ایراف،با بازگشت طالبان به قدرت در سال ۱۴۰۰ ، این گروه تلاشهایی را برای بازسازی و توسعه صنعت برق آغاز کرده است. در این میان، روابط اقتصادی با کشورهای منطقه، بهویژه عراق، به دلیل ظرفیت سرمایهگذاری در بخش انرژی، مورد توجه قرار گرفته است.
وضعیت کنونی صنعت برق در افغانستان
افغانستان از نظر منابع طبیعی برای تولید برق دارای ظرفیت بزرگی است. بر اساس گزارشهای وزارت آب و انرژی طالبان و مطالعات بینالمللی، ظرفیت بالقوه تولید برق افغانستان به شرح زیر است:
انرژی خورشیدی: ۲۲۲,۰۰۰ مگاوات (به دلیل بیش از ۳۰۰ روز آفتابی در سال).
انرژی بادی: ۶۶,۰۰۰ مگاوات (بهویژه در مناطق بادخیز مانند هرات، فراه و پروان).
انرژی آبی: ۲۳,۰۰۰ مگاوات (از طریق رودخانههای هیرمند، کابل، کنر و پنجشیر).
زیستتوده: ۴,۰۰۰ مگاوات (از منابع کشاورزی و زبالههای ارگانیک).
زغالسنگ و گاز: منابع محدود اما قابل استفاده برای تولید برق حرارتی.
با وجود این ظرفیت عظیم، تولید برق داخلی تنها حدود ۲۰ درصد از نیاز کشور را تأمین میکند. مصرف کل برق افغانستان در سال) حدود ۱,۴۰۰ مگاوات تخمین زده شده است، که از این میزان ۲۵ درصد از منابع داخلی عمدتاً نیروگاههای آبی مانند بند نغلو، بند کجکی و بند سلما و75 درصد از کشورهای همسایه ، ازبکستان: ۴۵۰ مگاوات، تاجیکستان: ۳۰۰ مگاوات، ایران: ۲۰۰ مگاوات، ترکمنستان: ۱۰۰ مگاوات تامین می شود. واردات برق سالانه حدود ۳۰۰ میلیون دلار هزینه برای این کشور به همراه داردکه بخش قابل توجهی از بودجه محدود دولت را به خود اختصاص میدهد.
زیرساختهای موجود در حوزه برق افغانستان
نیروگاههای آبی شامل بند نغلو (۹۴ مگاوات)، بند کجکی (۵۱ مگاوات، با برنامه افزایش به ۱۵۱ مگاوات)، بند سلما (۴۲ مگاوات) می باشد و همچنین نیروگاههای کوچک گازسوز و دیزلی در کابل و مزارشریف با ظرفیت محدود (حدود ۵۰ مگاوات) جز نیروگاههای حرارتی بشمار می روند. شبکه انتقال و توزیع برق در بسیاری از مناطق، بهویژه مناطق روستایی، فرسوده یا غیرموجود است. تنها ۳۵ درصد از جمعیت ۴۱ میلیونی افغانستان به برق دسترسی دارند، که از این تعداد، اکثراً در شهرهای بزرگ مانند کابل، هرات، قندهار و مزارشریف ساکن هستند.
چالشهای اصلی
وابستگی ۷۵ درصدی به برق وارداتی، کشور را در برابر نوسانات سیاسی و اقتصادی کشورهای همسایه آسیبپذیر کرده است. حتی در کابل، پایتخت، قطعیهای برق در فصول اوج مصرف (تابستان و زمستان) به دلیل کمبود تولید و مشکلات شبکه توزیع رایج است. بسیاری از خطوط انتقال و پستهای برق به دلیل قدمت و عدم نگهداری مناسب، کارایی پایینی دارند. همچنین فقدان تکنسینها و مهندسان آموزشدیده برای طراحی، اجرا و نگهداری پروژههای برقیدیده می شود. اگرچه طالبان امنیت نسبی را برقرار کردهاند اما تهدیدات گروههایی مانند داعش خراسان همچنان وجود دارد. فساد اداری و نبود شفافیت در قراردادها نیزمیتواند اجرای پروژهها را با تأخیر مواجه کند.
دستاوردها و پروژههای اخیر
از زمان تسلط طالبان، تلاشهایی برای بهبود صنعت برق صورت گرفته است:
تکمیل فاز دوم بند کجکی: این پروژه در هلمند ظرفیت تولید را از ۵۱ مگاوات به ۱۵۱ مگاوات افزایش داده و ولایات هلمند و قندهار را تأمین میکند.
