هشدار طالبان به ترامپ؛ شکست «عادی‌سازی» یا جستجوی متحدان تازه؟

در جهان دیپلماسی، موضع‌گیری‌ها هرگز صرفاً پاسخ نیستند؛ گاه نشانه‌هایی از بحران‌ درونی یا تلاشی برای شکل‌دهی به برداشت بیرونی‌اند. سخنان اخیر امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه «امارت اسلامی افغانستان»، علیه دونالد ترامپ، نمونه‌ای بارز از این واقعیت است. متقی در پاسخ به اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا درباره احتمال بازگشت نظامی به افغانستان گفت:

«با گوش‌های باز بشنو، افغانستان هرگز حضور خارجی را نمی‌پذیرد.»

چنین موضع‌گیری‌ای صرفاً واکنش به یک سیاستمدار خودشیفته نیست، بلکه فریادی است از انزوایی عمیق‌تر که طالبان در سیاست خارجی تجربه می‌کند؛ انزوایی که نه با تهدید، که تنها با تغییرات ساختاری و سیاسی قابل جبران است.

از «عادی‌سازی» تا ایستگاه بن‌بست

پس از تسلط طالبان بر کابل در اوت ۲۰۲۱، رهبران «امارت اسلامی افغانستان» تلاش کردند با حضور در نشست‌های منطقه‌ای و سفرهای نمادین، تصویری متفاوت از خود ارائه دهند. هدف، فاصله‌گرفتن از گذشته و معرفی خود به‌عنوان یک دولت مسئول بود. اما عدم به‌رسمیت‌شناسی آنان توسط کشورهای غربی و حتی اکثریت اعضای کلیدی سازمان ملل، نشان داد که صرف دیپلماسی ظاهری بدون اصلاحات داخلی، ره به جایی نمی‌برد.

با وجود برخی دستاوردهای تاکتیکی در تعاملات منطقه‌ای، همچون پذیرش رسمی استوارنامه سفیر طالبان از سوی روسیه در ژوئیه ۲۰۲۵، که به‌مثابه اولین به‌رسمیت‌شناسی رسمی از سوی یک قدرت جهانی تلقی شد، واقعیت همچنان بر انزوای نظام‌مند طالبان در سطح بین‌المللی استوار است. این روند از سوی منتقدان، نه‌ یک پیروزی دیپلماتیک، که تلاشی برای یافتن روزنه‌ای در دیواری بلند تفسیر می‌شود.

بگرام؛ بازگشت سایه‌ها

پایگاه هوایی بگرام، به‌عنوان نماد سلطه نظامی آمریکا بر افغانستان طی دو دهه گذشته، بار دیگر به کانون تنش‌های جدید تبدیل شده است. گمانه‌زنی‌ها پیرامون احتمال حضور چین در این پایگاه، آن هم در شرایط بی‌اعتمادی فزاینده نسبت به نظم منطقه‌ای، موجب برانگیختن واکنش تند طالبان شد.

پیشنهاد:  شب چلّه/ شب یلدا در افغانستان

با تأکید بر این‌که «امارت اسلامی» به‌دنبال هیچ‌گونه تعامل نظامی نیست و تنها خواهان روابط دیپلماتیک با کشورهاست، متقی تلاش کرد از یک‌سو شایعات را بی‌اساس نشان دهد و از سوی دیگر، همچنان پیامی بازدارنده به غرب مخابره کند. اما این پیام، به‌جای ترسیم یک سیاست خارجی منسجم، بیشتر بازتابی از نوعی اضطراب راهبردی در کابل بود.

پروژه ناکام تعامل؛ از وعده تا واقعیت

طالبان در سال‌های اخیر، وعده‌هایی از جمله مبارزه با تروریسم، مهار تولید مواد مخدر، جلوگیری از بی‌ثباتی مرزی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی را مطرح کردند. این وعده‌ها اما، در عمل با سیاست‌های سرکوب‌گرایانه علیه زنان، مسدودسازی رسانه‌ها و حذف کامل نیروهای غیردینی و غیرطالبانی از عرصه تصمیم‌گیری، کاملاً تضعیف شده‌اند.

در چنین شرایطی، حتی قدرت‌هایی چون روسیه که به‌دلیل ملاحظات ژئوپلیتیک وارد فاز تعامل رسمی شده‌اند، هنوز تعهدی گسترده‌تر از سطح تاکتیکی به طالبان نداده‌اند. از این منظر، واکنش تند به ترامپ نه به‌عنوان موضع‌گیری علیه فردی خاص، بلکه به‌عنوان ترفندی برای افزایش وزن سیاسی در برابر فشارهای بین‌المللی قابل تفسیر است.

نتیجه‌گیری: زنگ خطر برای کابل

هشدارهای متقی، هرچند پرطمطراق، اما نمی‌توانند واقعیت میدان را پنهان کنند. سیاست خارجی طالبان در وضعیتی نیمه‌تعلیق گرفتار شده؛ نه توان عبور از انزوا را دارد و نه ظرفیت اصلاحات واقعی را بروز داده است. چنین وضعیتی، در بلندمدت نه‌تنها شکاف میان کابل و جهان را عمیق‌تر می‌کند، بلکه توان چانه‌زنی منطقه‌ای طالبان را نیز تضعیف خواهد کرد.

طالبان اگر خواهان حضور واقعی در نظام بین‌الملل‌اند، باید راهی جز تهدید و رجزخوانی برگزینند؛ راهی مبتنی بر بازتعریف نظم سیاسی داخلی، احترام به حقوق شهروندان، و پذیرش تنوع واقعی اجتماعی و سیاسی افغانستان.

پیشنهاد:  نشست کارگروه مبارزه با مواد مخدر در افغانستان؛ تأکید پاکستان بر حمایت «تزلزل‌ناپذیر» از حکومت طالبان

بیشتر بخوانید:

قیمت امروز طلا در افغانستان (چهارشنبه اول مردادماه 1404)

ادعای حضور نظامی چین در بگرام: واقعیت یا توهم؟

کابوس ترامپ؛ سناریوی افغانستان در اوکراین تکرار می‌شود؟

لینک کوتاه: https://iraf.ir/?p=72829
اخبار مرتبط
0 0 رای ها
امتیاز مقاله
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین مطالب
پر بازدیدترین ها
0
دیدگاه های شما برای ما ارزشمند است، لطفا نظر دهید.x