جعفر مهدوی، نماینده پیشین پارلمان افغانستان و از چهرههای نزدیک به طالبان پس از سقوط، اخیرا به ایران سفر کرده است. او در حساب رسمی خود در ایکس هدف این سفر را «سیاحتی و زیارتی» خوانده است. این نماینده پیشین پارلمان افغانستان در جریان این سفر از دیدار با اقشار مختلف مهاجرین در شهرهای مختلف ایران خبر داده است.
او در توضیح این سفر نوشته است: «در صحبت هایی که داشتم شاهد مراتب عشق و ارادت ایشان (مردم) به وطن و آرزوی بازگشت به کشور بودم.» مهدوی در ادامه افزوده است: «طبعا ملاحظات و نگرانی هایی در ارتباط با بازگشت شان به وطن داشتند. در مورد مکانیزم های تامین آشتی میان اقشار و گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی در داخل و خارج از کشور و ضرورت تامین وحدت ملی در افغانستان صحبت های ارزشمند و مفیدی صورت گرفت.»
این چهره سیاسی افغانستان در اردیبهشت ماه سال جاری در سفری با هدف مشابه «سیاحتی و شخصی» به استانبول رفته بود.در جریان این سفر او با شماری از شخصیت های سیاسی و فرهنگی افغانستان که در این شهر در تبعید به سر می برند، دیدار کرد. هرچند مهدوی در ایکس نوشت که برای سفری «سیاحتی» به شهر استانبول آمده و هیچ برنامه سیاسی به نمایندگی از هیچ آدرس حقیقی یا حقوقی ندارد.
مهدوی که تا پیش از سقوط کابل، نماینده پارلمان افغانستان بود اما به موازات تغییر و تحولات نظام سیاسی افغانستان در تابستان 1400 او برخلاف بسیاری از سیاستمداران افغان کابل را ترک نکرد بلکه ماند و به چهره ای نزدیک به طالبان تبدیل شد تا جایی که منتقدانش او را «لابی گر طالبان» میخوانند. این درحالی است که ناظران معتقدند که مهدوی نزدیک به شبکه حقانی و سراج الدین حقانی است. برخی از تحلیلگران سفرهای گاه و بیگاه او به کشورهای چون ترکیه و ایران را با هدف جذب حامیانی برای شبکه حقانی می دانند. ناظران می گویند که او در جریان این دیدارها به دنبال کسب مشروعیت برای شبکه حقانی و ارتقا دامنه حامیان او در جنگ قدرتی است که در میان طالبان در جریان است. این اقدامات او بیشتر یادآور «مهدی هزاره» است. فرمانده جوان طالبان در سرپل که به عنوان نخستین فرمانده شیعه مذهب وارد تشکیلات طالبان شد و مسیر فتح را برای این گروه هموار کرد. این درحالی است که تاکنون مشخص نیست که سفرهای مهدوی تا چه میزان توانسته برای حقانی مفید باشد؟
سرمایه گذاری حقانی بر نماینده هزاره برای خرید مشروعیت
شبکه حقانی، بهویژه سراجالدین حقانی، به عنوان جدیترین و سرسختترین رقیب طالبان قندهاری و هبتالله آخوندزاده شناخته میشود. در ماههای اخیر، تنشهایی درونگروهی شکل گرفته که غیبت طولانیمدت رهبر شبکه حقانی و سفرهای پیاپی خارجی او را در پی داشته است. از سوی دیگر، احتمال کنار گذاشته شدن او از ساختار قدرت طالبان و جایگزینیاش با معاون اول وزارت کشور ـ فردی نزدیک به هبتالله آخوندزاده ـ در نشستهای قندهار، گمانهزنیها درباره تشدید اختلافات داخلی تا حد فروپاشی طالبان از درون را، بیش از هر زمان دیگری، تقویت کرده است.
اما اخیرا به نظر می رسد که پس از جدال های بسیار بر سر قدرت، حقانی مسیر مدارا و اتحاد را در پیش گرفته است. سخنرانی های اخیر او بیش از آنکه بوی انتقاد و نارضایتی از سیاست ها را بدهد بیشتر طعم اتحاد و اطاعت از رهبر را می دهد. اما پرسش این است که آیا خلیفه به نفع امیر کنار کشیده است؟
بعید به نظر می رسد که سراج الدین حقانی به بدون گرفتن آنچه مطالبه دارد در سکوت میدان را به نفع قندهار خالی کند. او در جریان نزاع اخیر با طالبان قندهاری تمرکز ویژه ای بر گروه ها و جریان هایی دارد که تنها محدود به طالبان نباشد. سفرهای منطقه ای او به امارات نشان داد که حقانی در میدان رقابت کنونی بر خلاف امیر قندهار تنها به دنبال اتکا به نیروهای درونگروهی نیست. لابی با بازیگران منطقه که مسبوق به سابقه نیز هست، نشان می دهد که حقانی ضمن ارائه تصویری عملگرایانه خود را چهره مقبول افغانستان برای جامعه بین المللی نشان دهد.
همین سیاست درمورد نگاه او به گروه های اپوزیسیون داخلی افغانستان نیز مشهود است. حقانی با انتقاد صریح و تند علیه سیاست های رهبر طالبان در مورد موضوعات داخلی به دنبال آن است که دل مردم را به دست بیاورد. چنانچه که او در سخنرانی هایش همواره بر «مردم» تاکید دارد. از سوی دیگر، او امیدوار است که در این رقابت نگاه و همراهی گروه های مخالف را نیز با خود داشته باشد. تا ضمن کسب مشروعیت و مقبولیت و تقویت جایگاه خود، این گروه ها به نمایندگان حقانی در خارج برای او لابی کنند. هدفی که حالا به نظر می رسد فرمان او دست جعفر مهدوی باشد.
مهدوی با تمرکز بر جمعیت هزاره افغانستان در ایران و مخالفین طالبان در ترکیه حالا در ظاهر به سفیر حقانی ها تبدیل شده است که حامل پیام رهبر آنها به مخالفین است برای مقابله با قندهار و یا هم در حال ایفای نقشی شبیه «مهدی هزاره» است که سالها برای طالبان لابی کرد و نقش پررنگی در نفوذ طالبان در ولایتی چون سرپل داشت.
با این حال، به نظر میرسد سکوت اخیر سراج، معنادارتر از فریادهای پیدرپی او برای تصاحب قدرت باشد. موضع انفعالیاش در برابر به رسمیت شناخته شدن طالبان از سوی روسیه ـ که بهاحتمال زیاد به سود او نخواهد بود و مسیر تغییر قدرت را دشوارتر میسازد ـ از یکسو، و تداوم اعزام نمایندگانی به منطقه برای مذاکره با لابیگران از سوی دیگر، نشان میدهد که اینبار، برخلاف گذشته، نه با هیاهو، بلکه در سکوت در مسیر رسیدن به هدف خود گام برمیدارد؛ مسیری که در آن، مهدوی میتواند با جلب حمایت مخالفان، نقش مؤثری در پیشبرد اهداف او ایفا کند.
بیشتر بخوانید:
اسحاق دار: افغانستان با ثبات و صلحآمیز برای منافع پاکستان حیاتی است
سفر وزرای اردوغان به پاکستان: از توسعهطلبی آنکارا تا امنیت منطقهای
یخهای رابطه آب میشود: آمادگی آلمان برای میزبانی از هیئت طالبان