پروژههای خورشیدی و بادی: افتتاح نیروگاه خورشیدی ۱۰ مگاواتی در نزدیکی بند نغلو (سروبی) وبرنامهریزی برای تولید ۲۰۰ مگاوات برق بادی در هرات.
قراردادهای جدید: طالبان قراردادهایی به ارزش ۲۰ میلیارد و ۷۵۲ میلیون افغانی (حدود ۲۹۲ میلیون دلار) برای تولید ۲۲۸ مگاوات برق (بادی، خورشیدی و حرارتی) با شرکتهای داخلی و خارجی امضا کردهاند.
پروژه عزیزی گروپ: بزرگترین پروژه تولید برق در تاریخ افغانستان، با سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلار برای تولید ۱۰,۰۰۰ مگاوات برق از منابع خورشیدی، بادی، آبی، زغالسنگ و گاز، که قرار است تا سال ۱۴۱۱ (۲۰۳۲) تکمیل شود.
در تاریخ ۱۴ اسد ۱۴۰۴ دو سرمایهگذار عراقی با ملا عبداللطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان، دیدار کردند. این سرمایهگذاران علاقهمندی خود را برای سرمایهگذاری در پروژههای تولید برق با استفاده از فناوریهای نوین و بدون وابستگی به منابع سنتی (نفت، گاز و آب) اعلام کردند. همچنین در سال جاری گروهی از شرکتهای عراقی با رئیس عمومی انرژی پایدار وزارت انرژی و آب دیدار کرده و تمایل خود را برای مشارکت در پروژههای تولید برق ابراز داشتند. این دیدارها نشاندهنده علاقه دوجانبه برای همکاری در بخش انرژی است. اگرچه جزئیات مالی و فنی این توافقات هنوز عمومی نشده است، اما طالبان متعهد به ارائه تسهیلات قانونی، زمین و امنیت برای سرمایهگذاران عراقی شدهاند.
چرا شرکتهای عراقی در افغانستان سرمایهگذاری میکنند؟
افغانستان به دلیل سالها جنگ و عدم توسعه زیرساختها، بازاری بکر برای سرمایهگذاری در بخش انرژی است. نیاز شدید این کشور به برق (وابستگی به واردات از کشورهای همسایه و قطعیهای مکرر) فرصتهای سودآوری را برای سرمایهگذاران خارجی ایجاد کرده است. شرکتهای عراقی، بهویژه آنهایی که در حوزه انرژی فعالیت میکنند، از درآمدهای نفتی عراق بهرهمند هستند. عراق با فروش نفت و بودجههای کلان ، منابع مالی قابلتوجهی دارد. این شرکتها میتوانند از این منابع برای سرمایهگذاری در بازارهای همسایه مانند افغانستان استفاده کنند. سرمایهگذاران عراقی از فناوریهایی صحبت کردهاند که وابستگی به منابع سنتی را کاهش میدهد. این میتواند به معنای استفاده از فناوریهای پیشرفتهای باشد که عراق به دلیل تجربه در پروژههای بینالمللی به آنها دسترسی دارد.
چشمانداز سرمایهگذاری
چشمانداز سرمایهگذاری شرکتهای عراقی در صنعت برق افغانستان، با توجه به شرایط کنونی، به عوامل زیر بستگی دارد:
افغانستان ظرفیت تولید 320,000 مگاوات برق از منابع داخلی دارد، اما همچنان به شدت به واردات وابسته است. پروژههایی مانند قرارداد 10 میلیارد دلاری شرکت عزیزی برای تولید 10,000 مگاوات برق نشاندهنده جذابیت این بازار برای سرمایهگذاران است. سرمایهگذاری عراقیها میتواند بخشی از این موج توسعه باشد و به خودکفایی انرژی افغانستان کمک کند.عراق کشور صنعتی نیست و زیرساختهای فرسودهای دارد، اما درآمد نفتی و همکاری با شرکتهای بینالمللی به آن امکان میدهد تا در پروژههای خارجی سرمایهگذاری کند. با این حال، مشکلات داخلی مانند ناپایداری سیاسی، فساد و تهدیدات امنیتی ممکن است بر توانایی شرکتهای عراقی برای اجرای پروژههای خارجی تأثیر بگذارد.
اگر شرکتهای عراقی بتوانند از فناوریهای نوین و کارآمد استفاده کنند، میتوانند مزیت رقابتی در بازار افغانستان به دست آورند. این فناوریها میتوانند هزینههای تولید را کاهش داده و پروژهها را در مناطق دورافتاده افغانستان قابل اجرا کنند. سرمایهگذاری در افغانستان با چالشهایی مانند ناامنی، فساد و نبود زیرساختهای کافی همراه است. با این حال، حمایت دولت کنونی افغانستان از سرمایهگذاری خارجی و امنیت نسبی ایجادشده میتواند این ریسکها را کاهش دهد. برای شرکتهای عراقی، تجربه کار در محیطهای ناپایدار (مشابه وضعیت خود عراق) میتواند یک مزیت باشد.
