به گزارش خبرنگار اجتماعی ایراف، سلسله نشستهای وضعیت شناسی مهاجرین افغانستانی در ایران عصر امروز با حضور پیمان حقیقت طلب، مدیر پژوهشهای اندیشکده دیاران در خانه اندیشه ورزان برگزار شد.
حقیقت طلب در این نشست گفت: سیاستهای تحصیلی در ایران بسیار دنبالهروی سیاستهای مهاجرتی بوده است که از لحاظ ظرفیت و پتانسیل هیچ سنخیتی با یکدیگر ندارند، ما در برخی از استانها مهاجر ممنوع بودهایم.
وی افزود: در حوزه مهاجرپذیری چند نظریه وجود دارد، نظریه اول عنوان میکند که مهاجر به صورت گتو باید در کشور میزبان زندگی کند، نظریه دیگر که کشور فرانسه آن را اجرا میکند این است که مهاجر باید از هر حیث شبیه جامعه میزبان شود. نظریه دیگر نظریه ادغام است که به موجب آن مهاجر میتواند به زبان و فرهنگ خود در کشور میزبان زندگی کنند.
هیچ سیاستی در خصوص مهاجر افغان در ایران وجود ندارد
حقیقت طلب خاطرنشان کرد: در خصوص مهاجران افغانستانی باید عرض کنم که هیچ کدام از این نظریهها اعمال نشده است. در واقع باید عرض کنم که هیچ سیاست و حکمرانی مشخصی در خصوص مهاجر افغان در ایران وجود ندارد، وضعیت برخی از مهاجر شبیه درخت کجی است که چند سال به صورت کج رشد کرده است و اکنون به سختی میتوانیم این درخت را صاف کنیم.
مدیر پژوهشهای اندیشکده دیاران خاطرنشان کرد: در همه نظامهای آموزشی در جهان وقتی فرد در آن نظام آموزشی تحصیل میکند آماده میشود تا در آن جامعه خدمت کند، سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا تبعه افغانستانی که در ایران تحصیل میکند ایرانی است؟ اگر من بخواهم پاسخ دهم، پاسخم این است که باید به نظریات حقوقی و قانون تابعیت مراجعه کنیم، ما اگر بتوانیم مواد قانون مدنی در حوزه تابعیت را مد نظر قرار دهیم بسیاری از مشکلات از حیث ایرانی یا غیر ایرانی بودن اتباع حل میشود.
حقیقت طلب خاطرنشان کرد: چشم اندازی نیست که مهاجران افغانستانی بتوانند جایگاه و نقش ویژهای در حوزه توسعه اقتصادی و اجتماعی داشته باشند و اکنون نیز سیاست اصلی اخراج اتباع افغانی است، اما ما در دهه نود طبق فرمان رهبری مبنی بر تحصیل دانش آموزان افغان فرصت خوبی داشتیم که جایگاهی برای اتباع تعریف کنیم که متاسفانه منتج به یک حکمرانی جدید نشد.
کسی که در ایران به دنیا آمده طبق قانون ایرانی است
وی افزود: شما هر شهر پیشرفتهای را وقتی نگاه میکنید میبینید که بسیار مهاجر پذیر است، ما شناخت خوبی از نیازهای خود نداریم تا مبتنی بر آن مهاجران را پذیرش کنیم. کسانی که مهاجر با سبقه خیلی قدیمی هستند و سومین نسلشان در ایران به دنیا آمدهاند را نباید مهاجر بنامیم، زیرا این افراد که در ایران به دنیا آمدهاند طبق قانون تابعیت ایرانی هستند.
حقیقت طلب در خصوص نگاه سرمایه گذاری به تحصیل اتباع افغان تصریح کرد: اینکه در ایران به حوزه آموزش به مثابه سرمایهگذاری نگاه نمیکنند فقط مربوط به مهاجران نیست و نسبت به خود اتباع ایرانی نیز چنین نگاهی وجود دارد، اگر این مشکل رفع شود خیلی از مسائل ایران رفع میشود.
مدیر پژوهشهای اندیشکده دیاران در پاسخ به این سوال که اگر اتباع تحصیل کرده در ایران بازوی توسعه در افغانستان شوند چه فایدهای برای ایران دارد؟ گفت: رویکردی در ایران وجود دارد که دانش آموزان افغان بعد از تحصیل در ایران باید به افغانستان بروند و در آنجا خدمت کنند، من شدیداً با این رویکرد مشکل دارم، چون حق اختیار را از افغانها میگیرد.
وی افزود: اینکه هم اکنون تحصیل کردگان افغان میتوانند به جامعه افغانستان کمک کنند یا خیر؟ به نظرم پاسخ منفی است، زیرا غالب تحصیل کردگان افغان در حوزه علوم انسانی است در حالی که جامعه افغان به حوزه فنی مهندسی و پزشکی نیازمند است. در حوزه رشتههایی مانند علوم سیاسی و روابط بینالملل بچههای افغان خیلی پر رنگ هستند.
حقیقت طلب خاطرنشان کرد: افغانستان جز ۱۶ کشور توسعه نیافته دنیا است و اگر فارغ التحصیلان افغان در ایران از حوزه فنی باشند خیلی با سرعت میتوانند به افغانستان کمک کنند. البته شرط کمک به جامعه افغان توانمند بودن افغانستانیها است.
مدیر پژوهشهای اندیشکده دیاران عنوان کرد: در خصوص تعداد برگه سرشماریها از ۶۰۰ هزار نفر ۱۴۰ هزار نفر برگه آبی و بدون هویت بودند، ولی باز هم، چون این مشکل ظرفیت عموما در استان تهران و استانهای پر جمعیت است با حذف دانش آموزان اتباع این مشکل حل نمیشود، مدرسه ساختن هم برای بهبود این وضعیت کار مناسبی نیست، بهترین پیشنهاد استفاده از مکانهای غیر مدرسهای مانند سرای محلهها است.