نه ایرانی نه افغانستانی | بی‌وطنی کودکان افغان در میان «دو وطن»

ایراف؛ مسئله بحران هویت درباره کودکان متولد ایران که اکنون به افغانستان باز می‌گردند، نه فقط یک مسئله مهاجرتی، بلکه یک تراژدی انسانی است که ابعاد گوناگون هویتی، حقوقی، روانی و اجتماعی دارد.

براساس آمار یونیسف، تنها در ماه ژوئن ۲۰۲۵، بیش از ۲۵۶ هزار نفر از ایران اخراج شده‌اند؛ حدود یک‌چهارم آنان کودک‌اند، از جمله بیش از ۵ هزار کودک تنها و جداافتاده از خانواده که بسیاری از این کودکان در مرزها گرسنه، بی‌سرپناه و در معرض گرمازدگی و بیماری‌اند.

دکتر وحیدرضا رحمانی پژوهشگر و دانش‌آموخته روانشناسی عمومی در گفتگوی اختصاصی با پایگاه خبری ایراف با بیان اینکه کودکان افغان متولد ایران در میان دو فرهنگ متفاوت، اغلب با نوعی سردرگمی هویتی روبه‌رو هستند اذعان داشت که «این کودکان از یک‌سو در ایران بزرگ می‌شوند، زبان فارسی را با لهجه ایرانی صحبت می‌کنند، در مدارس ایرانی تحصیل می‌کنند و سبک زندگی‌شان به جامعه میزبان نزدیک است.
از سوی دیگر، خانواده و ریشه‌های فرهنگی‌شان متعلق به افغانستان است؛ فرهنگی که در خانه با آن زندگی می‌کنند.»

وی می‌افزاید: این دوگانگی باعث می‌شود که کودک نه کاملاً خود را ایرانی بداند، نه کاملاً افغان. در نتیجه، هویت او در یک فضای بینابینی شکل می‌گیرد؛ فضایی که گاه با احساس تعلق و گاه با احساس طرد همراه است .

دکتر رحمانی عوامل شکل‌دهنده احساس بیگانگی در این کودکان را چنین برمی‌شمرد:

نبود مدارک هویتی رسمی که باعث محرومیت از خدمات آموزشی، درمانی و اجتماعی می‌شود.

تبعیض‌های اجتماعی و فرهنگی از سوی جامعه میزبان، مانند نگاه تحقیرآمیز یا استفاده از واژه‌هایی مثل “افغانی” به‌عنوان برچسب منفی.

پیشنهاد:  طالبان از تعامل قرقیزستان با افغانستان استقبال کرد

تفاوت‌های زبانی و لهجه‌ای که باعث تمسخر یا طرد در محیط مدرسه یا اجتماع می‌شود.

عدم پذیرش کامل از سوی جامعه ایران و هم‌زمان، عدم تعلق به افغانستان که بسیاری از این کودکان هرگز آن را ندیده‌اند.

وی خاطر نشان می‌سازد: تجربه اخراج، به‌ویژه برای کودکانی که در ایران به دنیا آمده‌اند و هیچ خاطره‌ای از افغانستان ندارند، ضربه‌ای عمیق به احساس امنیت، اعتماد به نفس و تعلق اجتماعی آنان وارد می‌کند. این کودکان ناگهان از محیطی که آن را خانه خود می‌دانستند جدا می‌شوند و به کشوری فرستاده می‌شوند که برایشان غریبه است.

به باور او این جابه‌جایی اجباری، به‌ویژه در سنین نوجوانی، می‌تواند منجر به افسردگی، اضطراب، احساس بی‌ارزشی و حتی افکار خودکشی شود.

دکتر وحیدرضا رحمانی، سیاست‌های آموزشی و مهاجرتی ایران را در شکل‌گیری بحران هویت حائز اهمیت می‌داند: «برای سال‌ها، کودکان فاقد مدارک اقامتی از تحصیل محروم بودند یا باید در مدارس خودگردان درس می‌خواندند. حتی پس از فرمان رهبری در سال ۱۳۹۴ مبنی بر ثبت‌نام همه کودکان مهاجر، روند اداری پیچیده، ظرفیت محدود مدارس، و برخوردهای سلیقه‌ای برخی مدیران، همچنان مانع دسترسی کامل به آموزش شد. این محرومیت‌ها باعث می‌شود کودک احساس کند که “نامرئی” است؛ نه دیده می‌شود، نه پذیرفته.»

