به عنوان اولین سوال میخواستم نظر شما را در رابطه با قوانین مهاجرتی جمهوری اسلامی ایران بدانم؟
کسانی که قرار است در رابطه با مسئله افغانستان و به طور کلی مهاجرین چه عراقی و چه مهاجرین افغانستانی تصمیمگیری کنند باید شناخت دقیقی از فرهنگ و تمدن مردم افغانستان و تاریخشان در ۱۰۰ ساله گذشته داشته باشند. من میتوانم ادعا کنم که شناخت دقیقی نسبت به مردم افغانستان دارم؛ زیرا در زمانی که در اوایل انقلاب، شوروی به افغانستان حمله کرد من اولین کسی بودم که به هرات رفتم و جبهه جنگی با کمک مردم افغانستان علیه شوروی ایجاد کردم. من در آن برهه با آقای «قاری نوراحمد حافظ» در افغانستان فعالیت میکردیم که ایشان حافظ و قاری قرآن بودند. در آن برهه معتقد بودیم که انقلاب اسلامی زلزلهای در منطقه ایجاد کرده است که افغانستان هم از آن متاثر است. بنده به عینه شاهد بودم که مردم افغانستان چگونه از انقلاب اسلامی ایران متاثر بودند و الگوبرداری میکردند از وقایعی که در ایران اتفاق افتاده بود.
جالب است که خدمت شما عرض کنم در آن برهه جمعیت علما به تازگی شکل گرفته بود که نام جمعیت خود را «حرکت انقلاب اسلامی افغانستان» گذاشته بود. مردم افغانستان در آن برهه با حداقل امکانات در مقابل شوروی ایستادگی میکردند؛ چرا که با اسلحه بسیار قدیمی مانند برنو و ام ۱ در مقابل ارتش شوروی میجنگیدند و من که اسلحه ژسه و کلاشینکف داشتم از افراد مجهز در بین آنان محسوب میشدم.
به نظر میرسد که مردم افغانستان در وحدت و یکپارچگی برای مقابله با الحاد و بیدینی نسبت به سایر ملل از جمله ما ایرانیان پیشروتر هستند. ما وقتی با آمریکاییها میجنگیدیم به عنوان متجاوز و مستکبر جهانی با آنها جنگ داشتیم؛ اما مردم افغانستان برای دفاع از دین و توحید با شوروی میجنگیدند.
به صورت دقیق حضور ذهن ندارم؛ اما قریب به ۳۰۰۰ تبعه افغانستانی در دوران دفاع مقدس در کنار ما علیه رژیم بعث عراق جنگیدند و به شهادت رسیدند. البته معتقدم شهدای افغان از این عدد بیشتر هستند. نکته بسیار مهم این است که خون عراقی و افغانی در کنار ایرانی برای دفاع از ایران ریخته شده است.
در خصوص پرسش شما باید عرض کنم که بله ما باید قوانین مهاجرت مختص به زمان خود را داشته باشیم. بسیاری از قوانین ما به پیش از انقلاب برمیگردند. بالاخره ما دو جنگ بزرگ اشغال افغانستان و عراق توسط آمریکاییها را داشتیم که به دنبال آن، اتباع این دو کشور به ایران مهاجرت کردهاند. وقتی که آمریکا افغانستان را اشغال کرد ما به این نتیجه رسیدیم که آمریکا در صدد است تا افغانستان را به منطقهای علیه جمهوری اسلامی ایران مبدل کند. در آن برهه آمریکاییها امکاناتی برای ضد انقلاب و معاندین جمهوری اسلامی فراهم کرده بودند تا علیه امنیت ملی ایران اقدام کنند؛ بنابراین قوانین و شرایط مهاجرتی و پذیرش مهاجر ما تغییر پیدا کرد؛ زیرا باید مسائل امنیتی را لحاظ میکردیم.
