امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان، قرار است اوایل مردادماه سال جاری به پاکستان سفر کند. این سفر در حالی برنامهریزی شده که چندی پیش، هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، با سفر متقی به پاکستان مخالفت کرده بود. همچنین این سفر در شرایطی انجام میشود که طالبان بهتازگی سطح روابط خود با پاکستان را از کاردار به سفیر ارتقا داده است.
از سوی دیگر، رهبر طالبان در شرایطی به امیرخان متقی اجازه ملاقات با مقامات پاکستانی را داده است که طالبان بهتازگی از سوی روسیه بهعنوان دولت قانونی افغانستان به رسمیت شناخته شده است. حالا سفر او به اسلامآباد این گمانه را ایجاد میکند که آیا روابط دوطرف که چهار سال پر فراز و نشیبی را طی کردهاند، بهبود مییابد و حتی پاکستان برای دلگرمی، حکومت طالبان را به رسمیت می شناسد؟
پاکستان از دههها قبل سرمایهگذاری ویژهای روی طالبان افغانستان کرد به امید روزی که این گروه بتواند منافع اسلامآباد را در افغانستان تأمین و رویای «عمق استراتژیک» را محقق کند. حمایت دوامدار این کشور از گروه طالبان، هرچند منجر به نگاه بدبینانه به این کشور در افغانستان شد، اما بازگشت طالبان به قدرت، که بخش بزرگی از آن را مدیون سالها سخاوت پاکستان بود، رویاهای اسلامآباد را محقق نکرد.
طالبان با کنترل قدرت در افغانستان، نهتنها اسلامآباد را به متحد استراتژیک و شریک سیاسی قابل اعتماد تبدیل نکرد، بلکه برخلاف انتظارها، روابط به سمت دشمنی سوق داده شد و نهتنها عمق استراتژیک محقق نشد، بلکه روابط به سمت باتلاق استراتژیک کشیده شد؛ روابطی که طیف گستردهای از اختلافات از جمله لفاظیهای سیاسی، تنشهای نظامی و مرزی و حتی قهر و آشتیهایی که منجر به لغو سفر مقامات طالبان به پاکستان شد را دربر گرفت.
تهدیدات امنیتی فزاینده در اسلامآباد و تشدید تحرکات تحریک طالبان پاکستانی، منجر به آن شد که این کشور، طالبان را متهم ردیف اصلی ناامنیهای کشور بداند. به ادعای مقامات پاکستانی، حمایت طالبان افغان از طالبان پاکستانی، منجر به ناامنیهای فزاینده در این کشور شده است، اتهاماتی که طالبان آن را رد و اسلامآباد را متهم به فرافکنی میکند.
از سوی دیگر، تنشهای بین افغانستان و پاکستان تنها محدود به تروریسم نیست. ریشه طولانی مناقشات مرزی و ادعاهای ارضی، عامل دیگری است که این دو همسایه را همواره در مقابل یکدیگر قرار داده است.
بهعبارت دیگر، تنشهای تاریخی پاکستان و افغانستان که ریشه در نارضایتیهای تاریخی دارد و سالها انباشته شده، حالا با سیاستهای خصمانه تشدید شده و با تضاد منافع شدید روبهروست که متحد قدیمی را به دو رقیب سرسخت تبدیل کرده است. چنانکه حداقل در چهار سال گذشته، کمتر تحلیلگری از گشایش روابط دوطرف یا مثمرثمر بودن تلاشها برای حل اختلافات صحبت کرده است.
در این میان، اختلافات شدید امنیتی، تضادهای سیاسی، مناقشات مرزی طولانی که خود را در تنشهای مرزی، حملات نظامی، دعواهای سیاسی نشان داده، با ورود بازیگران مختلف، تشدید یافته است. نزدیکی طالبان به هند از یکسو، و تلاش اسلامآباد برای جلب رضایت واشنگتن برای حمایت از این کشور، رقابتها را در دور تشدیدیافتهای قرار داده است. طالبان که اکنون درک کرده است میتواند برای بقا و تحقق منافع خود، از وابستگی به اسلامآباد فراتر برود، بیتفاوت به خواستههای پاکستان و با سرعت بالا به دنبال جلب و جذب متحدان منطقهای، ولو مخالف اسلامآباد است. چنانکه حالا طالبان که روزگاری بهعنوان دارایی استراتژیک پاکستان برای روز مبدأ شناخته میشد، حالا به یک دردسر راهبردی مبدل شده است که حل آن دشوارتر و پیچیدهتر از تصور این گروه است.
بههر روی، در چنین شرایطی که مکانیسمهای فشار اسلامآباد تا حدودی کارآیی خود را از دست داده و از سوی دیگر، شناسایی طالبان توسط روسیه به این گروه جسارت بیشتری داده است، سفر متقی به اسلامآباد این سوال را ایجاد میکند که آیا در این سفر، یخهای رابطه آب میشود و پاکستان در مسیر مسکو قدم برمیدارد؟
در پاسخی اولیه باید گفت که انباشت اختلافات دو طرف و تشدید آن، پیدا کردن یک راهحل مبتنی بر سازش را حداقل در گام نخست دشوارتر میکند. پاکستان که در این مدت از هیچ تلاشی برای متقاعد کردن طالبان در راستای همسویی با خود دریغ نکرده، هرچند دست پایینتری دارد، اما بهزودی به خواسته طالبان برای شناسایی لبیک نخواهد گفت.
پیچیدگی چالشها، حداقل در کوتاهمدت اجازه ترمیم روابط را نخواهد داد. این در حالی است که تحقق شناسایی طالبان، احتمالاً مشروط به خواست بزرگی از سوی پاکستان خواهد بود: مانند قطع روابط با تحریک طالبان پاکستانی و هند؛ دو متحدی که طالبان حاضر به چشمپوشی کامل از آنها نخواهد بود.
بیشتر بخوانید:
نارضایتی تاجران افغان از ترانزیت با پاکستان: طالبان به دنبال مسیر جایگزین باشد
پشت پرده به رسمیت شناختن طالبان توسط روسیه به روایت تحلیلگر روس