افغانستان با موقعیت جغرافیایی خاص خود در قلب آسیا، بهعنوان نقطه اتصال راههای تجاری و انرژی از روسیه و آسیای مرکزی به جنوب آسیا اهمیت ویژهای دارد. این کشور با حضور در پروژههایی مانند کریدور شمال-جنوب، نقشی کلیدی در تسهیل ارتباطات تجاری و اقتصادی ایفا میکند.
تحولات سیاسی اخیر، به ویژه سقوط جمهوریت در افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان در اوت 2021، روسیه را به اتخاذ رویکرد جدیدی در قبال افغانستان واداشت. در حالی که بسیاری از کشورهای غربی از به رسمیت شناختن طالبان خودداری کردند، روسیه از همان ابتدا بهطور محتاطانهای دیپلماسی خود را با طالبان برقرار کرد. در تاریخ 10 تیرماه (سرطان) ضمیر کابلوف نماینده رئیسجمهوری روسیه در امور افغانستان اعلام کرد که مسکو بهطور رسمی طالبان را بهعنوان دولت قانونی افغانستان به رسمیت شناخته است. این تغییر در سیاست روسیه نشانهای از پذیرش واقعیتهای جدید منطقهای است و به وضوح نشان میدهد که روسیه با نگاهی استراتژیک به افغانستان، به دنبال تقویت منافع اقتصادی و نفوذ سیاسی در منطقه است.
تعاملات و تغییرات سیاستی بهوضوح نشان میدهد که افغانستان برای روسیه در راستای تحقق اهداف اقتصادی و استراتژیک در منطقه از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ امری که در این تحلیل بهطور خاص مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
فرصتهای استراتژیک روسیه در افغانستان
مندکوویچ، رئیس باشگاه تحلیلی اوراسیا، بر این باور است که روسیه با توجه به نیاز به کریدورهای ترانزیتی جهت دسترسی به بازارهای جدید و منابع طبیعی، در پی بهرهبرداری از موقعیت جغرافیایی افغانستان است. افغانستان میتواند بهعنوان یک مسیر استراتژیک برای ترانزیت کالا و انرژی از روسیه به آسیای جنوبی و هند عمل کند. این کریدورهای ترانزیتی به روسیه کمک خواهند کرد تا منابع اقتصادی و انرژی خود را تأمین کند، بهویژه در شرایطی که تحریمها و محدودیتهای بینالمللی مسیرهای تجاری سنتی روسیه را محدود کردهاند.
مندکوویچ همچنین معتقد است که افغانستان برای بازسازی به منابع مالی و متخصصان نیاز دارد و این میتواند فرصتی طلایی برای همکاری روسیه و افغانستان در پروژههای بزرگ زیرساختی باشد. پروژههایی چون ساخت تونلها، جادهها، نیروگاهها و ساختمانهای مسکونی میتوانند بهعنوان عرصههای کلیدی برای مشارکت دو طرف عمل کنند. موقعیتها و شرایطی که در آن روسیه و افغانستان با برقراری ارتباط و همکاری متقابل میتوانند به منافع مشترک دست یابند.
فرصتهای تجاری و اقتصادی:
افغانستان به دلیل برخورداری از منابع غنی انرژی و معادن ارزشمند همچون نفت، گاز، لیتیوم، مس، طلا و عناصر نادر خاکی، برای شرکتهای روسی بهویژه در حوزه نفت و معدن، جذابیت زیادی برای شرکتهای نفتی و معدنی روسی همچون «گازپروم» و «لوکاویل» دارد و این شرکت ها میتوانند در پروژههای اکتشاف و استخراج معادن افغانستان سرمایهگذاری کرده و علاوه بر تأمین مواد اولیه برای صنایع پیشرفته روسیه، به توسعه اقتصادی افغانستان کمک نماید.
از آنجاییکه افغانستان نیاز شدید به بازسازی زیرساختها دارد روسیه می تواند برای همکاری در پروژههای بزرگ نظیر ساخت جادهها، پلها، نیروگاهها و سیستمهای آبیاری در این کشور مشارکت کند. این پروژهها روابط اقتصادی میان دو کشور را تقویت میکنند. از سوی دیگر، افغانستان بهعنوان نقطه اتصال میان روسیه و کشورهای آسیای مرکزی، میتواند نقشی کلیدی در ترانزیت کالاها به جنوب آسیا ایفا کند. پروژههایی مانند خطوط لوله گاز و توسعه شبکههای ریلی که افغانستان را به یک مرکز ترانزیتی استراتژیک تبدیل کنند. این امر بخشی از استراتژی بزرگتر روسیه با به رسمیت شناختن طالبان برای اتصال قارهای و تسهیل تجارت با کشورهای آسیای مرکزی و جنوب آسیا است.