همانطور که مستحضر هستید بسیاری از اتباع افغان در ایران متولد شدهاند و خود را ایرانی میدانند. هم اکنون بسیاری از شعرا و نخبگان حوزه پزشکی در کشور ما تبعه افغانستان هستند. حضور ذهن دارم که چندی پیش که ما میخواستیم بیمارستانی را در کابل تجهیز کنیم مقامات افغانستانی عنوان کردند که ما نیازی به متخصص حوزه قلب نداریم بسیاری از متخصصین ما در ایران فعالیت دارند و اگر آنها به افغانستان بازگردند مشکل کمبود متخصص قلب در افغانستان مرتفع خواهد شد. این متخصصین افغان تاکنون خدمات بسیار شایسته و ارزندهای در ایران داشتهاند.
اما ما متاسفانه تحت تاثیر جنگ روانی دشمن قرار گرفتهایم و بعضاً شهروندانمان نگاه بدی نسبت به اتباع افغانستان پیدا کردهاند. برخی سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی در بین نخبگان ما این باور را القا میکنند که ما دولت – ملت یا Nation-State هستیم بنابراین همه تلاش ما باید حفظ منافع خود باشد. این در حالی است که در تفکر انقلابی و اسلامی ما امت – امام موضوعیت دارد و ما باید برای پیشبرد اهداف امت تلاش کنیم. به عبارتی در تفکر دولت – ملت ما نباید هیچ توجهی به ملت یمن، افغانستان، عراق، سوریه، لبنان وغیره داشته باشیم؛ اما ما بر اساس آموزههای امامین انقلاب و قانون اساسی موظف هستیم بر مبنای امت – امام حکمرانی خود را تنظیم کنیم، و تنها بخشی از امت، ملت ایران هستند و کشورهای اسلامی نیز همگی ذیل امت تعریف میشوند؛ اما شاهدیم این تفکر مخرب در رسانهها و افکار عمومی جامعه نخبگانی ما در حال شکل گیری است و مبتنی بر آن هجمههای ناعادلانهای به اتباع افغانستانی صورت میگیرد.
البته قابل توجیه است که هر جامعه مهاجرپذیری با مشکلاتی از جنس مشکلاتی که هم اکنون ما با آن مواجه هستیم دست و پنجه نرم میکند؛ اما اینکه عدهای در صدد پاره پاره کردن امت اسلامی هستند، موضوعی متفاوت است؛ زیرا این افراد کاملاً خطی را دنبال میکنند که سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی دشمن برایشان ترسیم کرده است. در اولین اقدام، باید قوانین مهاجرتی را اصلاح کنیم و بین مهاجران مجاز و غیرمجاز قائل به تفکیک شویم. بله قطعاً این نکته درست است که برخی مهاجران غیرمجاز، جواسیس اسرائیل و آمریکا هستند که در کشور ما خرابکاری میکنند و در جنگ ۱۲ روزه هم علیه امنیت ما اقدام کردند؛ اما تعمیم دادن این موضوع به همه اتباع افغانستانی کاری بسیار غلط است. یادمان نرود که همه هدف دشمن عدم اتحاد و انسجام امت واحده اسلامی است. من بارها در سخنرانیهای خود عنوان کردهام که کشورهای اسلامی از این ظرفیت برخوردار هستند که «ایالات متحده اسلامی» شوند همانند ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا چرا ما یک بازار مشترک و یک ارز مشترک نداشته باشیم؟ ما چیزی از اروپاییها و آمریکاییهای تازه به دوران رسیده کمتر نداریم؛ بلکه پتانسیل و ظرفیتهای بسیار بیشتری از آنان را در اختیار داریم. یکی از اهداف ویژه دشمن این است که از یمن تا ایران و افغانستان و به طور کلی همه کشورهای اسلامی تجزیه شوند تا اتحاد و همدلی بینشان شکل نگیرد.
