ملی‌گرایی افراطی، زبان فارسی را تضعیف می‌کند

به گزارش ایراف، محمدکاظم کاظمی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر ادبی افغانستان در گفت‌وگو با رضا عطایی، دبیر کارگروه اجتماعی ـ سیاسی انجمن راحل بیان می‌دارد که حقیقت امر این است که در مورد فقرِ شناختی، اطلاعات عالمانه و جامعه‌شناسانه‌ای ندارم. به‌نظر می‌رسد که پژوهشگران حوزه علوم انسانی باید بررسی کنند که این فقر از کجا شروع شده و چه دلایلی دارد.

وی در ادامه بیان می‌دارد: اما اگر بخواهم چند عامل را که به ذهنم می‌رسد بیان کنم، یکی از آنها این است که در طول تاریخ، مناسبات سیاسی دولت‌های افغانستان و ایران به خوبی نبوده است. از دوران احمدشاه در افغانستان تا به امروز، روابط بین حکومت‌ها غالباً یا خصمانه بوده یا سرد. این موضوع باعث شده که رفت‌وآمدها کاهش یابد و کارهایی که دولت‌ها می‌توانند برای شناخت بیشتر انجام دهند، محقق نشود.

این شاعر و پژوهشگر اظهار می‌دارد: موضوع دیگر این است که ما دو موج عمده داریم: یکی موج غرب‌گرایی و دیگری موج اسلام‌گرایی. در موج غرب‌گرایی، شناخت و توجه بیشتر به سمت غرب و ارتباط با آن جهان معطوف می‌شود و حوزه شرق، به‌ویژه افغانستان و ماوراءالنهر، تقریباً فراموش می‌شود. این موضوع به دلایل مختلفی، از جمله نفوذ فرهنگ و تکنولوژی غربی در این مناطق، است که تأثیرگذار بوده است.

کاظمی تصریح می‌کند: موج دیگری که قابل توجه است موج اسلام‌گرایی به معنای توجه به جهان اسلام و به‌خصوص جهان عرب است. پس از انقلاب اسلامی، به دلایل مختلف از جمله جنگ ایران و عراق و توجه به مسائل خاورمیانه، نگاه‌ها به سمت جهان عرب سوق پیدا کرد. در این شرایط، توجه به افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و سایر مناطق که قلمرو زبان فارسی محسوب می‌شوند، کاهش یافت.

پیشنهاد:  توضیحات سخنگوی وزارت خارجه درباره سرنوشت کنسولگری افغانستان در مشهد

عامل دیگری که کاظمی به آن اشاره می‌کند «ملی‌گرایی افراطی در ایران است.» وی می‌گوید: بسیاری از مردم ایران تنها به جغرافیای کنونی کشور خود توجه دارند و این تفکر باعث شده که نگاه به افغانستان به‌عنوان جزئی از هویت فرهنگی و ملی خود کمتر باشد. در واقع، این ملی‌گرایی به مرزهای سیاسی محدود شده و ارتباط با سایر مناطق فارسی‌زبان را تضعیف کرده است. در سال‌های جنگ و جهاد در افغانستان نیز، ارتباط نهادهای فرهنگی افغانستان با ایران کاهش یافته است. برای رفع این مشکلات، به نظر من، نیاز به آگاهی‌بخشی داریم. باید به یکدیگر بقبولانیم که ما متحدان دیرینه تاریخی هستیم و در یک جغرافیا زندگی می‌کنیم که به لحاظ ژئواستراتژیک به‌عنوان یک کشور محسوب می‌شود.

موضوع دیگری که به باور کاظمی باید به آن توجه کنیم این است که قلمرو زبان فارسی فراتر از مرزهای سیاسی ایران است. وی در این خصوص اظهار می‌دارد: باید به مردم ایران و افغانستان این موضوع را منتقل کنیم که زبان فارسی تنها محدود به مرزهای ایران نیست. برای بسیاری از مردم، زبان فارسی در افغانستان کمتر شناخته شده و برخی حتی قائل به دو زبان مستقل بوده‌اند. در کتاب «همزبانی و بی‌زبانی» سعی کردم این مسائل را از منظر زبانی بررسی کنم. هدف من از این کتاب، تنها بحث زبان‌شناسی نیست، بلکه سیاست زبانی و فرهنگی ما را شامل می‌شود. ایران و افغانستان دارای مشترکات فرهنگی زیادی هستند و یکی از این مشترکات، زبان است.

این شاعر و پژوهشگر برجسته مهاجران بیان می‌دارد؛ علت اهمیت این کتاب برای من، رفع برخی از گره‌های بزرگ ذهنیتی است که در مورد زبان وجود دارد. این کتاب می‌تواند به‌عنوان منبعی برای کسانی که می‌خواهند در این زمینه بحث کنند و استدلال بیاورند مفید باشد.

پیشنهاد:  هفت شهر عشق؛ نقش افغانستان در شکوه و غنای تمدن فارسی

وی انگیزه خود را از نوشتن این کتاب به نقدهایی که نسبت به مسائل زبانی و مفاخر زبانی داشته، مرتبط دانسته و می‌گوید: در اوایل دهه ۸۰، تلاش‌هایی برای جدایی زبان فارسی و دری در افغانستان صورت می‌گرفت و من با برخی از دوستان ایرانی درباره این مسائل بحث‌هایی داشتم. این زمینه‌سازی‌ها موجب شد که من مقاله‌ای در این زمینه بنویسم. متأسفانه این مقاله توسط یکی از نشریات ایران منتشر نشد و این عدم انتشار، انگیزه‌ای شد تا آن را به صورت کتاب منتشر کنم.

وی در خصوص نسل جوان مهاجران که عمدتاً در ایران به دنیا آمده‌اند، اظهار می‌دارد که ممکن است این نسل دغدغه‌های کمتری نسبت به نوستالژی و ذخایر ذهنی ما از افغانستان داشته باشند. کاظمی می‌گوید که آنها بیشتر بر روی پیشرفت و توسعه تمرکز دارند. در حالی که ما در گذشته زندگی می‌کردیم و تلاش می‌کردیم آنچه را که داشتیم حفظ کنیم، نسل جدید باید به سمت آینده نگاه کند به نظر من، چیزی که برای نسل جوان ما مهم است نگاه توسعه‌نگر و توجه به آینده است. آنها باید به این فکر کنند که به‌عنوان یک جوان چه کارهایی می‌توانند برای فردای خود و کشور انجام دهند. متأسفانه، هنوز برخی از دوستان ما در فضای مجازی درگیر جنگ‌های دهه ۷۰ و چالش‌های آن زمان هستند و مباحثی مانند اینکه چه کسی خائن بود و چه کسی خادم، را مطرح می‌کنند.

وی خاطر نشان می‌سازد که نسل جوان افغانستان باید از این موضوعات عبور کند و به اندیشه‌ای ملی و انسانی نسبت به مسائل توجه داشته باشد. باید به این فکر کنند که به‌عنوان اعضای یک ملت، چه کارهایی می‌توانند با هم انجام دهند و چه مناسباتی با یکدیگر داشته باشند.

پیشنهاد:  گسترش روابط با ایران حیاتی است | به رویکرد غربی‌ها خوشبین نیستیم
لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=76101
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x