دسترسی به منابع طبیعی:
ارزش ذخایر غنی مواد معدنی افغانستان به میلیاردها دلار میرسد. از جمله مهمترین این مواد میتوان به لیتیوم، مس، آهن، طلا، روی و اورانیوم اشاره کرد. این ذخایر نه تنها برای صنایع داخلی افغانستان، بلکه برای کشورهای خارجی، بهویژه روسیه، فرصتهای اقتصادی چشمگیری فراهم میآورد. علاوه بر معادن، افغانستان بهواسطه منابع انرژی غنی خود، بهویژه گاز طبیعی و زغالسنگ، میتواند فرصت جدیدی برای تأمین نیازهای انرژی روسیه ایجاد کند. با توجه به تجربه گسترده روسیه در صنعت معدن و فناوریهای پیشرفته استخراج انرژی، این کشور قادر است در استخراج و فرآوری این منابع نقش مهمی ایفا کند. سرمایهگذاری در معادن و انرژی افغانستان نه تنها به توسعه اقتصادی این کشور کمک خواهد کرد، بلکه برای روسیه نیز سودآور خواهد بود. اگر طالبان بتوانند امنیت را در افغانستان برقرار کنند، این کشور میتواند به یک بازار جدید و راهبردی برای صادرات انرژی روسیه تبدیل شود.
ترانزیت و اتصال منطقهای:
افغانستان بهدلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود بهعنوان مسیر ترانزیتی مهم بین آسیای مرکزی و جنوب آسیا شناخته میشود. این موقعیت به افغانستان امکان میدهد به یک مرکز لجستیکی کلیدی تبدیل شود، بهویژه برای اتصال کشورهای آسیای مرکزی به بازارهای جنوب آسیا. روسیه نیز به دنبال تقویت کریدورهای حملونقل برای انتقال کالا و انرژی خود به بازارهای جنوب و شرق آسیا است. یکی از این کریدورها، کریدور شمال-جنوب، است که میتواند از خاک افغانستان عبور کند و هزینههای حملونقل روسیه را کاهش دهد، در عین حال دسترسی به بازارهای جدید را فراهم آورد.
چالشها و فرصتهای همکاری در جهت تقویت روابط دو کشور
عدم مشروعیت بینالمللی طالبان، چالش اصلی در روابط دیپلماتیک و اقتصادی این گروه است. اکثر کشورها و نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل، هنوز دولت طالبان را به رسمیت نشناختهاند، که موجب محدودیتهایی در تعاملات اقتصادی و تجاری با افغانستان میشود. این مشکل بهویژه در جذب سرمایهگذاری خارجی، بهویژه در بخشهای انرژی و زیرساختها، مشکلات زیادی ایجاد کرده است.
علاوه بر این، سیاستهای طالبان در قبال حقوق بشر، بهویژه محدودیتها بر حقوق زنان، نگرانیهای بینالمللی را برانگیخته و منجر به نارضایتیهای داخلی شده است. این وضعیت نه تنها چالشهای انسانی را به دنبال دارد، بلکه مانع از بهبود روابط دیپلماتیک و اقتصادی افغانستان با سایر کشورهای جهان میشود.
در کنار این مسائل، حضور گروههای تروریستی مانند داعش و القاعده در افغانستان، تهدیدی جدی برای ثبات داخلی و منطقهای بهشمار میرود. این گروهها قادرند پروژههای اقتصادی و سرمایهگذاریهای خارجی، از جمله سرمایهگذاریهای روسیه، را مختل کرده و امنیت منطقه را به خطر اندازند. در پاسخ به این تهدیدات، روسیه با به رسمیت شناختن طالبان، در تلاش است تا نقشی فعال در تأمین امنیت پروژههای اقتصادی خود ایفا کرده و از گسترش ناامنی به آسیای مرکزی جلوگیری کند.
