای ایران داشته باشند.
مسئله دیگر، تغییر گفتمان نسبت به افغانستان است، ما در هریرود شاهد هستیم که نزدیک به ۵۰ کیلومتری مرز افغانستان با ایران، طالبان مسیر رودخانه را تغییر داده و اجازه ورود آب به ایران را نمیدهد. این مسئله ناشی از ضعف دیپلماسی و نظام برنامهریزی ما است، در این زمینه باید تلاشهای زیادی داشته باشیم تا با تدوین استراتژیهای هدفمند، مشکلات خود را با افغانستان حل کنیم.
یزدانپناه تصریح کرد: این مدل وابستگی به افغانستان حتما در میان مدت خیلی مسائل را به ضرر ما تمام خواهد کرد، حتی توازن قدرت سیاسی و ژئوپلتیکی که هم اکنون ما از آن برخوردار هستیم را تغییر می دهد، بنابراین باید راههای دیگر از جمله سرمایهگذاری در دریای عمان را نیز در دستور کار خود قرار دهیم. انتقال پایدار آب از دریای عمان به دریاچه هامون و دشت جازموریان نیز می تواند مورد توجه مسئولان قرار گیرد تا نیازهای اساسی استان سیستان و بلوچستان تامین شود. ما اصلا فرصت نداریم و بنابراین نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم.
واکنش ایران به سوء استفاده طالبان از حقآبه
وی با تاکید بر اینکه طالبان نمیتواند در ازای به رسمیت شناخته شدن خود توسط ایران، حقآبه ایران را بدهد، گفت: اساسا چنین چیزی مرسوم نیست و ما اگر این مسئله را بپذیریم به نوعی به یک ذلت سیاسی بیسابقه نسبت به کشورهای همسایه از جمله افغانستان تن دادهایم، بنابراین بهنظرم جستجوی راه حل های محترمانه دور از انتظار نیست و می شود با توجیه منطقی طالبان به اهداف خود دست پیدا کرد و اگر این اتفاق نیافتد ایران میتواند از ابزارهای خود برای تحت فشار قرار دادن طالبان استفاده کند. از جمله اخراج مهاجران غیرقانونی افغانستانی.
این استاد دانشگاه همچنین عنوان داشت: میتوان دسترسی دولت افغانستان به چابهار و آبهای آزاد بینالمللی را قطع کرد، ترکیه از این دست اقدامات به کرات در مقابل همسایگان خود استفاده میکند، حتی آمریکا نیز در سطح جهانی برای ایجاد موازنه قدرت با رقبای همتراز خود مانند چین، هند و روسیه از این دست اقدامات انجام میدهد، بنابراین جمهوری اسلامی ایران برای احقاق حق خود باید از این دست ابزارها به خوبی استفاده کند. متاسفانه ما در سیاست خارجی خود به شدت دچار گفتمانهای «ناز و غمزه» هستیم که اصولاً هیچ کارآیی ندارند، چنین رویکردهایی به هیچ وجه نمی تواند مشکلات سیاست خارجی خصوصا در مواجهه با طالبان را مرتفع کند.
نقش آمریکا و هند در سدسازیهای افغانستان و گزینههای ایران
یزدانپناه همچنین در خصوص نقش کشورهایی مانند هند و آمریکا در سدسازی های افغانستان تصریح کرد: ما نمیتوانیم به دنبال مقصر در ماورای سرزمینی خود بگردیم، اگر واقعا چنین گزارهای صحت دارد که پیمانکاران هندی با مدیریت آمریکایی ها روی دو رودخانه هریررود و هیرمند سدسازی می کنند، نشانه ضعف ما و بیمسئولیتی مدیران سیاست خارجی ما است. اگر واقعا چنین گزاره ای صحیح باشد باید با هندی ها وارد مذاکره میشدیم و آنها را برای عدم انجام این پروژهها متقاعد می کردیم. شاید هندیها اساسا متوجه این موضوع نیستند که میان ایران و افغانستان از سالها پیش بر سر مسئله حقآبه هیرمند تفاهم وجود داشته است.
این کارشناس مسائل افغانستان تصریح کرد: البته این مهم را نباید فراموش کنیم که بالاخره هندی ها به دنبال تامین منافع کشور خود هستند تا با جستجوی فرصت های اقتصادی در فراسوی مرزهای خود بتوانند به اقتصاد هند پرجمعیت کمک کنند، این هنر و وظیفه ما است که قبل از اقدام، با دولت هند وارد مذاکره شویم تا متوجه شوند اقداماتشان خسارات زیست محیطی و انسانی متعددی برای ایران در پی دارد، ما باید هند را متقاعد می کردیم که در پروژههای سدسازی افغانستان مشارکت نکند؛ اما دولت آمریکا طبیعی است که چنین پروژههایی را در افغانستان پیش ببرد، چرا که ما قریب به ۵۰ سال است که با آمریکا چالش و تنش داریم.
یزدانپناه تاکید کرد: اگر همین الان هم پیمانکاران هندی پروژه سدسازی بیشتری در افغانستان گرفتهاند، مسئولان وزارت امور خارجه ایران باید به قویترین شکل ممکن با سفر به کشور هند با مسئولان هندی وارد مذاکره شوند. قطعا چنین اقداماتی تاثیرگذار است، ما در مورد جنگ میان یمن و عربستان شاهد بودیم که اعراب سعی داشتند پاکستان را با خود همراه کنند؛ اما با مذاکره درست مسئولان ایرانی با پاکستان این برنامه محقق نشد و پاکستان به ائتلاف نپیوست. اما الان این انفعال نسبت به مساله افغانستان نشان می دهد ما در تشخیص اولویتهای خارجی به خصوص نسبت به افغانستان دچار اشتباه هستیم.