ما بسیاری از اتباع افغانستانی را در کشور داریم که از خانوادههای شهدای لشکر فاطمیون هستند که این افراد در دفاع از انقلاب اسلامی در مقابل داعش به شهادت رسیدند. در قوانین مهاجرتی این افراد باید مستثنا شوند. در واقع این افراد با کسانی که صرفاً برای کار به ایران آمدهاند و با کسانی که به صورت غیرمجاز در ایران مقیم شدهاند باید هریک قوانین متفاوتی داشته باشند.
در افغانستان حکومتهای مختلف از خلقیها تا دوران اشغال توسط آمریکا و تا همین الان که طالبان حاکم هستند مجاهدین بزرگی ظهور و بروز داشتهاند. از سوی دیگر به دلیل اینکه این کشور سالها درگیر جنگ بوده است توانسته نیروهای نخبه زیادی داشته باشد که در سراسر دنیا و بعضاً هم در ایران مقیم هستند. اگر لازم باشد باید حمایتهای قانونی از نخبگانی که از تبعه افغانستان در ایران حضور دارند داشته باشیم. به طور کلی مهمترین مشکل ما در مواجهه با اتباع افغانستانی این است که تفکیکی بین جواسیس و افراد مجاز و دوستدار ایران صورت نگرفته است.
به نظر شما در سالیانی که اتباع افغانستانی در ایران حضور داشتهاند تا چه میزان تاثیر فرهنگی، عقیدتی و مذهبی از انقلاب اسلامی و ایران داشتهاند؟
من مقصر اصلی اخراج اتباع افغانستانی از ایران را دولت حاکم بر افغانستان میدانم. هیئت حاکمه افغانستان در شرایطی که هنوز به طور کامل بر اوضاع افغانستان مسلط نشده بود اقدام به چالش و درگیری با ایران بر سر مسئله حقابه هیرمند و… کرد. در مجموع، مقصر اصلی وضعیت فعلی، دولت حاکم فعلی افغانستان موسوم به طالبان است. طالبان اگر میخواهد جمهوری اسلامی ایران کشور دوست و برادرش باشد باید خودش هم رفتار برادرانه و توأم با دوستی و مودت با ایران داشته باشد. این قابل پذیرش نیست که طالبان برای ایران چالش ایجاد کند و در خطبههای نماز جمعه خود علیه مردم ایران صحبت کنند و انتظار داشته باشند که ایران هم با همه خواستهها و درخواستهایشان موافقت داشته باشد.
به نظر شما تشدید مهاجرستیزی بعد از جنگ ۱۲ روزه و انتشار اخبار نادرست جواسیس افغانستانی با هدف ایجاد تنش بین ایران و افغانستان است؟ و آیا این طرحی از سوی دستگاههای جاسوسی و اطلاعاتی آمریکایی است؟
جنگ تحمیلی ۱۲ روزه یک جنگ ترکیبی بود که دشمن با تمام توان تکنولوژی و فناوری خود به میدان آمده بود. بخشی از این نبرد ترکیبی، نبرد امنیتی و اطلاعاتی بود که دشمن در آن با استفاده از جوسیس خود در داخل ایران که از همه ملیتها اعم از ایرانی، عراقی، افغانستانی، پاکستانی، هندی، اوکراینی و… سعی در ایجاد خرابکاری و ترور داشت. اینکه برخی از جواسیس – که البته تعداد کمی محسوب میشوند – مربوط به کشور افغانستان بودند دلیل بر آن نیست که ملت افغانستان، خواهان مقابله با ایران و همکاری با اسرائیل است.