توصیههای راهبردی برای دولت افغانستان در راستای تقویت روابط دو کشور
روسیه و طالبان نگرانیهای مشترکی در خصوص گسترش افراطگرایی و قاچاق مواد مخدر به سمت آسیای مرکزی دارند. این تهدیدات امنیتی برای هر دو طرف چالشهای جدی به همراه دارد و میتواند بر ثبات منطقه تأثیر منفی بگذارد. به همین دلیل، روسیه با به رسمیت شناختن دولت طالبان، در تلاش است تا این نگرانیها را کاهش دهد و زمینهساز همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی مؤثری میان مسکو و کابل شود. از دیدگاه روسیه، ثبات در افغانستان برای امنیت آسیای مرکزی حیاتی است و با برقراری روابط نزدیک با طالبان، میتواند نقش کلیدی در تأمین امنیت مرزهای آسیای مرکزی ایفا کند.
برای جذب سرمایهگذاری خارجی، حکومت طالبان باید چارچوبهای قانونی شفاف و قابل پیشبینی در بخشهای معدن و تجارت ایجاد کرده و به تعهدات قراردادی پایبند باشد.
- حکومت طالبان باید امنیت سرمایهگذاران و نیروی کار را تضمین کرده و حاکمیت قانون را بهطور کامل اعمال کند تا اعتماد سرمایهگذاران، بهویژه از روسیه و دیگر کشورها، جلب شود.
- طالبان نباید تنها به یک شریک اقتصادی اتکا کند؛ بلکه حفظ و گسترش روابط با کشورهای مختلف نظیر چین، ایران و کشورهای آسیای مرکزی، برای جلوگیری از وابستگی اقتصادی و افزایش رقابت به نفع این کشور است.
- قراردادهای منعقده با شرکتهای خارجی، بهویژه روسی، باید شفاف و در جهت تأمین منافع ملی افغانستان باشد تا از هرگونه سوء استفاده و فساد جلوگیری گردد.
سخن آخر:
افغانستان بهعنوان کشوری در قلب آسیا، از موقعیتی ژئوپلیتیکی برخوردار است که آن را به یکی از نقاط مورد توجه قدرتهای منطقهای، از جمله روسیه، تبدیل کرده است. مسیری که میتواند ترانزیت کالا و انرژی را تسهیل کند، و منابع طبیعی متنوع آن، افغانستان را به گزینهای جذاب برای همکاریهای اقتصادی بدل ساخته است. با این حال نگاه ما به این تصمیم صرفاً از منظر اقتصادی مثبت نیست؛ زیرا منافع اقتصادی نمیتوانند تهدیدهای امنیتی و خطرات ناشی از تقویت یک حکومت فاقد مشروعیت بینالمللی و پایبندی به حقوق بشر را توجیه کنند. به رسمیت شناختن طالبان توسط روسیه و تلاش برای بهرهبرداری از موقعیت استراتژیک افغانستان، در صورتیکه بدون لحاظ کردن ارزشهای انسانی و ثبات بلندمدت منطقهای صورت گیرد، ممکن است زمینهساز تعمیق بحرانهای ایدئولوژیک و گسترش نفوذ گروههای افراطگرا شود.
در این میان، اگرچه همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی برای مقابله با تهدیدات مشترک ضروری است، اما نباید بهانهای برای نادیده گرفتن الزامات شفافیت، پاسخگویی و حقوق شهروندان در داخل افغانستان باشد. تنها با ایجاد یک ساختار قانونی مبتنی بر حقوق و آزادیها، تضمین امنیت سرمایهگذاران، و گسترش روابط اقتصادی متوازن و مسئولانه با تمامی کشورهای منطقه و جهان، میتوان زمینه توسعه پایدار را فراهم کرد. در نهایت، حفظ استقلال ملی افغانستان و حاکمیت مردممحور باید در اولویت هرگونه رابطه و همکاری خارجی قرار گیرد. تصمیمات سیاست خارجی باید در خدمت تأمین منافع مردم افغانستان، نه مشروعیتبخشی به ساختارهای غیردموکراتیک و پرخطر، اتخاذ شوند.
بیشتر بخوانید:
نخستوزیر آلمان: بهرسمیت شناسی طالبان در دستور کار ما قرار ندارد
پشت پرده به رسمیت شناختن طالبان توسط روسیه به روایت تحلیلگر روس