از آن طرف تلاشهای طالبان برای جلب سرمایهگذاری شرکتهای عراقی در صنعت برق افغانستان، بیشتر بهعنوان ابزاری برای تبلیغات سیاسی و تقویت جایگاه بینالمللی به کار گرفته شده و کمتربه حیث یک برنامه واقعی برای توسعه زیرساختهای اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. طالبان با امضای تفاهمنامهها و اعلام پروژههای تولید برق با شرکتهایی مانند گروه الراجی، سعی دارند تصویری از ثبات و آمادگی برای همکاریهای اقتصادی بینالمللی ارائه دهند. این اقدامات بهویژه در راستای تنوعبخشی به روابط خارجی و کاهش وابستگی به کشورهایی مانند ایران و پاکستان انجام میشود، که از نظر سیاسی برای طالبان اهمیت دارد.
با این حال، این تلاشها اغلب فاقد عمق اجرایی هستند. افغانستان همچنان با چالشهای بزرگی مانند ناامنی، فساد گسترده، کمبود زیرساختهای لجستیکی و نبود نیروی انسانی متخصص مواجه است. این موانع، عملی شدن پروژههای بزرگ مانند تولید برق را دشوار میکنند. شرکتهای عراقی نیز، با وجود دسترسی به منابع مالی از درآمدهای نفتی، خود با مشکلات داخلی مانند زیرساختهای فرسوده و ناپایداری سیاسی دستوپنجه نرم میکنند، که توانایی آنها برای اجرای پروژههای موفق در افغانستان را محدود میکند.
کاهش برق تاجیکستان
افغانستان به شدت به برق وارداتی وابسته است و حدود ۷۰-۸۰ درصد از نیازهای برقی خود را از کشورهای همسایه، بهویژه تاجیکستان ، تأمین میکند. این کاهش صادرات، تأثیرات منفی بر شبکه برقرسانی افغانستان گذاشته و منجر به قطعیهای مکرر برق در شهرهای بزرگ مانند کابل شده است. برای جبران این کمبود، شرکت برق افغانستان، به استفاده از ژنراتورهای حرارتی روی آورده که هزینه تولید برق در آنها به مراتب بالاتر است. طبق اعلام مقامات، هزینه تولید هر کیلووات برق از این ژنراتورها حدود ۳۵ افغانی است، در حالی که برق وارداتی با هزینهای به مراتب کمتر، حدود ۴-۶ افغانی به ازای هر کیلووات، تأمین میشد.
علاوه بر این، کاهش صادرات برق از تاجیکستان به دلیل اولویت دادن این کشور به تأمین نیازهای داخلی، بهویژه در فصول سرد سال، تشدید شده است. تاجیکستان در زمستانها برای گرمایش و تأمین برق داخلی خود با فشار زیادی مواجه میشود و این امر صادرات را محدود میکند. این وضعیت، ضرورت سرمایهگذاری در منابع داخلی تولید برق در افغانستان، مانند انرژی خورشیدی و بادی، را برجستهتر کرده است، هرچند پروژههای زیرساختی در این زمینه به دلیل چالشهای مالی و امنیتی پیشرفت کندی داشتهاند.
نتیجهگیری
اعلام پروژههای سرمایهگذاری اغلب بهعنوان ابزاری برای جلب حمایت داخلی و خارجی و مشروعیتبخشی به حاکمیت طالبان استفاده میشود، بدون اینکه نتایج ملموسی در بهبود وضعیت اقتصادی یا تأمین برق پایدار برای مردم افغانستان به همراه داشته باشد. در نتیجه، این تلاشها بیشتر جنبه نمایشی دارند و تا زمانی که موانع ساختاری و امنیتی رفع نشوند، بعید است به توسعه زیرساختی قابلتوجه منجر شوند.
بیشتر بخوانید:
پیشبینی وضعیت آب و هوای افغانستان (یکشنبه، ۱۹ مردادماه ۱۴۰۴)
طالبان: اشغالگران، دین و فرهنگ افغانستان را هدف گرفته بودند
کاهش ۲۵ درصدی کارگران ساختمانی اتباع؛ نگرانی از افزایش هزینهها و گرانی مسکن
جدال تکراری: یوناما کشتار و سرکوب ادامه دارد؛ طالبان: بیاساس است