در برههای که برخی سلبریتیها و غربگرایان در داخل ایران علیه مردم افغانستان اظهار نظر میکردند، باید به این درک میرسیدیم که پای یک سرویس جاسوسی متخاصم در این مسئله مطرح است. معتقدم همه این سلبریتیها مزدور بودند و از سرویسهای جاسوسی پول دریافت میکردند تا بین ایران و افغانستان تنش ایجاد شود. لازم است این مهم را یادآور شوم که مزدورپروری در سیستم نظامی ایالات متحده آمریکا یک اصل اساسی است. شاهد بودیم که بلک واتر که گروهی از کهنه سربازان آمریکایی را شامل میشدند در ازای پول چه جنایات فجیعی را در عراق انجام میدادند. در افغانستان هم چنین مزدورانی وجود دارند که علیه مردم خود و کشور خود اقدام میکنند؛ اما در حال حاضر مخفی هستند. اطلاعات موثقی دارم که برخی جواسیس فغان در ازای دریافت ماهیانه ۲۰۰ دلار اقدام به جمع آوری اطلاعات در ایران میکنند ما باید جلوی این رویه را بگیریم؛ زیرا آمریکاییها از هر ملیتی اعم از چینی، روسی، افغانی و… مزدورانی را استخدام میکنند تا منافعشان را تامین کنند. جواسیس از ملیتهای مختلف و حتی برخی ایرانیان خائن بودند که دست به اقدام علیه امنیت ملی زدند.
اخراج یکباره و هیجانی مهاجران افغانستانی چه آسیبهای اقتصادی میتواند به ایران وارد کند؟
در صورت اخراج هیجانی و یکباره مهاجران افغانستانی ما در قطبهای کشاورزی خود با مشکل اساسی روبرو خواهیم شد. مشکلات اساسیتر در حوزه صنعت ساختمان است؛ زیرا عمده کارگران حوزه ساختمان در پایتخت، اتباع افغانستانی هستند که در صورت اخراج آنها صنعت ساختمان با مشکل روبرو خواهد شد. این مسئله نیز باید حل شود و ما باید مانند بسیاری از کشورهای اروپایی، سازوکاری بیاندیشیم؛ زیرا کسانی که برای کار به ایران آمدهاند باید کارت مشخصی داشته و شرایط شغلی و درآمدی شان کاملاً مشخص باشد و مشغول مالیات شوند تا هم تولیدکنندگان ایرانی با مشکل مواجه نشوند و هم اتباعی که به صورت مجاز به کشور آمدهاند بتوانند فعالیت خود را داشته باشند.
معتقدم اگر قرار است که اتباع اخراج شوند نباید به صورت یکباره باشد؛ بلکه برای اینکه تولید کمتر آسیب ببیند باید به صورت پلکانی اتباع افغانستانی را به کشور خودشان بازگرداند. معتقدم باید بررسی نسبت به وضعیت اتباع صورت بگیرد تا اگر لازم الاخراج بودند آنها را اخراج بکنیم. اینکه ما برخی اتباع را اخراج میکنیم در حالی که زن و بچه آنها در ایران هستند اقدامی غلط و ناشایست است. البته باید برای اتباع افغانستانی نیز محدوده جغرافیایی تعریف کنیم تا در محدودهای خاص و مورد نظر فعالیت داشته باشند. اینکه بگوییم در همه ایران به صورت آزادانه فعالیت کنند یا همه ایران برای شان محدوده قرمز باشد نیز صحیح نیست.
در مجموع اخراج یکباره همه اتباع در اقتصاد ما اثرگذار است و اثر منفی هم دارد. این برخلاف آن چیزی است که برخی عنوان میکنند که در صورت اخراج اتباع، یارانه کمتری صرف میشود؛ بنابراین از حیث اقتصادی به نفع ایران است که اتباع افغانستانی اخراج شوند. این افراد متاسفانه در فضای رسانهای جدول هم ارائه میکنند که فلان مبلغ به نفع ایران صرفهجویی میشود در حالی که از این فهم برخوردار نیستند که نیروی کار ارزان و نیروی انسانی اصلی فعالیتهای تولیدی با مشکل اساسی مواجه میشود.
بیشتر بخوانید:
درخواست کمک سفیر طالبان از امارات برای سازماندهی مهاجران
طلایی: نیازمند وزارتخانه موقت برای موضوع مهاجران هستیم | در برخورد با مهاجران نباید افراط کرد