وی تصریح می‌کند: نقش مدارس ایران در ادغام اجتماعی این کودکان، ترکیبی از فرصت و چالش بوده است. از یک‌سو، حضور در مدارس دولتی امکان تعامل با کودکان ایرانی را فراهم کرده و به یادگیری زبان و فرهنگ میزبان کمک کرده است. از سوی دیگر، برخی کودکان با تبعیض، تمسخر لهجه، یا طرد از سوی هم‌کلاسی‌ها و حتی برخی معلمان مواجه شده‌اند. نبود محتوای آموزشی متناسب با تجربه مهاجرت، و نادیده‌گرفتن فرهنگ افغانستان در کتاب‌های درسی، نیز به احساس طرد دامن زده است.

پیشنهاد:  در آستانه سومین دور مذاکرات ایران - آمریکا، عراقچی به پکن رفت

این دانش‌آموخته روانشناسی در خصوص نقش رسانه ها در شکل‌گیری تصویر مهاجرین در ذهن جامعه میزبان اذعان می‌دارد: رسانه‌ها در ایران تصویر دوگانه‌ای از مردم افغانستان ارائه داده‌اند. در برخی موارد، مهاجران افغان به‌عنوان نیروی کار زحمت‌کش و مظلوم معرفی شده‌اند. اما در بسیاری از مواقع، به‌ویژه در پوشش اخبار جرم و جنایت، مهاجران با برچسب‌هایی منفی مانند “خطر امنیتی” یا “بار اضافی بر منابع کشور” نمایش داده شده‌اند.

وی می‌افزاید: این تصویر رسانه‌ای، به‌ویژه برای کودکان متولد ایران، تأثیر مخربی بر خودپنداره دارد؛ زیرا آنان خود را بخشی از جامعه ایران می‌دانند، اما از سوی رسانه‌ها به‌عنوان “دیگری” معرفی می‌شوند.

آقای رحمانی در خصوص مورد قضاوت قرار گرفتن زبان، لهجه و سبک زندگی این کودکان در هر دو کشور اظهار می‌دارد که در ایران، لهجه افغان یا استفاده از واژگان خاص ممکن است باعث تمسخر یا طرد شود. درافغانستان، همین کودکان به‌دلیل لهجه ایرانی، سبک لباس پوشیدن، یا رفتارهای اجتماعی متفاوت، با برچسب‌هایی مانند “ایرانی‌گک” مواجه می‌شوند؛ واژه‌ای که در آن سوی مرز، نشانه بیگانگی است و نوعی طرد فرهنگی را به همراه دارد و این قضاوت‌ها باعث می‌شود کودک احساس کند که «هیچ‌جا خانه‌اش نیست» .

به عقیده دکتر وحیدرضا رحمانی در نهایت، کودکان افغان متولد ایران در یک وضعیت پیچیده و چندلایه قرار دارند. آن‌ها در تلاش‌اند تا هویتی بسازند که نه صرفاً ایرانی باشد، نه صرفاً افغان؛ بلکه ترکیبی از هر دو، با تجربه‌ای منحصر‌به‌فرد. اما برای اینکه این هویت بتواند با اعتماد به نفس و احساس تعلق شکل بگیرد، نیاز به پذیرش، حمایت، و بازنگری در سیاست‌ها و نگرش‌های اجتماعی داریم.

پیشنهاد:   نماینده یونیسف در دیدار با مقامات بانک توسعه‌ا‌ی آسیایی: یک مشارکت قوی برای ساختن آینده روشن‌ زنان و کودکان افغانستان رقم خورد

بیشتر بخوانید:

توضیحات وزارت کشور عراق درباره ممنوعیت ورود مردان مجرد افغانستانی از فرودگاه نجف

قیمت افغانی به تومان و دلار امروز سه‌شنبه (هفتم مردادماه ۱۴۰۴)

تقویت نقش روسیه در آسیای میانه، دلیل به رسمیت شناختن حکومت طالبان

کاهش ۵۰ درصدی موارد فلج اطفال در شرق افغانستان

 

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=73843
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x